شماره ۲۰۳۵ | ۱۳۹۹ چهارشنبه ۱۵ مرداد
صفحه را ببند
دلایل موفق‌نبودن انیمیشن در سینمای ایران با بهرام عظیمی و اشکان رهگذر بررسی شد
کارگردان‌های کارنابلد
نمی‌دانیم آثار داستانی بلند را چطور پیش ببریم

[نیره خادمی] از ساخت نخستین انیمیشن ایرانی که تنها 13  ثانیه بود، 63 ‌سال گذشته، اثری به نام ملانصرالدین که اسفندیار احمدیه، انیماتور و نقاش ایرانی، آن را در‌ سال 1336 ساخته بود. حالا انیمیشن‌های بلند سینمایی هم در ایران ساخته می‌شود، از 70 تا 100 دقیقه و برخی مثل آخرین داستان، شاهزاده روم، فیلشاه و تهران۱۵۰۰ اکران‌ها و موفقیت‌های محدود داخلی یا بین‌المللی به دست آورده‌اند اما هنوز به جایگاه قابل قبولی نرسیده‌اند. بهرام عظیمی، کارگردان انیمیشن، فیلمنامه‌نویسی که سال‌ها برای تلویزیون انیمیشن‌های کوتاه ساخته است هم اگر چه نگاه مثبتی به انیمیشن‌های کوتاه ایرانی دارد اما معتقد است در ساخت انیمیشن‌های بلند داستانی هنوز جای کار داریم.
عظیمی که نوروز ‌سال 92 انیمیشن «تهران۱۵۰۰» را به‌ عنوان نخستین پویانمایی بلند ایرانی در کارنامه خود به ثبت رساند، دوشنبه عصر در گفت‌وگوی زنده اینستاگرامی خانه هنرمندان به میزبانی کیوان کثیریان، روزنامه‌نگار و منتقد سینما، درباره انیمیشن ایرانی و دلایل موفق‌نبودن آن صحبت کرد. از نظر او، برای ساخت انیمیشن در زمینه تجهیزات چیزی از دنیا کم نداریم اما مسائل دیگری چون خطوط قرمزها بر تولید یک اثر باکیفیت و قابل رقابت در دنیا تأثیرگذار است. «تکنیک یک بخش انیمیشن است که بر جذابیت کار در کنار داستان، موسیقی و کیفیت دوبله موثر است. 20‌درصد از انیمیشن‌های تلویزیونی ما قابل قبول است اما به 80‌درصد باقیمانده آن آب بسته شده است، عادت کرده‌ایم وقتی کاری خوب در نیامده است، گفته‌ایم که پول خوبی نداده‌اند در حالی ‌که اتفاقا پول خوبی هم گرفته شده است. شرط ساختن آثار خوب فقط سناریو و پول نیست و به شرافت آدم‌ها هم بستگی دارد. انیمیشن‌های کوتاه جشنواره‌ای نقطه اوج انیمیشن در ایران است؛ چون دیگر آنجا آقا بالاسر وجود ندارد و دست‌مان بسته نیست. انیمیشن بلند داستانی ما در مقایسه با خارجی‌ها تعطیل است؛ البته 5 یا 6 کار خوب در ایران داریم اما باید ببینیم کارهایمان در کشورهایی جز عراق، افغانستان یا لبنان اکران می‌شود و استقبالی دارد یا نه. درست است که همه چیز را گردن نبود پخش‌کننده می‌اندازیم اما قطعا اگر کاری کیفیت بین‌المللی داشته باشد پخش‌کننده هم خواهد داشت.»

همه چیز پای فیلمنامه نیست
دلیل موفق‌نبودن انیمیشن‌های بلند سینمایی را باید در چه چیزی جست؟ در سینمای ایران بیشتر کوتاهی‌ها را به‌اشتباه به گردن فیلمنامه می‌اندازند، در حالی ‌که عوامل دیگری مثل آموزش، سرمایه، نگاه و میزان توانایی کارگردان در آن تأثیرگذار است. «کارگردان مهم‌ترین نقش را در این زمینه دارد، من مطمئن هستم که اگر همان فیلمنامه و بازیگرانی که فرهادی در فیلم‌های قابل قبولش داشت را با همان بودجه یا حتی دو برابر به بسیاری از کارگردانان حال حاضر بدهند باز هم نمی‌تواند فیلم خوب بسازد. این موضوع در انیمیشن هم مصداق دارد، ما در 10 تا 15 دقیقه کار خوب می‌سازیم اما وقتی بیشتر می‌شود نمی‌دانیم داستان را چطور پیش ببریم، کجا به نقطه اوج و چطور به پایان برسانیم. اینها قلق دارد و برای به دست آوردن خم و چم کار باید صبح تا شب فیلم ببینید و مطالعه کنید که متأسفانه هیچ‌کدام از ما این کارها را انجام نمی‌دهیم. از طرفی حتی بهترین آموزش‌ها و استعدادها هم نمی‌توانند از شخص، کارگردان خوب انیمیشن بسازند، دانشگاه‌رفتن شرط نیست بلکه مهم است که آن شخص جست‌وجوگر و اهل مطالعه باشد.»

