شماره ۴۷۳ | ۱۳۹۳ دوشنبه ۲۲ دي
صفحه را ببند
حاجی محمد احمدی در گفت‌وگو با «شهروند» مطرح کرد:
تبعیض‌ها و تحریف‌ها مانع بزرگ جامعه‌پذیری
طرح‌نو| اجتماعی‌شدن یا جامعه‌پذیری مفهومی است که به‌توصیف و تبیین چگونگی رفتارهایی می‌پردازد که فرد را قادر می‌کند تا با فرهنگ جامعه خود، سازش پیدا کند. جامعه‌پذیری فرآیندی است که براساس آن، فرد به اکتساب قوانین، رفتار و نظام باورها و بازخوردهای جامعه دست می‌یابد تا بتواند درون آن جامعه زندگی کند. از طریق اجتماعی‌شدن، فرد شیوه‌های زندگی جامعه خود را فرا می‌گیرد، شخصیت کسب می‌کند و آمادگی رفتار به‌عنوان عضوی از یک جامعه را پیدا می‌کند. او یاد می‌گیرد خودش را با سیستم انطباق داده و رفتاری مطابق با انتظارهای جامعه انجام دهد. برای به‌وجود آمدن جامعه‌پذیری و اشتیاق در افراد برای حضور در فعالیت‌های جمعی، بسترسازی و فراهم‌کردن سازوکارهایی ضروری است. حاجی محمد احمدی، مدرس دانشگاه در حوزه ارتباطات و علوم‌اجتماعی در گفت‌وگو با «شهروند» مفهوم جامعه پذیری و زمینه‌های بسترسازی که باید برای تحقق روند اجتماعی‌شدن مردم در جامعه ایجاد شود را مورد بررسی قرار داده است...

