شماره ۲۰۶۴ | ۱۳۹۹ شنبه ۲۲ شهريور
صفحه را ببند
بیم‌ها و امیدهای سینمای ایران در روز ملی سینما
بحران در صدوبیست سالگی
سیروس الوند: وقتی سینمای ملی فراموش شده، روز ملی سینما هم چیزی جز یک روز بی‌ربط در تقویم نیست

[پولاد امین] در روز ملی سینما، یعنی در صدوبیست سالگی سینما در ایران، اوضاع برخلاف سال‌های گذشته رنگ و نشانی از مراسمی امیدبخش ندارد. فضایی آکنده از ابهام و هراس؛ که آیا کرونا اجازه خواهد داد خواب‌های سینما و سینماگران تعبیر شود؟
سینمای ایران که تنها چند‌سال بعد از اختراع سینما توسط برادران لومیر آغاز به کار کرد، با هر متر و معیاری جزو سینماهای پیشرو دنیا (چه از نظر تاریخی و چه از نظر اعتبار جشنواره‌ای) به شمار می‌آید که حالا به واسطه هجوم کرونا تمام معادلات اقتصادی و تولیدی‌اش دستخوش تغییر شده و فضایی مبهم و نگران‌کننده بر آن سایه انداخته. شاید بتوان گفت که سینمای ما در هفت ماه اخیر به اندازه تمام تاریخ صدوبیست ساله‌اش بحران به خود دیده: در این هفت ماه سالن‌های سینما چند ماه تعطیل بوده و تولید فیلم‌ها هم چند ماه به صفر رسیده، تا معیشت سینماگران (به جز شمار معدودی) و کارکنان سالن‌های سینما به بحران کامل دچار شود. در این بین قاچاق هم دست به دست کرونا داده تا اکران آنلاین هم نتواند باری از دوش این سینما بردارد. نتیجه: یک بحران کامل در صدوبیست سالگی سینما که باعث شده سینما به دوراهی «بودن یا نبودن» برسد. فضایی که شاید سینمای ایران تنها در روزهای انقلاب مشابه آن را تجربه کرده باشد. بعد از انقلاب البته سینمای ایران ماند و از بحران‌ها گذشت و حتی می‌توان گفت که عاقبت به خیر شد، اما آیا این سینما از گردنه کرونا هم ساق و سلامت عبور خواهد کرد؟

سیروس الوند، کارگردان قدیمی سینمای ایران نگاهی چندان امیدوارانه به آینده –نزدیک- سینمای ایران ندارد و عقیده دارد که حداقل تا پایان ‌سال جاری قادر نخواهد بود بر دشواری‌های موجود غلبه کند. الوند جشن گرفتن روز ملی سینما را در شرایط موجود شوخی می‌داند: «روز ملی سینما که مال این روزها نیست. این روز مال روزهایی بود که سینما حال خوبی داشت. یادمان نرفته که در همین سینمای خودمان سالانه نزدیک 100 فیلم ساخته می‌شد و رقابت این فیلم‌ها هم در جشنواره و هم در جشن خانه سینما چه شور و حالی بر فضای سینما حاکم می‌کرد. بله؛ روز ملی سینما را در آن شرایط می‌شد جشن گرفت، نه امسال که نه فیلم‌های پرشماری تولید شده، نه فیلم‌های موجود فروش خوبی کرده‌اند و نه سینماگران حال و روز خوشی دارند و دل و دماغ جشن گرفتن دارند. در حقیقت شرایط سینما این روزها خیلی سخت و بد است. سینماگران به‌شدت زیر فشارند و آنچه می‌بینیم سینمای ملی نیست، بلکه سینمای مدنظر مسئولانی است که اعتنایی به خواست تماشاگر ندارند. وقتی سینمای ملی فراموش شده، روز ملی سینما هم چیزی جز یک روز بی‌ربط در تقویم نیست.» الوند می‌گوید مادام که تولید و نمایش به اوضاع سابق بازنگردد، نمی‌توان درباره آینده سینما سخن گفت: «تا زمانی که تولید نداشته باشیم، آن هم تولید انبوه، نه تولید نمادین دو، سه فیلم با بودجه دولتی، نمی‌توان از زندگی سینما گفت. به عبارت بهتر وقتی می‌شود گفت سینما زنده است که بخش خصوصی وارد میدان شود و تولید را آغاز کند. در آن صورت است که تلاش‌ها و تجارب به چشم خواهد آمد و سینما روند طبیعی و اقتصادی خود را پی خواهد گرفت. وگرنه آن فضایی که بعد از شیوع کرونا بر سینمای ایران حاکم بوده، دردی از سینمای ما دوا نمی‌کند و حتی به درد برگزار کردن یک جشنواره کوچک هم نمی‌خورد.»

