شماره ۲۰۱۹ | ۱۳۹۹ شنبه ۲۸ تير
صفحه را ببند
با آشغال خریدن سرمایه‌دار شوید

شهرام شهیدی طـــنــزنـویــس

یکی از سایت‌ها نوشته بود در اداره‌های دولتی با موج جدیدی از استعفای کارمندان مواجه هستیم و بسیاری از کارمندان به منظور فعالیت در بورس از سمت و شغل خود استعفا می‌دهند.

یک. به نظرم کسانی که این کار را کرده‌اند، هرگز در بورس هم موفق نمی‌شوند؛ چون این افراد نمی‌توانند برای سود و زیان خودشان هم تصمیم‌گیری کنند. خب شما که تا دیروز پشت میز اداره‌ات روزنامه ورزشی می‌خواندی و سماق می‌مکیدی، به همان کارهای سرزدن به سایت‌های مرتبط با بورس را هم اضافه می‌کردی. لازم نبود استعفا بدهی. کسی کاری داشت؟

دو. حالا که بحث اداره‌ها و شغل و کار پیش آمد، این را هم اضافه کنم که با خبر افزایش میزان اشتغال درکشور کاملا موافقم. برایش دلیل و سند هم دارم؛ مثلا تا همین چندوقت پیش در خانه ما همه بیکار بودند. اما چند وقتی است همگی در شغلی مشغولند. چطور ممکن است؟ عرض می‌کنم. یکی‌مان صبح به صبح می‌رود در صف تعویض پلاک، نوبتش را به ته صفی‌ها می‌فروشد. دومی شماره حسابش را به یک‌نفر جهت پولشویی اجاره داده. سومی مسئول اجاره‌دادن پشت‌بام به کسانی است که توان اجاره‌کردن خانه ندارند. چهارمی صبح چشمانش را باز می‌کند دلار می‌خرد و شب قبل در خواب می‌فروشد. یکی دیگرمان هم ساقی دیجیتالی شده. اسم اپ خودش را گذاشته فضایاب! می‌بینید چه کشور نازنینی است؟ همه می‌توانند پول دربیاورند. آخ این ته‌تغاری‌مان را یادم رفت بگویم. ایشان هم چند روزی است رفته تو کار خرید زباله. یعنی راستش اولش فقط مسئول این بود که شب رأس ساعت 9، زباله‌ها را ببرد بریزد تو سطل آشغال خیابان. اما چون تنبل بود، یک شب گفت شما چه کار به این کارها دارید؟ من این زباله‌ها را از شما می‌خرم و در اتاق خودم نگه می‌دارم. فردا صبح این دوستان زباله‌گرد که نگران شده بودند، زنگ خانه را زدند که داداش چرا زباله را نگه داشته‌ای. برایش پول خوبی می‌دهیم‌ها. خلاصه این ته‌تغاری ذره‌ذره جذب بازار زباله‌فروشی شد؛ یعنی با آن چندرغازی که از کار پاره‌وقتش حقوق می‌گرفت، فقط می‌توانست زباله سه‌روز خانه ما را بخرد. اما همان زباله‌ها با بالارفتن قیمت دلار حکم نفت پیدا کردند. واقعا چی از این زیباتر که در این کشور اگر با پولت آشغال هم بخری، برنده‌ای.
 
سه. البته چون همه در خانه ما صاحب شغل شدند، دیگر کسی ماسک‌فروش نشد. حتما شنیده‌اید که این روزها عده‌ای با جمع‌آوری و اتوکردن ماسک‌های مستعمل آنها را دوباره به چرخه مصرف برمی‌گردانند. لابد از آنها بپرسی هم می‌گویند ماسک مال یک خانم دکتر بوده باهاش فقط می‌رفته مطب میومده. البته احتمالا این کار از نظر برخی مقامات وزارت کار برای بالابردن آمار اشتغال، کار بدی هم نیست. هم کار است هم نوعی تفکیک زباله محسوب می‌شود، هم با بازگرداندن آنها به چرخه مصرف، به محیط‌زیست کمک می‌شود. چطوری؟ با تأثیرش بر افزایش مرگ‌ومیر و کاهش جمعیت انسانی.

چهار: باید اعتراف کنم در آزادی انتخاب شغل و شغل‌آفرینی‌های جدید، در  رتبه اول جهان هستیم. مبارک است!

 


تعداد بازدید :  433