شماره ۲۰۳۶ | ۱۳۹۹ پنج شنبه ۱۶ مرداد
صفحه را ببند
خرده‌داستان‌های زن و شوهری

   طیبه رسول‌زاده

از آنجا که در زندگی مشترک انسان موفقی هستم و خوشبختی من باعث رشک و حسادت همه دوستان و اقوام و نزدیکانم شده تصمیم گرفتم که این حسادت را به شما هم منتقل کنم و هرازگاهی از روابط پنهان و عاشقانه خودم و همسرم برایتان بگویم. اگر از این نوشته‌ها به خوبی استقبال کنید قول می‌دهم آن را به‌عنوان کتابی جامع در زمینه راهنمای روابط زن و شوهری به چاپ برسانم و روی ایرج ملکی و همه کانال‌های قری و غیرقری را کم کنم.
همسر من خیلی به حقوق زنان احترام می‌گذارد و برای آن ارزش قایل است. برای همین گاهی اجازه می‌دهد من پشت ماشینش بنشینم و رانندگی کنم. او عاشق نوع رانندگی من است و این را وقتی کنار دستم نشسته به خوبی احساس می‌کنم:  
‏ یه کم یواش رانندگی کن.‏
‏چشه؟ دارم به این خوبی رانندگی می‌کنم. ‏
‏خانم لایی نکش؟
‏ کی لایی کشیدم؟ ‏
‏ الان.‏
‏ عزیز این یابو داشت از من سبقت می‌گرفت جلوش رو گرفتم.‏
‏ خانومم زشته به مردم می‌گی یابو. ‏
‏ آدمو عصبانی می‌کنن. ‏
‏ راه با اون بود.
‏ کجا راه با اونه. چون هم‌جنسته داری ازش حمایت می‌کنی.‏
‏کی حمایت کردم؟
‏ الان دیگه. تو رانندگی تو همه‌اش طرف دشمن منو می‌گیری.‏
‏ کی دشمن تو هستش. اینام مردم عادین. دارن رانندگی می‌کنن.‏
‏ مردم عادی، عادی رانندگی می‌کنن. نه اینکه بپیچن جلوی ماشین آدم. ‏
‏ دااااری چیکار می‌کنی؟
‏ چته چرا داد می‌زنی؟ آروم باش موقعی که نشستی کنار راننده.‏
‏ مگه تو آرامش برای آدم می‌ذاری؟ راهنما بزن می‌خوای بپیچی.
‏ اوووه. اونو می‌گی؟ اون که یه ربع پیش بود پیچیدم.‏
‏ همین الان پیچیدی.
‏بابا راه بازه. کسی هم پشت سرم نیست. واسه چی راهنما بزنم؟
‏ واسه اونی که نزدیک بود بزنه توشکم‌مون.‏
‏ حواسم هست. بیا می‌گم مردم مثل یابو رانندگی می‌کنن می‌گی نه.
‏ الان تو خوب رانندگی می‌کنی؟
‏ خیلی هم دلت بخواد. اصلا هر وقت من رانندگی می‌کنم تو شروع به ایرادگرفتن بیخود می‌کنی.‏
‏ قبول داری باید به کسی که به تو گواهینامه داده زنگ بزنم؟
‏ اصلا به تو چه من چه‌جوری رانندگی می‌کنم.‏
‏ جون من در خطره. اون‌وقت می‌گی به تو چه؟
‏ جونت در خطره؟
‏داری چی‌کار می‌کنی؟ وسط اتوبان چرا راهنما می‌زنی؟
‏ بفرمایید پایین.
‏ چرا؟
‏ پیاده شو. یه تاکسی بگیر بیا خونه. ‏
 تاکسی کجا بود؟
‏ به من چه. بمون با یه نفر بیا که جونت رو حفظ کن.‏
‏ ببخشید من دیگه چیزی نمی‌گم.‏
‏ اون دفعه هم همینو گفتی‌. پیاده شو خودت بیا‌.‏
‏ گفتم ببخشید دیگه.‏
‏ تا پیاده نشی حرکت نمی‌کنم. دیگه‌ هم وقتی من پشت رل نشستم با من نمیای بیرون.‏
‏باشه. یادت باشه منو وسط اتوبان پیاده کردی.‏
‏ یادم می‌مونه.
آخر داستان نمی‌خوای عاشقانه‌اش کنی که همه خوش‌شون بیاد خانومی؟
تو چی پیشنهاد می‌کنی؟
می‌خوای یه جوک تعریف کنم خستگی رانندگی از تنت بپره؟
آره. چرا که نه؟
به یه اسکلت می‌گن یه خالی ببند.
خب چی می‌گه؟
می‌گه تپولویم تپولو.
ممنون خوب بود. زود بیا خونه.
منو سوار نمی‌کنی؟
- برو مزاحم نشو.
مزاحم چیزه؟ مراحمم


تعداد بازدید :  572