شماره ۴۶۴ | ۱۳۹۳ پنج شنبه ۱۱ دي
صفحه را ببند
عضو كميسيون اصل 90 مجلس در گفت‌وگو با «شهروند»:
نهادهاي مختلف به وظایف خود در قبال جوانان عمل نمي‌كنند
طرح نو| اميرتوحيد فاضل| جامعه ايران براساس آمارهاي رسمي جزو يكي از جوان‌ترين جوامع دنيا است. گفته مي‌شود كه بيش از 70‌درصد جمعيت ايران را افراد زير 40‌سال تشكيل داده و به عبارتي اكثريت جامعه ايران را جوانان تشكيل مي‌دهند. به‌طور قطع نياز جوانان و نوجوانان با ديگر اقشار جامعه تفاوت‌هاي بسيار و ويژه‌اي دارد كه مهم‌ترين اين نيازها را بايد در حوزه‌هاي اقتصادي و اجتماعي ازجمله پيدا كردن شغل و درآمد مناسب و همچنين تشكيل خانواده دانست. كارشناسان روابط اجتماعي معتقدند كه جامعه جوان ايران به دليل مشكلات موجود، مسير زندگي خود را تغيير داده و به نوعي رويكردهاي گذشته درحال تغيير ظاهري و محتوايي است. از جمله اين تغييرات، گرايش برخي از جوانان به زندگي مجردي است. اگر چه در اين حوزه آمارهاي رسمي به دليل موانع موجود به سهولت قابل دسترسي نيست، اما شواهد ملموسي از اين تغييرات به ويژه در شهرهاي بزرگ و كلانشهر‌ها ديده مي‌شود. مانند پديده «ازدواج سفيد» ازدواج سفيد به معني «زندگي مشترک زن و مرد بدون ازدواج رسمي است. يعني به‌گونه‌اي که زن و مرد بدون اين‌که خطبه عقد يا صيغه بين‌شان جاري شود براي زندگي زير يک سقف مي‌روند.» با توجه به اين‌كه فرهنگ حاكم بر جامعه ما آميخته با تعاليم ديني و فرهنگ ملي است،‌ اين‌گونه روابط با عرف جامعه تعارض جدي داشته و به همين دليل به صورت رسمي به آن پرداخته نمي‌شود و همين ناديده گرفتن «اصل ماجرا» موجب گسترش آن در خفا شده است. در اين رابطه گفت‌وگويي با داوود محمدي، نماينده قزوين در مجلس و عضو كميسيون اصل 90 انجام داده‌ايم كه در ادامه می‌آید:

 برخي از كارشناسان و تحليلگران روابط اجتماعي معتقدند كه جوان امروز ايران درباره مسائل كلان و با اهميتي چون «تشكيل خانواده» و «ازدواج» نسبت به نسل‌هاي گذشته تفاوت ديدگاه بسياري پيدا كرده و به نوعي رويكرد جديدي را در اين زمينه‌ها اتخاذ مي‌كند،  آيا اين تحليل را قبول داريد؟
به‌طور كلي اين تحليل كه نگاه جوانان به موضوع ازدواج تغيير كرده و نگاه جديدي به مقوله ازدواج دارند را قبول ندارم. چرا كه هنوز در بين اكثريت مطلق جوانان ما ازدواج يك امر مهم و غيرقابل انكار است و اگر دغدغه ازدواج قانوني،‌ شرعي و عرفي را نداشتند، براي ازدواج تلاش هم نمي‌كردند. اين در حالي است كه وقتي با جوانان روبه‌رو مي‌شويم،‌ مهم‌ترين دغدغه آنها پيدا كردن شغل و تامين مسكن با هدف ازدواج و تشكيل يك زندگي مشترك است.
  اما آمارها و شواهد حكايت‌هاي ديگري را بيان مي‌كنند...
من نگفتم كه جوانان ما مشكل ازدواج ندارند. بلكه مي‌گويم نظر آنها نسبت به ازدواج و تشكيل خانواده تغيير نكرده است.
مشكل و بحث اصلي اين است كه ما بايد زمينه‌هاي ازدواج آسان و ساده جوانان را در جامعه فراهم كنيم، تا افراد بيشتري براي تشكيل خانواده اقدام كنند. به طور قطع وقتي كه يك جوان شغل مناسب نداشته و درآمد كافي ندارد، احساس مي‌كند كه براي ايجاد يك زندگي مشترك بايد هزينه‌هاي بسياري را تحمل كرده و به همين دليل به سمت ازدواج نمي‌رود. بنابراين ريشه اصلي بالا رفتن سن ازدواج، كاهش تعداد ازدواج و همچنين طلاق را مسائل اقتصادي مي‌دانم. تمايل به ازدواج و زندگي مشترك در ميان انسان‌ها يك احساس نياز غريزي و لازم است. دين مبين اسلام هم نگاه بسيار مثبت به ازدواج داشته و عقل بشر نيز به اين امر تاكيد دارد. بنابراين اگر موانع اصلي در راه ازدواج جوانان را شناسايي و برطرف كنيم، آمار ازدواج‌ها و پايداري‌شان افزايش مي‌يابد و من مهم‌ترين مانع را مسائل اقتصادي مي‌دانم.
