شماره ۱۹۶۷ | ۱۳۹۹ يکشنبه ۲۱ ارديبهشت
صفحه را ببند
روانشناسان از تأثیر قرنطینه بر سلامت روان افراد تنها و سالمندان می‌گویند
بی‌همانِ تنها
مسئول دبیرخانه شورای ملی سالمندان: باید سامانه جامع سالمندی برای ثبت وضع سالمندان، تنهایی، ‏بیماری و سبک زندگی‌شان ایجاد شود

‏  [لیلا مهداد]  تنهایی برای «فریبا» همیشگی است. او بیشتر اوقات تنها بوده، جز 6‌ سال زندگی مشترکش. بعد از ‏جدایی، تنهایی شد سبک زندگی‌اش و حالا با آمدن کرونا و قرنطینه خانگی تنهاتر شده. آخرین‌بار 64‏‎ ‎شمع روی کیک ‏را فوت کرد. بحث قرنطینه که به میان آمد، فریبا مثل خیلی از کارمندان دورکار شد اما یکی، دو نخ سیگار در روز حالا به ‏روزی یک پاکت رسیده و سوپر محل با دیدن شماره‌ تلفن او از آن سوی خط می‌گوید فریبا خانم لیست را بگو، می‌نویسم. «با ‏وجود بازنشسته شدن، با یکی، دو دوست کسب و کاری راه ‌انداختیم تا از تنهایی به آن پناه ببریم، اما با کرونا در این ‏چهاردیواری حبس شده‌ام. احساس بیهودگی می‌کنم. به ‌نظرم افسردگی گرفته‌ام. حوصله نگاه کردن در آیینه را هم ندارم. از صبح ‏تا شب صدای رادیو می‌آید، البته بهتر از صدای سکوت خانه است.» قبل از قرنطینه و کرونا، میهمانی‌ها و دور همی‌های آخر هفته ‏همیشه به‌ راه بود. کافه‌گردی با همکاران، سینما رفتن و تئاتر دیدن برنامه‌های روتین فریبا بود. «نشنیدن صدای موجود زنده ‏و نداشتن مکالمه روزانه با کسی جز خودت دیوانه‌کننده است. قسمت بد ماجرا این است که از افسردگی و بیکاری رو آورده‌ام به ‏خوردن.»‏
‏ «سعید» هم یکی از میانسالان تنهای روزهای قرنطینه است. او در مرز 55سالگی ایستاده؛ هیچ‌وقت ازدواج نکرده و حالا در ‏روزهای قرنطینه از سلول انفرادی 52متری‌اش به تنگ آمده است. «یادش بخیر. هر از گاهی با دوستانم دور هم جمع می‌شدیم. یک ‏شب‌هایی هم دور هم فیلم می‌دیدیم. هفته‌ای یک‌بار هم جلسه شعرخوانی داشتیم یا درباره مسائل روز جهان یا کتابی که به تازگی ‏خوانده بودیم، حرف می‌زدیم. بیشتر شب‌ها این‌طوری می‌گذشت به‌جز شب‌هایی که روی پروژه‌ام کار می‌کردم. قرنطینه من را به ‏سلول انفرادی 52متری‌ام تبعید کرده و کاری از دستم برنمی‌‌آید.» تماس تصویری با دوستان، راهکار سعید بوده برای فرار از ‏تکرار روزهای قرنطینه. «مُردَم از بس صدای خودم را شنیدم و خودم را دیدم.  کتاب می‌خوانم، فیلم می‌بینم و ساعاتی از روز را هم ‏روی نوشتن کتابم می‌گذرانم، اما احساس می‌کنم حال روحی‌ام خوب نیست و این را به‌خوبی متوجه‌ام. گاهی اوقات تصویری با ‏دوستان صحبت می‌کنم، هرچند آنها هم شرایط‌شان  از من بهتر نیست.» اما قرنطینه «مهشید» 67 ساله را وسواسی کرده و ترس ‏بخش وحشتناک زندگی‌اش شده است. «به زور قرص می‌خوابم اما با وجود این، شب‌ها چندباری از خواب می‌پرم و استرس تمام تنم ‏را به لرزه می‌اندازد. قبلا اصلا این‌طور نبودم اما این روزها ترس گرفتن کرونا و تنها مُردَن در این چهاردیواری بخشی