کارگردان همه فن حریف
کارگردان انیمیشن باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد؟ عظیمی در پاسخ به این سوال می‌گوید که او باید مقداری طراحی بداند، عشق کمیک استریپ باشد، از کادربندی و نور سر دربیاورد، بتواند فضای کار را در ذهنش تصور کند و بداند چطور قصه را پیش ببرد. «درواقع همه چیز باید در ذهن کارگردان شکل گرفته باشد از صحنه تا بازی بازیگری بداند و بتواند حالات بازیگر را به انیماتور بگوید. کارگردانی انیمیشن بسیار مشکل‌تر از کارگردانی کار زنده با دوربین است؛ چون در انیمیشن هیچ چیزی با عنوان راش و بازیگر واقعی ندارید تا از میان بازی‌ها و راش‌ها بهترین را انتخاب کنید و باید بازی بازیگران را بسازید. بنابراین حتی اگر بخواهید انیمیشن بسیار افتضاح هم بسازید باید خیلی چیزها در ذهن‌تان باشد. بنابراین بیشترین ضربه را از کارگردانی می‌خوریم چون در زمینه سخت‌افزار چیزی کم نداریم، سرمایه‌گذار خصوصی کاربلد انیمیشن هم داریم که حتی حاضر به سرمایه‌گذاری بدون سود و با بازگشت سرمایه اصلی برای کار خوب است. مدیران دولتی و حتی نمایندگان مجلس هم به ساخت انیمیشن علاقه‌مند هستند و آن‌قدری که برای کار ما ارزش قایل هستند برای کارگردانان مهم و زنده قایل نیستند. شاید این علاقه به کودکان آنها و علاقه به انیمیشن ارتباط داشته باشد بنابراین اگر در این زمینه پیشرفتی نداریم باید اشکال کار را در خودمان جست‌وجو کنیم.» در حال حاضر هم البته بیشترین سفارش برای ساخت انیمیشن از سوی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، مرکز پویانمایی صبا و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به کارگردانان ایرانی انیمیشن داده می‌شود. «در گذشته که کانال‌های ماهواره تا این اندازه زیاد نبود انیمیشن در برنامه‌های تمام شبکه‌های تلویزیونی بود. بنابراین همه اعضای خانواده آن را تماشا می‌کردند اما حالا بیشتر محدود شده به یک شبکه و کمتر کسی سراغ آن می‌رود، بنابراین فقط کودک آن را تماشا می‌کند و زبانش برای تبلیغ و صحبت درباره‌اش الکن است. تلویزیون نقش مهمی در تبلیغ دارد و اگر حتی تیزر انیمیشن‌های داستانی را به صورت رایگان پخش کند، خانواده‌های زیادی به تماشای آن در سینما خواهند رفت.»

