شماره ۱۹۳۱ | ۱۳۹۸ چهارشنبه ۲۱ اسفند
صفحه را ببند
اکبر نصرالهی، مدرس علوم‌ ارتباطات در گفت‌وگو با «شهروند» از ضرورت اطلاع‌رسانی صریح،‌ دقیق و صادقانه می‌گوید:
بازار فیک‌نیوزها داغ است
نخستین موضوعی که رسانه‌ها باید در نظر بگیرند، اطلاع‌رسانی صریح، دقیق و صادقانه است مردم در چنین شرایطی، حقوقی همچون نیاز به دانستن و آگاهی همراه با حفظ سلامت روحی و روانی دارند

 [حسام خراسانی]  ایران در سالی که گذشت بحران‌های زیادی را تجربه کرد، بحران‌هایی که هر کدام زمینه‌ای برای بروز شایعه‌ها بودند، در چنین شرایطی نباید فراموش کرد که رسانه‌ها در جهت ایجاد بسیج ملی در بحران‌هایی که جنبه ملی دارد، نقش و وظیفه بسیار مهمی دارند. آگاهی و آموزش موضوعی است که رسانه‌ها در چنین شرایطی باید ایفا کنند. «شهروند» به بررسی این موضوع در گفت‌وگو با «اکبر نصرالهی»، مدرس علوم‌ ارتباطات پرداخته است. نویسنده کتاب «مدیریت پوشش اخبار در رسانه‌های حرفه‌ای‌» معتقد است نخستین موضوعی که رسانه‌ها هنگام بحران باید در نظر بگیرند، اطلاع‌رسانی صریح، دقیق و صادقانه است. نصرالهی نیاز به دانستن و آگاهی همراه با حفظ سلامت روحی و روانی را دو مولفه مهم می‌داند که باید رسانه‌ها در شرایط بحرانی به آن توجه کنند. آنچه در ادامه می‌آید بخشی از این گفت‌وگو است.