از ذهنم را پر ‏کرده است.» ترسی که بعد از شنیدن خبر فوت یکی از آشنایان در تنهایی، وجودش را تسخیر کرده است. راهکار مهشید برای ‏فرار از تنهایی روزهای قرنطینه خرید حیوان خانگی بود؛ راهکاری که وسواس این روزهایش مانع عملی‌شدنش شد. «هر دو پسرم ‏در کانادا زندگی می‌کنند و این، بار تنهایی‌ام را سنگین‌تر کرده است. خیلی اهل کافه، سینما و تفریح‌های بیرون از خانه نبودم، اما ‏همیشه با دوستانم دور همی داشتیم. یکی از دوستانم بیشتر شب‌ها پیش من بود. حرف می‌زدیم، فیلم می‌دیدیم، درد دل ‏می‌کردیم. این ویروس لعنتی از کجا پیدایش شد و تمام زندگی‌مان را مختل کرد؟»‏
«کسی برای کریسمس به مادربزرگ احتیاج دارد؟ من غذا و هدایایی برای بچه‌ها می‌آورم. من هیچ‌کس را ندارم و این موضوع به ‏من آسیب می‌رساند.» این بخشی از گزارش نیویورک‌تایمز در دسامبر گذشته است که به آگهی زنی در تولسا در اوکلاهاما برای ‏مادربزرگ بودن در کریسمس اشاره دارد؛ گزارشی که تنهایی آدم‌ها را به تصویر می‌کشد؛ بر اساس تحقیقات ‏کنوانسیون 125ساله انجمن روانشناسی آمریکا تنهایی می‌تواند آسیب‌های زیادی به سلامت جسمی و روانی افراد وارد کند. بر اساس ‏آمارهای این کنوانسیون، خطر مرگ‌ زودرس در فرد دچار انزوای اجتماعی 26درصد بیشتر از افرادی است که در روز 15عدد سیگار ‏می‌کشند. عبدالله شیهی‌پار، کارشناس ارشد برنامه بهداشت عمومی در دانشگاه براون، این دل‌نگرانی را در قالب یادداشتی در ‏نیویورک‌تایمز بیان کرده است. «انزوای اجتماعی با گسترش کرونا الزامی است، اما ممکن است در درازمدت به تضعیف سلامت ‏عمومی منجر شود. اجازه ندهیم چنین اقداماتی باعث انزوای عاطفی شود. احساس انزوا توانایی سیستم ایمنی را در مقابله با عفونت تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. تنهایی باعث التهاب مزمن و کاهش توانایی بدن در دفاع از خود در برابر ‏‎ ‎ویروس‌ها می‌شود.» ‏
‏ حسام‌الدین علامه، مسئول دبیرخانه شورای ملی سالمندان هم حال این روزهای سالمندان را خوب نمی‌داند. او شرایط بحرانی ‏این‌ روزها را در 100 سال گذشته بی‌سابقه تعریف می‌کند؛ شرایطی که به انزوا و احساس تنهایی آدم‌ها دامن زده، به‌ویژه سالمندان. ‏او در گفت‌وگو با «شهروند» از تأثیر مراوده بر سالمندان می‌گوید: «بهزیستی علاوه بر مراکز شبانه‌روزی سالمندان، ‏مراکز فرزانگان را برای رفت‌وآمدهای سالمندانِ تنها داشت که قبل از شیوع کرونا با رفت‌وآمد در این مراکز بسیاری از نیازهای ‏عاطفی‌شان پاسخ داده می‌شد. سالمندان با یکدیگر ارتباط می‌گرفتند، نیاز به صحبت کردن و مراودات اجتماعی‌شان پاسخ داده ‏می‌شد و تأثیر مثبتی بر سبک زندگی‌شان داشت. سالمندان نیازمند این‌گونه مراودات و ارتباطاتند.» ‏