 شما جامعه‌پذیری را چطور تعریف می‌کنید؟
در ساختار هر جامعه‌ای که از زیرمجموعه‌های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی برخوردار است، یکی از مهم‌ترین مباحث اجتماعی‌شدن یا socialization است. به‌معنی درک معنایی نقش فرد در جامعه و این‌که یک فرد چقدر با نقشی که به‌عنوان یک عضو در یک اجتماع دارد، احساس نزدیکی می‌کند و این نقش را به‌درستی ایفا می‌کند. این اجتماع، هم می‌تواند درقالب‌های کوچک مثل خانواده باشد و هم گروه‌های بزرگتر اجتماعی. اجتماعی‌شدن فرآیندی است که در طول یک پروسه زمانی در بستر یک اجتماع تحت یک‌سری مقررات و هنجارهایی که در جامعه شکل گرفته است، پدید می‌آید و تکامل پیدا می‌کند.
 هر جامعه‌ای باید بستری برای این جامعه‌پذیری فراهم کند، مهم‌ترین فاکتورهایی که باید برای تحقق اجتماعی‌شدن تحقق یابد چه مواردی است؟
نهادهای زیادی در اجتماعی‌شدن افراد تاثیرگذار هستند. اولین نهاد خانواده است. خانواده بنیان اساسی شکل‌گیری شخصیت آینده افراد است.
هر فردی که در خانواده‌ای بزرگ می‌شود ارزش‌ها و اخلاقیات درون خانواده را یاد می‌گیرد و می‌پذیرد که همین تعریف‌ها و ارزش‌ها خود ماحصل فرهنگی است که در جامعه شکل گرفته است. یعنی خانواده هم متاثر از شرایط بیرونی و هویت ملی و مذهبی حاکم بر هر جامعه‌ای است. دولت و نهادهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، نرم‌ها و ارزش‌های این نهادها درقالب تمام زیرمجموعه‌های جامعه، در اجتماعی‌شدن فرد مرتبط است به‌طوری که فرد با وارد شدن به هر گروه در هر حوزه‌ای خودش را به‌عنوان عضوی از اجتماع نشان می‌دهد.
هر جامعه یک‌سری ارزش‌ها و ایده‌آل‌هایی دارد که هرچه این مفاهیم به سمت آزادی‌های مدنی و آزادی‌های قانونی مردم سوق پیدا کند و تبعیض‌ها و تحریف‌ها در بسیاری از حوزه‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در جامعه کمرنگ باشد، فرد به‌سوی انسجام اجتماعی حرکت می‌کند و به تبعیت از ارزش‌های تعریف‌شده اجتماعی مشتاق‌تر می‌شود. برای مثال در بحث قانون، ما در جامعه قانون داریم ولی درمورد اجرای قانون مشکل داریم. قانون در تئوری به تنهایی کافی نیست بلکه عمل‌کردن به قانون مهم است. افراد را در خانواده، مدرسه و محیط‌های دیگر ملزم به رعایت قانون می‌کنند این درحالی است که آنها می‌بینند در شرایط یکسان، بی‌قانونی در جامعه گریبان آنها را می‌گیرد، این باعث می‌شود نوعی تعارض و پارادوکس بین رفتارهای عینی و تئوری‌های تعریفی که به‌عنوان مدینه فاضله برای جامعه تعریف شده است به‌وجود می‌آید و همین روند باعث بروز سرکشی‌ها و کشمکش‌هایی بین فرد و جامعه و حاکمیت می‌شود.
 اگر بخواهیم این موضوع را در جامعه خودمان بررسی کنیم، آیا زمینه بروز این کشمکش‌های فرد نسبت به جامعه دیده می‌شود؟
کاملا؛ یکی از قوی‌ترین پارادوکس‌ها در حوزه قوانین اصلی و قوانین مدنی ما است. بسیاری از بندهای قانون اساسی ما به‌عنوان اصلی‌ترین مرجع قانونی امروز مغفول مانده و فقط در حد گفت‌وگو و صحبت است و اجرای آنها مشکل دارد. برای مثال در حوزه اقتصاد که در قانون اساسی به اقتصاد خصوصی، دولتی و تعاونی تقسیم شده است، در عمل می‌بینیم که 85‌درصد از ثروت و سرمایه کشور و مجوزهای کسب‌وکار و تجارت در دست دولت است و همین باعث شده که دولت نوعی رانت برای دیگر بخش‌ها اعم از تعاونی و خصوصی باشد. در مسائل اجتماعی یک‌سری آزادی‌های مدنی تعریف شده است که در قانون اساسی هم به صراحت بیان شده ولی در عمل وجود خارجی ندارد. در قوانین مدنی بحث فرزندان بالای 18‌سال مطرح شده که بعد از این سن، پدر و مادر نمی‌توانند به بچه‌ها امر و نهی کنند و آنها باید در انتخاب هر چیزی آزادی عمل داشته باشند، ولی در بطن جامعه این موضوع دیده نمی‌شود و شاید همین دخالت‌ها موجب بروز ناهنجاری‌های اجتماعی دیگر شود. یا درمورد آزادی‌های اجتماعی که در قانون تعریف شده ولی در اجرا در سطح جامعه مشکل دارند.
 کمرنگ‌شدن جامعه‌پذیری میان مردم چه میزان در جامعه و فرآیندهای اجتماعی تاثیرگذار است؟
یکی از مهم‌ترین پیامدهای بی‌اعتمادی افراد به مسئولان و بی‌اعتنایی و عدم اشتیاق آنها به حضور در فعالیت‌های جمعی، کم‌شدن اعتبار ملت و دولت است. چون هر دو طرف هزینه می‌دهند.
 از یک طرف اعتبار دولت و حاکمیت پایین می‌آید و از طرف دیگر اعتماد مردم پایین می‌آید و همین مسأله رابطه ملت و دولت را عملا دچار سوءبرداشت و سوءظن و شایعه می‌کند که معمولا عوارض بسیار بدی برای منافع ملی به دنبال خواهد داشت. موضوعی که به نظر من مهم است و باید به آن توجه شود، نقش رسانه‌ها در بهتر شدن وضع جامعه‌پذیری است. سوالی که مطرح می‌شود این است که کدام رسانه‌ها می‌توانند شکافی که بین ملت و دولت به‌وجود آمده را پر کنند؟ جوابی که من به این سوال می‌دهم این است؛ رسانه‌هایی که بتوانند مستقل و آزاد و به دور از مسائل جناحی و حزبی در راستای منافع مردم حرکت کنند که تحقق این موضوع هم به نوع نظام‌رسانه‌ای برمی‌گردد. اگر نظام‌رسانه‌ای ما نظامی آزاد باشد، می‌تواند آگاهی عمومی مردم را ارتقا دهد و در نتیجه میزان مشارکت مردم در برنامه‌های توسعه‌اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دولت پررنگ‌تر خواهد شد.

 هر فردی که در خانواده‌ای بزرگ می‌شود ارزش‌ها و اخلاقیات درون خانواده را یاد می‌گیرد و می‌پذیرد که همین تعریف‌ها و ارزش‌ها خود ماحصل فرهنگی است که در جامعه شکل گرفته است. یعنی خانواده هم متاثر از شرایط بیرونی و هویت ملی و مذهبی حاکم بر هر جامعه‌ای است.

 هر جامعه یک‌سری ارزش‌ها و ایده‌آل‌هایی دارد که هرچه این مفاهیم به سمت آزادی‌های مدنی و آزادی‌های قانونی مردم سوق پیدا کند و تبعیض‌ها و تحریف‌ها در بسیاری از حوزه‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در جامعه کمرنگ باشد، فرد به‌سوی انسجام اجتماعی حرکت می‌کند و به تبعیت از ارزش‌های تعریف‌شده اجتماعی مشتاق‌تر می‌شود. برای مثال در بحث قانون، ما در جامعه قانون داریم ولی درمورد اجرای قانون مشکل داریم.

 یکی از قوی‌ترین پارادوکس‌ها در حوزه قوانین اصلی و قوانین مدنی ما است. بسیاری از بندهای قانون اساسی ما به‌عنوان اصلی‌ترین مرجع قانونی امروز مغفول مانده و فقط در حد گفت‌وگو و صحبت است و اجرای آنها مشکل دارد.


تعداد بازدید :  217