امیرمسعود فلاح
فیسبوک: بهشت گمشده. گذشته باشکوه. خاطره فراموش.
توییتر: جایی که در آن برای دیگران آبرو و حیثیت نگذارند. ورود ممنوعِ آزاد. من میرم تو نیا. محل تبلیغات انتخاباتی با نامهنگاریهای اداری. صحن علنی مجلس در دنیای موازی که در آن نطق کنند.
اینستاگرام: جایی که در آن برای خود هم آبرو و حیثیت نگذارند. جایی که در آن جامه از تن به در کنند. هر چه جامههای از تن به در شده بیشتر، فالوور بیشتر.
فالوور: خریدنی. کالایی که نوع کامنتگذار آن قیمت بیشتر دارد. نشان شخصیت. هر که بیشتر داشته باشد، خوشبختتر است.
کا (k): واحد فالوور که اگر 3 صفرِ آن حذف شود، ارزشش واقعی میشود.
فرند: آنچه واقعیاش هم مجازیست.
پُست/ کپشن: آنچه کس نخواند. آنچه از جایی کپی کنند و به قید قرعه به یک شخصیت معروف نسبت دهند. هر چه غلطهای نگارشی بیشتر و ارتباط با تصویر کمتر، لایک و کامنت بیشتر.
لایک: آنچه برایش له له زنند و التماس کنند. برای رفقا ناچار ندیده و نخوانده پسندیدن و موافقتکردن.
کامنت: محل دعوا.
استوری: ندیده را دیده گرفتن. آنچه بهعنوان رفع تکلیف باز کنند و زود و ندیده و نخوانده رد کنند.
دایرکت: هدف و غایت حضور در فضای مجازی. جایی که در آن گوسفندها پیانو میزنند و همه چیز شگفتانگیز است.
ریکوئست: فریب عکس پروفایل کاربری را خوردن.
اکسپت: فریب عکس پروفایل آن کاربرِ فریبخورده را خوردن.
بلاک: کاری که کاربران بعد از دیدن عکس واقعی یکدیگر کنند.
دیاکتیو: قهرکردن به امیدِ کشیدهشدنِ منّت. التماس توجه.
اکانتِ فیک: کارسازِ درماندگان. آنچه با آن صفحاتی را که با اکانت واقعی رویشان نمیشود فالو کنند، فالو کنند.
عکس پروفایل: چهره شخص آنطور که دلش میخواسته باشد.
بیو: هویت کاربر در دنیای موازی. آنچه ربطش به کاربر را کس نفهمد. اصطلاحات عجیب و حروف یونانی و علایم ریاضی که معنیشان را خود کاربر هم نداند.
کلوزفرند: سبزکردن کادر استوری برای همه فالوورها برای جلب توجه بیشتر. کادر سبزرنگی که با دیدنش فالوورها ذوق کنند و به فکر فرو بروند که یعنی قرار است چه ببینیم و بعدش معلوم شود سرابی بیش نبوده.
مَریِد (married): هشدار جدّی، دورباش-کورباشِ بیشوخی.
این رل ویت (in rel with): هشدار ملایم، دورباش-کورباشِ شوخیبردار.