با شیوع کرونا، اخبار مربوط به سالمندان زیاد شد و این گروه از جامعه را پرریسک نامیدند و سالمندان خانه‌نشین شدند. ‏سالمندانی که تعداد زیادی‌شان در کنار تنها بودن شناخت کافی هم از دنیای فناوری ندارند و نمی‌توانند از مزایای فضای ‏مجازی بهره ببرند. علامه نبود زیرساخت‌های مناسب برای سالمندان را مشکلی مضاعف در این روزهای بحرانی می‌داند. او  ایجاد ‏زیرساخت‌های لازم را برای بالا بردن مشارکت سالمندان بعد از گذر از بحران کرونا یکی از الزامات می‌داند. «به دلیل نبود ‏زیرساخت‌های لازم  و همین‌طور با در نظر گرفتن محدودیت شناخت سالمندان از فناوری‌های جدید انتظار می‌رود صداوسیما، رادیو، ‏سمن‌ها و گروه‌های داوطلب در شرایط بحرانی امروز به کمک پر کردن خلأ به وجود آمده برای سالمندان بروند. حتی تماس‌های ‏مکرر نزدیکان این عزیزان می‌تواند به کاهش استرس و اضطراب سالمندان کمک کند. هرچند نیاز به سامانه جامع سالمندی بیش ‏از گذشته احساس می‌شود؛ سامانه‌ای که تمام وضع سالمندان، تنهایی، بیماری و سبک زندگی‌شان و... در آن ثبت شود.» ‏

تنهاتر از گذشته
‏«سالمندان و افراد با بیماری‌های زمینه‌ای اقشار پرریسک در مقوله کرونا هستند.» یک پیام آشنا در دو ماه گذشته برای سالمندان ‏با این شعار که ابتلا به کرونا یعنی مرگ. رابعه موحد، روانشناس معتقد است قرنطینه این روزها و این پیام‌ها به معنای استرس و ‏اضطراب برای همه اقشار جامعه به‌ویژه سالمندان است. او در گفت‌وگو با «شهروند» از راهکاری می‌گوید که می‌تواند از استرس ‏سالمندان در این روزها بکاهد. «صداوسیما می‌تواند با حذف این پیام‌ها و پخش برنامه‌های ورزشی مخصوص سالمندان به این ‏بخش از جامعه انگیزه بدهد. بهزیستی می‌تواند مشاوره‌های تلفنی را هم راه‌اندازی کند، چون سالمندان نیاز به صحبت ‏کردن و گفتن از مشکلات‌شان دارند. هرچند نزدیکان سالمندان هم می‌توانند مشاوره آنلاین برای سالمندان‌شان بگیرند.» موحد ‏دادن انگیزه برای گذر از این روزها را در سالمندان تأثیرگذارتر می‌داند. «سالمندان باید امید و انگیزه بیابند که دوران کرونا تمام ‏می‌شود و آنها می‌توانند بعد از قرنطینه به زندگی برگردند.» عطاءالله احمدی، روانشناس هم معتقد است در دوران شیوع ‏کرونا سالمندان استرس و اضطراب مضاعفی نسبت به سایر اقشار جامعه تحمل می‌کنند. او در گفت‌وگو با «شهروند» در خطر ‏بودن سلامت جسمانی سالمندان را هم گوشزد می‌کند. «سالمندان از چند منظر تحت‌ استرس این روزها هستند؛ استرس قرنطینه، ‏نداشتن فعالیت‌های جزئی روزانه، ترس از آلوده شدن و کاهش همان رفت‌وآمدها و مراودات حداقلی. هرچند بخشی از سالمندان ‏قبل از کرونا هم زندگی در تنهایی را تجربه کرده‌اند، اما با وجود قرنطینه و خطری که سلامتی‌شان را تهدید می‌کند، استرس ‏تنهایی نسبت به گذشته برای این افراد مضاعف می‌شود؛ استرس‌هایی که با ادامه‌دار بودن سلامت جسمانی آنان را هم به خطر ‏می‌اندازد. استرس بی‌شک در صورت ادامه‌دار شدن سیستم ایمنی سالمندان را ضعیف می‌کند و آنها علاوه بر اینکه مستعد ابتلا به ‏کرونا می‌شوند بلکه بیماری‌هایی با زمینه‌های عفونی هم سلامت آنها را تهدید می‌کند.»