با توجه به اینکه در جهان امروزی بخش مهمی از مرجعیت خبری از روی رسانه‌های جریان اصلی برداشته ‌شده و به سمت رسانه‌هایی دیگر همچون شبکه‌های اجتماعی رفته است؛ به نظرتان مسئولان و  فعالان رسانه می‌توانند از ظرفیت فضای مجازی در بحران استفاد کنند؟
پاسخ من به این سوال که آیا مسئولان و رسانه‌ها می‌توانند از ظرفیت فضای مجازی در بحران استفاد کنند، مثبت است. این موضوع ضرورت هم دارد. در سال‌های اخیر  مصرف رسانه‌ای مردم و ذائقه مخاطب از رسانه‌های سنتی همچون رادیو و تلویزیون به وب‌ها در بستر موبایل تغییر کرده است، اما اینکه این تغییر می‌تواند خوب یا بد باشد،‌ یک مسأله دیگر است. آنچه امروز مهم شمرده می‌شود اینکه این اتفاق خوب یا بد رخ داده است و باید آن را پذیرفت.
در ایران کنونی رسانه‌های غیررسمی چه جایگاهی دارند؟
در ایران به دلیل شرایط خاص سیاسی و ارتباط رسانه‌ها با قدرت، فعالیت رسانه‌های غیررسمی بیشتر مشهود است. آمارها بیانگر این است که میزان بهره‌گیری مردم از این رسانه‌ها دو برابر رسانه‌های رسمی است. همچنین میزان توجه به تأثیرگذاری این مهم نیز بیشتر از گذشته مشهود است. چنین نشانه‌ها و شواهدی در مورد تأثیر فضای مجازی را می‌توانیم در ماجراهای مربوط به اخذ عوارض از تونل‌های تهران، کارواش سعادت‌آباد و... مشاهده کنیم، بنابراین فضای مجازی یک رسانه تعاملی با سه نقش برجسته‌ساز، بازدارنده و شتابزاست.
اشاره داشتید به آمارهایی از میزان بهره‌گیری مردم از رسانه‌های غیررسمی. چرا این آمارها افزایش داشته است؟
این موضوع هم به اشکالات درونی و ساختاری در رسانه‌ها برمی‌گردد و هم به محدودیت‌های رسانه‌ای که در کشور ایجاد شده، متاسفانه آستانه تحمل برخی از مسئولان پایین است.
من از گفته‌های شما چنین برداشت می‌کنم که اعتماد مخاطب به رسانه‌های رسمی در سال‌های اخیر کاهش یافته است...
بله، دقیقا. سهم رسانه‌های غیررسمی از هفت ساعت مصرف رسانه‌ای مردم چهار و نیم ساعت است. این در حالی است که سهم صداوسیما یک و نیم ساعت اعلام شده است.
یعنی شما انتشار اخبار توسط مسئولان در شبکه‌های اجتماعی را با توجه به شرایط فعلی، امری معمول می‌دانید؟
اگر می‌خواهند بر افکار عمومی تأثیرگذار باشند و خدماتی همچون آموزش و اطلاع‌رسانی را ارایه دهند، راهکاری جز بهره‌گیری از ظرفیت فضای مجازی و شبکه اجتماعی به عنوان رسانه‌های مکمل ندارند. از نظر من نه‌تنها مجاز به استفاده از آن هستند، بلکه برای تأثیرگذاری بهتر، بهره‌گیری از مشارکت مردم و برقراری ارتباط مستمر با مردم ضرورت دارد از این ابزارها استفاده کنند. این موضوع در بیشتر کشورهای دنیا هم رایج است. تعابیری همچون سیاست مجازی یا سیاست تلگرامی و توییتری یا توییت دیپلماسی اشاره به همین موضوع دارد. به طور مثال در آمریکا می‌بینیم ترامپ عزل و نصب سیاسی را از طریق توییت اعلام‌می‌کند یا در نمونه بومی آقای ظریف مسأله استعفای خود را از طریق اینستاگرام مطرح می‌کند. اما نکته دیگر این است که اگر ارایه پیوسته اخبار در شبکه‌های اجتماعی تکرار شود، به مرور با توجه به اینکه مطبوعات و رسانه‌های رسمی ما در حال مرگ تدریجی هستند، ناخواسته به این رسانه‌ها ضربه می‌زنند و آنها را از مرجع اصلی به مرجع ثانی بدل می‌کنند.
از نظر شما رسانه چطور می‌تواند در بحران‌هایی همچون شیوع کرونا عملکرد موثری داشته باشد؟
ما نباید این موضوع را  خیلی عجیب و غیرطبیعی تلقی کنیم. نگران‌کننده‌تر از کرونا، سونامی وحشت در میان مردم است، نخستین موضوعی که رسانه‌ها باید در نظر بگیرند، اطلاع‌رسانی صریح، دقیق و صادقانه است. مردم در چنین شرایطی حقوقی همچون نیاز به دانستن و آگاهی، همراه با حفظ سلامت روحی و روانی دارند. رسانه‌ها باید در اطلاع‌رسانی مراقب باشند که در کنار رساندن اخبار صحیح و دقیق به مردم باعث هراس‌افکنی در جامعه نشوند. نکته دیگری که باید مطرح کنم اینکه مدیریت بحران موضوعی گروهی است و همکاری همه عوامل درگیر در بحران در داخل و بیرون سازمان‌های رسانه‌ای را می‌طلبد که اگر این همکاری با سایر بخش‌ها نباشد، منجر به خسارت‌های جبران‌ناپذیری برای کشور و مردم می‌شود مثلا سازمان مدیریت بحران در بحران اخیر یعنی شیوع کرونا چه وظایفی را به عهده گرفته؟ سازمان مدیریت بحران در مراحل قبل و بعد از بحران باید برنامه‌های عملی و مؤثر را دنبال کند و همکاری مستمری در چنین مواقعی با رسانه‌ها داشته باشد.