ابهام و ناامیدی
به عقیده سیروس الوند، سینما تنها و تنها زمانی رونق می‌گیرد که مردم از خانه بیرون زده، بلیت خریده و به سالن‌های سینما بروند:   «اگر مردم بلیت نخرند و فیلم‌ها را در سینما نبینند، چرخ اقتصاد سینما نمی‌چرخد و این هم یعنی سرمایه‌گذاران رغبت نمی‌کنند دست در جیب‌شان کنند و در این اتوبان یک‌طرفه، که لاین بازگشتی برای سرمایه‌شان وجود ندارد، دست به تولید فیلم بزنند. به عبارت دیگر؛ چرخه سینما تنها و تنها با قدرت و قوت حلقه آخر زنجیر، که همان اکران است، می‌چرخد. در حقیقت اکران اگر درست شود، بقیه مراحل تولید فیلم نیز سر جایشان خواهند افتاد. اما کرونا باعث شده که آسیب اصلی- اتفاقا- به این حلقه از زنجیر وارد ‌آید و حداقل تا پایان ‌سال هم فکر نمی‌کنم تفاوتی در این وضع ایجاد شود و مثلا تماشاگران سینما به یک‌باره تمام خطرات کرونا را نادیده گرفته و برای فیلم دیدن به سالن‌های سینما هجوم آورند. آن هم درحالی‌ که نه تاریخ دقیق پایان بیماری مشخص شده، نه زمان ساخت واکسن و نه اینکه می‌توان به انجام دقیق پروتکل‌های بهداشتی در سالن‌های سینما مطمئن بود. اینها همه یعنی سینما باید اکران را در جایی دیگر بجوید و حداقل در چند ماه آتی نباید امید چندانی به سالن‌های سینما داشته باشد.»سیروس الوند می‌گوید: «پیش از کرونا بیش از یک‌سوم فروش فیلم به تهیه‌کننده نمی‌رسید، حالا بلیت‌فروشی برای 50‌درصد ظرفیت سالن‌ها هم مزید بر علت شده. یعنی حتی پرفروش‌ترین فیلم اکران هم تنها نصف یک‌سوم، یا یک‌ششم عایدی برای صاحبان فیلم خواهد داشت و در این شرایط یک تهیه‌کننده تنها و تنها باید دیوانه باشد که تن به نمایش فیلمش در چنین اوضاعی و با چنین شرایطی بدهد. بیایید با خودمان صادق باشیم: آن تهیه‌کننده به چه امیدی باید فیلمش را  اکران کند؟»

سینمای مجازی
به گفته سیروس الوند، راهکارهایی مانند نمایش آنلاین و سینماماشین  و مواردی از این دست شاید به‌طور موقت و برای کوتاه‌مدت بتوانند سینما را در عبور از بحران یاری کنند، ولی در طولانی‌مدت آینده سینما را سالن‌های سینما تعیین خواهند کرد: «شاید شرایط کرونایی حال حاضر باعث شده مخاطبان سینما از اکران آنلاین استقبال کنند، اما فراموش نباید کرد که آداب سینما با تنها در خانه فیلم دیدن سازگار نیست. فیلم دیدن یک‌سری آداب خاص دارد که مهم‌ترینش تماشای جمعی یک فیلم در سالن تاریکی است که باعث می‌شود تمام حواس تماشاگر روی پرده متمرکز شود. حالا هر چیزی که این آداب را از آهنگ و روال خود خارج کند، چندان راهگشا نخواهد بود.»  البته کارگردان «فریاد زیر آب»، «دست‌های آلوده» و «آوار» می‌گوید که نباید بر امکانات جدیدی که فرصت‌های خوبی برای یاری سینما در عبور از بحران کرونا ایجاد می‌کند، چشم بست:   «به هر حال تا وقتی معلوم نشده کرونا چه زمانی از بین خواهد رفت، نمی‌توان تماشاگران را به سالن‌ها کشاند و در این شرایط تنها راهی که باقی می‌ماند اکران آنلاین و اینترنتی است، یعنی حذف سالن سینما. تا حل کامل معضل کرونا؛ این تنها راهی است که کمک می‌کند اقتصاد سینما رو به زوال نرود.»

بیم و امید
در سال‌های اخیر با ظهور نسل جدیدی از کارگردانان شاهد آثار قابل قبولی در سینمای ایران بوده‌ایم. الوند هم ظهور این نسل را اتفاقی نویدبخش می‌داند، اما در ادامه می‌افزاید: «با اینکه در این نسل کارگردان‌های خوبی داریم، اما این تعداد برای اینکه آینده‌ای تضمین‌شده برای سینمای ما رقم بزنند، کافی نیستند. این ناامیدی دلیل دارد. زمانی می‌توان آینده سینما را تضمین شده دانست که در یک شرایط عادی و عادلانه‌ نسلی ظهور کند. مثل اتفاقی که در زمان موج نو رخ داد و یک‌سری جوان سینما را در دست گرفتند. اما الان شرایط عادی و عادلانه نیست و درواقع سیر طبیعی عرضه و تقاضا نیست که تولید را شکل می‌بخشد. درحال حاضر ما چند فیلمساز خوب داریم که با همین روابط حاکم بر سینمای ایران، در حضور سرمایه‌های مشکوک و فرصت‌های ناعادلانه برای دیده شدن بالا آمده‌اند و همین هم باعث می‌شود حضورشان جریان‌ساز نباشد.» با این حال به گفته سیروس الوند «امید همیشه هست و همین هم ما را امیدوار نگاه می‌دارد»: «من در تمام زندگی و دوران کارم تلاش کرده‌ام امیدم را حفظ کنم. پس با تمام دشواری‌های امروز، با تمام بحران‌هایی که سینما را گرفتار کرده و اصلا فرهنگ را از سبد مردم بیرون انداخته، باز هم  به آینده امیدوارم. به‌هرحال سینمای ما یک سینمای معتبر است. سینمایی با انبوه جوایز از فستیوال‌های درجه یک دنیا و باید با اسلحه امید این سینما را نگه داریم و از ویرانی و زوال حفظش کنیم.»

 


تعداد بازدید :  778