 ‏
تغییر سبک زندگی برای مقابله با تنش‌ها
‏«تنهایی بیماری واگیرداری است.» این جمله را پروفسور مانفرد اشپیزر، نویسنده کتاب «تنهایی بیماری ناشناخته» گفته است؛ ‏جمله‌ای که به گفته او تحقیقات  وپژوهش‌ها در‌سال 2009 به اثبات رسانده‌اند. این روانپزشک آلمانی معتقد است ‏احساسات واقعا واگیردارند چون انسان موجودی اجتماعی است و به همین دلیل می‌توان از نظر حسی و عاطفی هم مبتلا شد. ‏‏«قرنطینه واقعا می‌تواند منجر به اختلالات روانی در فرد شود، آن هم حتی در سالم‌ترین انسان‌ها، فرقی نمی‌کند پیر باشید یا ‏جوان، زن یا مرد.» محمدرضا ایمانی، روانشناس هم معتقد است انزوای اجتماعی فشارهای روحی و روانی بسیاری به آدم‌ها تحمیل ‏می‌کند. او در گفت‌وگو با «شهروند» قرنطینه را محدودیتی برای آدم‌ها و مختل شدن آزادی‌عمل آنها می‌داند. «قرنطینه هرچند ‏خودخواسته محدودیت‌هایی را تحمیل می‌کند؛ محدودیت‌هایی که باعث می‌شود فرد به خودی‌خود فشارهای روحی و روانی ‏بسیاری را تحمل کند، به‌خصوص در گروه‌های حساسی همچون سالمندان.» ایمانی، دورهمی‌ها، گردش با دوستان و مسافرت‌ها را ‏بخشی از سبک زندگی آدم‌های امروزی می‌داند؛ سبکی که حالا تحت‌تأثیر کرونا قرار گرفته است. «افرادی که اهل دورهمی، گردش ‏و مسافرت بودند و روابط اجتماعی خودشان را داشتند در شرایط فعلی تنش‌ها و نگرانی‌هایی را تجربه می‌کنند؛ تجربه‌ای ‏که با طولانی شدن شرایط فعلی نمود بیشتری خواهد داشت. پیش از این دورهمی دوستانه برای سالمندان راهکاری حداقلی برای ‏ایجاد ارتباطات اجتماعی بود. هرچند این دورهمی‌ها برای سالمندانی که تنها زندگی می‌کنند تأمین‌کننده نیاز عاطفی‌شان هم ‏بود. نیازهایی که با خانه‌نشین شدن‌شان اغلب اوقات بی‌جواب می‌ماند و به استرس و اضطراب این افراد دامن می‌زند. بهترین ‏کار در چنین شرایطی برای دور ماندن از تنش‌ها تغییر نگرش به سبک جدیدی از زندگی است. این روزها برای ما بهترین فرصت ‏است تا موضوعاتی را که تا به حال به آنها فکر نکرده‌ایم وارد زندگی‌مان کنیم؛ ورزش کردن، کتاب خواندن، موسیقی و تجربه ‏ارتباطات مجازی که به کمک فناوری‌ها این روزها در دسترس همگان است. حتی به کمک این فناوری‌ها می‌توان دورهمی‌های ‏مجازی داشت.» با همه‌گیر شدن کرونا و اعمال قوانین سفت‌و‌سخت قرنطینه یا رعایت فاصله اجتماعی کارشناسان در مورد ‏آسیب‌های روانی دوران شیوع بیماری‌های همه‌گیر هشدار می‌دهند؛ هشداری که تأکید دارد افرادی که سابقه ابتلا به بیماری‌های ‏روحی و روانی ندارند هم به اندازه دیگران در معرض اختلالات روانی ناشی از قرنطینه کاهش روابط ‌اجتماعی و اخلال در روند ‏عادی زندگی خودند؛ اختلالی که در دوران پساکرونا هم می‌تواند تأثیرگذاری‌اش را داشته باشد و زمینه‌ انزوای اجتماعی و ‏عاطفی را فراهم کند. ایمانی معتقد است فکر کردن به موضوعات از این دست آن هم پیش از وقوع‌شان انتخاب درستی از ‏طرف شهروندان نیست.