«فِیک‌نیوزها» در زمان حادثه چقدر می‌توانند نقش مخرب داشته باشند؟
  متاسفانه در نبود اطلاع‌رسانی‌های صحیح،  تجربه عدم‌صداقت و محرم ندانستن رسانه‌های رسمی در حوادث اخیر به ویژه در ماجرای گرانی ‌بنزین و سقوط هواپیما، رسانه‌های رسمی مرجعیت خود را از دست دادند و مردم تمایل پیدا کردند که برای دریافت اخبار، بیشتر به فضای مجازی و سایر رسانه‌های غیررسمی مراجعه کنند. در هیچ جای دنیا این‌طور نیست که خبرهای رسمی از مراجع غیررسمی و غیرمسئول گرفته شود. اما اینجا چون رسانه‌ها و مسئولان کارشان را در شرایط بحران خوب انجام نمی‌دهند یا با تأخیر انجام می‌دهند، دچار این مشکل هستیم. در چنین شرایطی بستر لازم برای فعالیت فیک‌نیوزها فراهم می‌شود. اگر رسانه‌ها اصل خبر را کتمان کنند یا اخبار درست را منتشرنکنند یا آنها را با تأخیر منتشر کنند و واقعیت را نگویند، باعث می‌شود امنیت روحی و روانی مردم دچار مشکل شود. در چنین حالتی، مردم به رسانه‌های جعلی و معاند روی می‌کنند و چون آن رسانه‌ها غیرمسئولانه عمل می‌کنند، باعث گسترش شایعه و اخبار نادرست می‌شوند. این موضوع باعث ایجاد سونامی وحشت میان مردم می‌شود. فیک‌نیوزها حتما مخرب هستند و در مواقع بحرانی، بحران‌افزا به شمار می‌آیند. سونامی وحشتی که ما امروز با آن روبه‌رو هستیم، بخشی از آن مربوط به همین فیک‌نیوزهاست. کنشگران سیاسی و اجتماعی که هویت مشخص ندارند و هدف، ‌مکان و بستر فعالیت‌شان نامعلوم است، نمی‌توانند فعالان رسانه‌ای معتبری باشند. بخشی از دلایل ترس و هراس در کشور اطلاعات ناکافی ‌مردم و بی‌اعتمادی آنان به مسئولان و رسانه‌هاست و بخش مهم دیگر از بمباران و جنگ ‌رسانه‌ای شبکه‌های ماهواره‌ای و رفتار کنشگران غیرمسئول در فضای ‌مجازی است .
چرا مخاطبان «فیک‌نیوزها» را به عنوان منابع اطلاعاتی انتخاب می‌کنند؟
 وقتی سواد رسانه‌ای پایین باشد، فیک‌نیوزها به راحتی می‌توانند فعالیت‌ داشته باشند. اینکه مردم به رسانه غیررسمی در بحران رجوع می‌کنند، به عملکرد نادرست رسانه‌ها در شرایط بحرانی برمی‌گردد.   
برخی معتقدند در خبررسانی بحران هم می‌توان به جنبه‌های سرگرمی دقت‌کرد. شما چقدر با این گزاره موافقید؟
سرگرمی یکی از کارکردهای رسانه است. در هر صورت جذب مخاطب یک هدف است، خصوصا در دورانی که با تعدد و تنوع رسانه‌ها مواجه هستیم. بنابراین اگر هدف رفع  نیازهای مخاطب یعنی آموزش،‌ سرگرمی، ارایه خبر و ... باشد، من مانعی نمی‌بینم، حتی در بحران، اما باید این رفع نیاز مغایر با اخلاق و اصول حرفه‌ای رسانه و منافع ملی نباشد. ما باید به تقویت رسانه‌های تعاملی بپردازیم و مسئولان هم آستانه تحمل‌شان را بالا ببرند، در غیر این صورت مردم به سمت رسانه‌های معاند سوق می‌یابند و مشکلات‌شان را در آن رسانه‌ها مطرح می‌کنند، مخاطبان امروز متفاوت از گذشته است. آنها دیگر منتظر رسانه‌ها نمی‌مانند که هر پیامی را دریافت کنند، بلکه خودشان به تولید، توزیع و مصرف محتوا می‌پردازند.

   چگونه خبر‌های جعلی را تشخیص دهیم؟
گردانندگان فیک‌نیوزها کنشگران سیاسی و اجتماعی هستند که هویتی مشخص ندارند و هدف، ‌مکان و بستر فعالیت‌شان نامعلوم است. راهکار کارشناسان بالابردن سواد رسانه‌ای و یادگیری راه‌های شناساییِ خبر‌های جعلی است.
  باید به سرخط خبر‌ها با دیده شک نگاه کرد.
  منبع خبر را نگاه کنید؛ مطمئن شوید که خبر از منبعی معتبر و مستقل به دست شما می‌رسد.
  شواهد را بررسی کنید؛ هویت رسانه، هدف، مکان و بستر آن رسانه مهم است.
   به دیگر گزارش‌ها هم توجه کنید.

 


تعداد بازدید :  454