شرایط ناعادلانه اکران
با وجود این حرف‌ها اما وضع اکران انیمیشن‌های سینمایی تاکنون اصلا خوب نبوده است، در آخرین مورد انیمیشن «آخرین داستان» که چندین جایزه بین‌المللی برد و به لیست آثار رقابت‌کننده در بخش بهترین انیمیشن مراسم جایزه اسکار ۲۰۲۰ راه یافت هم چنین شرایطی حکمفرما بود و تنها در 5 سینما به نمایش گذاشته شد. «در مقابل برای یک انیمیشن ضعیف بیش از 100 سالن در نظر گرفته می‌شود و برای فروش آن هم دغدغه‌ای وجود ندارد؛ چون برای آن اتوبوسی مخاطب می‌برند. با وجود این من همچنان معتقدم که کار خوب روی زمین نمی‌ماند و همه دوست دارند از آن حمایت کنند.»
 اشکان رهگذر، کارگردان انیمیشن آخرین داستان که در این برنامه لایو حضور داشت، درباره شرایط تولید و اکران آخرین داستان هم توضیحاتی داد: «پروسه پیش‌تولید، تولید تا پخش و اکران آخرین داستان 10‌ سال طول کشید و ما بین 4 تا 5‌ سال دوندگی کردیم تا فقط بتوانیم فیلم را بسازیم. دردآورترین مسأله هم برای ما این بود که در پروسه تولید، هیچ توجهی به ما نشد. سال‌های نخست سرمایه‌گذار نداشتیم اما بعد از 7‌ سال وقتی توجهات جهانی به فیلم جلب شد، توانستیم برای کار سرمایه‌گذار پیدا کنیم اما فروش فیلم به دلیل شرایط اکران در ایران خوب نبود ولی در خارج از ایران فروش‌مان کم‌کم در حال تجربه‌کردن شرایط خوبی است؛ در آمریکا، سوئد، دانمارک اکران شد، اکران‌مان به علت کرونا در روسیه لغو شد و در حال حاظر به صورت وی‌او‌دی است. تا به حال به 34 تا 35 کشور توانستیم حق کپی‌رایت وی‌اودی بدهیم اما در ایران به دلیل انحصاری‌بودن وی‌اودی‌ها این اتفاق نیفتاد؛ چون شرایط عجیب‌وغریب و قیمت‌های پیشنهادی بسیار پایینی داشتند ولی به‌تازگی با حضور چند شرکت جدید احتمالا این اتفاق خواهد افتاد. البته ابتدا قرار است اکران آنلاین داشته باشیم و پس از آن کار وارد چرخه وی‌او‌دی شود. ‌سال گذشته اکران آخرین داستان بسیار عجیب بود و در بهترین حالت به 20 تا 30 سالن تک سانس رسیدیم و با این شرایط 480‌میلیون تومان فروختیم. مردم دوست داشتند که فیلم ما را ببینند اما نمی‌دانستند کجا ببینند.» او می‌گوید واکنش‌ها به این فیلم متفاوت بوده است: «به قول مرحوم کیارستمی  فیلم باید تفرقه‌افکن باشد و آخرین داستان هم این‌طور بود.» اکران انیمیشن در ایران هنوز آن‌طور که باید جا نیفتاده است اما در خارج از کشور اهمیت زیادی دارد و همین انگیزه‌ای برای ساخت آثار موفق و پیشرو شده است. «ما هم بیشترین انگیزه را از خارج از کشور گرفتیم؛ چون پس از معرفی فیلم در مرحله تولید، شناخته شده بودیم. البته همان‌ها هم می‌گفتند اصلا فکر نمی‌کردیم ایرانی‌ها هم بتوانند انیمیشن بسازند اما بعد از تماشا داستان برایشان عجیب‌وغریب و جالب بود. در ایران هنوز اکوسیستمی برای انیمیشن وجود ندارد و تجربه آخرین داستان در ایران تجربه تلخی را برای ما بر جای گذاشت. بنابراین برای تجربه‌های بعدی هم هیچ امیدی برای اکران در ایران نداریم و بیشتر امیدمان به آن طرف است.»
 اشکان رهگذر معتقد است که انیمیشن‌های ایرانی سفارشی است و یکی از دلایل موفق‌نبودن آن هم همین است. «سینمای انیمیشن ما مستقل نیست، به همین دلیل نمی‌تواند خود را بروز دهد. برخی تکنیک خوبی هم دارند اما شعارزده و باب سلیقه مدیران‌اند یا سعی می‌کنند ادای آثار شاخص دنیا را در بیاورند بنابراین موفق نمی‌شوند. اگر نهادهای دولتی کمتر وارد این ماجرا شوند و مثلا به جای سرمایه‌گذاری برای صفر تا صد یک اثر، برای 6 اثر سرمایه‌گذاری کنند کار بهتر پیش می‌رود. در این صورت پروژه‌ها بعد از راه‌اندازی حامی و شریک پیدا می‌کنند و کم‌کم یاد می‌گیرند، روی پای خود بایستند درست مثل فرانسوی‌ها که همین مدل را در انیمیشن پیاده کرده‌اند و موفق هم بوده‌اند.»
پیشینه تلاش‌ها برای ساخت نخستین انیمیشن در ایران پیش از انقلاب به دهه 30 برمی‌گردد؛ وقتی که  اسفندیار احمدیه، جعفر تجارتچی، پرویز اصانلو، نصرت‌الله کریمی، پترس پالیان و اسدالله کفافی با هم به رقابت پرداختند و تلاش اسفندیار زودتر از همه نتیجه داد. بعد از او نصرت‌الله كریمی «كات اوت» را  ساخت و  از تمام تکنیک‌های رایج آن زمان هم برای آن استفاده کرد. نورالدین زرین كلك، هنرمند نقاش، هم در ‌سال 48 از سوی كانون پرورش فکری به بلژیك اعزام شد تا پس از بازگشت انیمیشن كانون را فعال‌تر كند. در کل اما قبل از انقلاب به دلیل کم‌بضاعت‌بودن تکنولوژی در همه جای دنیا، کشورهای دیگر جز چین و ژاپن چندان پیشرفتی در این‌باره نداشتند اما ورود کامپیوتر به عرصه کار در زمینه انیمیشن انقلابی اساسی ایجاد کرد و حالا انیمیشن جزو پرطرفدارترین محصولات کمپانی‌های بزرگ فیلمسازی در جهان است.


تعداد بازدید :  400