«در روزهای ابتدایی شیوع کرونا زمان‌بندی می‌کردیم که یک یا دوماه بعد ویروس تمام می‌شود، بعضی‌ها ‏منتظر گرم شدن هوا بودند درحالی‌که با همه آن پیش‌بینی‌ها امروز دچار چالشی هستیم که روابط و سلامت‌مان را خدشه‌دار ‏کرده است. بی‌شک بعد از کرونا هم بسیاری از مشکلات روشن خواهد شد، بنابراین بهتر است امروز تمام توجه‌مان را به نکات ‏مثبت کرونا بدهیم. به اینکه تعاملات خانواده‌ها بیشتر شده. رعایت اصول بهداشتی بیشتر از قبل دنبال می‌شود. روزهای قرنطینه ‏بی‌شک دستاوردهای مثبتی هم برای آینده خواهد داشت. آدم‌هایی که امروز محدودیت‌ها را تجربه می‌کنند در دوران پساکرونا ‏زندگی خردمندانه‌تری را خواهند ساخت.»   ‏

نگاهی به تنهایی‌های شخصی
قرنطینه پیش از این، برای ایرانی‌ها واژه‌ای در‌سال 1237 شمسی بود که همه‌گیری وبا در شیراز و 10‌سال بعد از آن با جولان ‏طاعون در تبریز محدودیت‌هایی در این شهرها اجرایی شد هرچند قرنطینه دوره امیرکبیر در‌سال 1267 شمسی بیشتر در ذهن ‏ایرانی‌ها باقی مانده؛ دورانی که با گسترش وبا مرزهای ایران و عراق قرنطینه شد، اما کسانی مانند سهیل رضایی، روانشناس، ‏شرایط حاکم بر این روزهای جامعه‌جهانی را قابل مقایسه با هیچ‌یک از تجربیات بشر پیش از این نمی‌دانند. بشری که برای گذر از ‏کرونا و رسیدن به روزهای پس از آن مکانیزم و دستورالعملی از گذشته ندارد و باید با تجربه خود از آن گذر کند. او در گفت‌وگو ‏با «شهروند» از به‌هم‌ریختگی سبک زندگی آدم‌های این روزها می‌گوید: «هریک از ما به سبک زندگی‌ای خو کرده بودیم و حالا با ‏وجود کرونا این سبک زندگی روتین به‌هم‌ریخته و باعث شده ما هم دچار به‌هم‌ریختگی شویم. دورهمی‌ها و میهمانی‌های پشت هم، ‏کافه‌نشینی‌ها و ... امروزه به سبک زندگی گروهی از جامعه بدل شده اما شرایط فعلی و محدودیت‌های حاکم این سبک زندگی را ‏از دسترس خارج کرده است.»  ‏
رضایی این تنهایی اجباری را فرصتی مناسب برای سروسامان دادن به مسائل می‌داند. او قرنطینه خود خواسته این روزها را برای ‏خود این‌طور تعریف می‌کند. «امروزه ابزارهایی در اختیارمان است که می‌توانیم ارتباطات‌ و مراودات‌مان را داشته باشیم تا بتوانیم ‏در این دوران دوام بیاوریم. حتی کسانی که به این فناوری‌ها دسترسی ندارند با تلفن می‌توانند مراودات‌شان را ادامه بدهند. این ‏تجربه جدید و تاریخی ما است و با تجربیات قبل از این قابل مقایسه نیست چون امروز ما امکاناتی در اختیار داریم که در دوران ‏وبا و طاعون نبوده، بنابراین باید با دستورالعمل‌ها و تجربیات خودمان از این دوران گذر کنیم.» ‏

هرچه تنهاتر، آسیب‌پذیرتر
یکی از دستاوردهای کرونا بروز خلاقیت‌ها برای فرار از انزوای اجتماعی و پشت‌سر گذاشتن روزهای سخت قرنطینه بود. عده‌ای ‏پشت پنجره‌ها و تراس‌ها ورزش کردند، عده‌ای با هم آواز خواندند و موسیقی نواختند. مردم چین هم به‌عنوان نخستین ‌کسانی که به ‏قرنطینه رفتند، دلخوش کردند به کنسرت‌ها و کلاس‌های بدنسازی آنلاین. دورهمی‌ها و کتابخوانی‌های مجازی هم طرفداران ‏خودشان را در میان چینی‌ها پیدا کرد. در ووهان مردم در بالکن جمع‌شده و هر شب فریاد می‌زدند: «شجاع باش ووهان، به ‏جنگ ادامه بده.» مجید صفاری‌نیا، روانشناس اجتماعی بر این باور است صراحتا نمی‌توان گفت آدم‌هایی که تنها زندگی می‌کنند ‏آسیب‌پذیرترند. هرچند افرادی که با خانواده هستند از حمایت‌های اجتماعی به مراتب بیشتری بهره می‌برند و در نتیجه ‏آسیب‌پذیری آنها پایین آمده و احساس سلامت بیشتری می‌کنند. او در گفت‌وگو با «شهروند» تیپ‌های شخصیتی افراد در مقابله با ‏تنهایی این روزهای قرنطینه را تأثیرگذار می‌داند. «میزان تأثیرپذیری افراد از شرایط این روزهای جهان، بسته به تیپ‌های شخصیتی ‏و تاب‌آوری‌شان دارد. بی‌شک افرادی که با برنامه پیش می‌روند و اعتماد ‌به نفس و خودکارآمدند تأثیر کمتری از این شرایط تنهایی ‏خواهند داشت.»  ‏
صفاری‌نیا درباره اینکه در دوران قرنطینه افراد تنها دچار افسردگی و اضطراب می‌شوند بر این باور است آمار دقیقی که بتوان به آن ‏استناد کرد و چنین نتیجه‌گیری داشت وجود ندارد. «نباید این احتمال را هم دور از ذهن داشت که امکان دارد سبک زندگی این ‏افراد قبل و با کرونا تفاوتی نداشته باشد. به‌عنوان مثال افراد درون‌گرا همیشه رفت‌وآمد و مراودات کمتری در زندگی‌شان دارند. ‏هرچند تأثیرگذاری دوران قرنطینه در کشورهای مختلف متفاوت است. به‌عنوان مثال آمارها می‌گویند افراد مجرد ایرانی ‏خوشحال‌ترند؛ مجردهایی که با خانواده زندگی می‌کنند.»      ‏
به گفته محققان کالج کینگ لندن، قرنطینه اثرات روانی منفی ازجمله علایم استرس پس از رویداد، سردرگمی و عصبانیت را ‏ایجاد می‌کند. مطالعه‌ جدید نشان می‌دهد این تأثیرات روانی می‌تواند ماندگار باشد. افرادی که قرنطینه می‌شوند میزان ترس ‏بالایی را در مورد آلوده شدن و احتمال آلوده کردن تجربه می‌کنند. هنگامی که در قرنطینه‌اند اغلب مستعد فاجعه‌آمیز از وقایع‌اند ‏و فقدان اطلاعات دقیق می‌تواند این مسأله را تشدید کند. اما صفاری‌نیا انسان را موجودی سازگار معرفی می‌کند و معتقد است ‏بعد از بیماری آدم‌ها به شرایط عادی زندگی برمی‌گردند با این تفاوت که تغییراتی در تفکرات‌شان خواهند داشت. «در دوران ‏پساکرونا آدم‌ها با تعاملات مجازی و خرید مجازی اُنس بیشتری خواهند داشت و بی‌شک بهداشت اهمیت بیشتری پیدا خواهد ‏کرد. آدم‌های پساکرونا حتما از سفرها، دورهمی‌ها و ... لذت بیشتری خواهند برد.»‏


تعداد بازدید :  875