 شما مي‌گویید كه جوان ايراني به دليل مشكلات اقتصادي تمايلي به ازدواج ندارد. اما آمارها حكايت از افزايش استقبال نسل جوان از زندگي مجردي دارد. اگر يك فرد جوان به دليل مشكلات اقتصادي به سمت ازدواج نمي‌رود، طبيعتا بايد بر تداوم حضور در منزل پدري تاكيد كند، زيرا در خانه پدري پرداخت هزينه‌هايي چون تامين مسكن و خوراك براساس فرهنگ خانواده در ايران برعهده پدر خانواده است. اما وقتي جواني به زندگي مجردي روي آورده، نبايد خيلي دغدغه اقتصادي داشته باشد! اینطور نیست؟
به‌طور قطع مسائل اقتصادي تنها عامل و عامل منحصربه‌فرد نيست و دلايل ديگري نيز در اين امر دخالت دارد. مانند آسيب‌هاي فرهنگي يا ضعف در تربيت نسل جوان. به‌عنوان نمونه بخشي از تربيت يك جوان ايراني در خانواده، بخشي در آموزش و پرورش تا مقطع ديپلم و بخشي نيز در دانشگاه‌ها انجام مي‌شود. وقتي ما در مدارس و دانشگاه‌هاي خود در حوزه آشنايي جوانان با مهارت‌هاي زندگي تلاشي نمي‌كنيم و از سوي ديگر خانواده‌ها نيز نه دانش كافي را داشته و نه وقت و زماني‌كه براي تربيت فرزند صرف كنند، معلوم است كه ناهنجاري‌هاي اجتماعي در اين حوزه افزايش مي‌يابد. اما پديده‌هاي اجتماعي منفي مانند گرايش به زندگي مجردي يا ازدواج سفيد در جامعه ما به اندازه‌اي نيست كه بخواهيم آن را به كل جامعه و به تمام نسل جوان تعميم داده و با يك حكم كلي بگوييم كه جوان ايراني در زمان امروز به جاي ازدواج سنتي از ازدواج سفيد استقبال مي‌كند. حرف من نيز به اين معني نيست كه اساسا ما با ‌پديده‌هاي منفي در جامعه خود روبه‌رو نيستيم و نيازي نيست كه در اين حوزه‌ها دغدغه‌اي داشته باشيم. بلكه مي‌گويم اگر بتوانيم موانع اقتصادي را برطرف كنيم، بخش مهمي از مشكلات امروز برطرف مي‌شود.    
 در كنار موانع اقتصادي، به نظر شما چه موانعي در گرايش حداقل بخشي از جوانان به زندگي مجردي دخالت دارد؟
مباحث فرهنگي و آموزشي در اين حوزه موثر هستند. متاسفانه ما نتوانسته‌ایم فرهنگ‌سازي مناسبي داشته باشیم و حتي در حوزه آموزش مباني ديني و تقويت روحيه معنوي نسل جوان مشكلات اساسي داريم. از سوي ديگر خانواده‌هاي ما نيز به دليل اين‌كه پدر و مادر درگير تامين هزينه‌هاي زندگي هستند، نتوانستند به وظایف تربيتي خود عمل كنند. طبيعي است وقتي پدر و مادر به جاي توجه به تربيت فرزندان، درگير مسائل اقتصادي باشند، جواني كه وارد اجتماع مي‌شود، گرفتار ناهنجاري‌هاي اجتماعي مي‌شود. عده‌اي ممكن است براي تامين نيازهاي روحي خود روابط غيررسمي و غيرشرعي را انتخاب كرده و عده‌اي نيز به سمت بزهكاري گرايش پيدا مي‌كنند.
 آيا نهادهاي حاكميتي ازجمله مجلس برنامه‌اي جدي براي رفع مشكلات موجود دارند؟ بالاخره این یک مسأله‌ای است که باید از سوی نهادهای قدرت حل‌وفصل شود. این‌که ما مدام می‌گوییم فرهنگ‌سازی، همه را به یاد فرافکنی می‌اندازد...
كارهايي در اين حوزه انجام شده است. درحال حاضر توجه اصلي مجلس تامين اعتبارات و بودجه فعاليت‌هاي فرهنگي است. همچنين اقدامات خوبي براي تسهيل ازدواج در جامعه انجام شده است. به‌عنوان نمونه براي نخستين‌بار مجلس طرحي را تصويب كرد كه بخشي از بودجه صندوق توسعه ملي براي وام‌هاي ازدواج تخصيص يابد. نهادهاي ديگر هم به ويژه در دولت تلاش‌هاي خوبي در اين زمينه انجام داده‌ يا در دستور كار دارند.
 اما گرفتن همان وام ازدواج هم که می‌گویید ‌هزار و یک فیلتر دارد تا جایی که خیلی‌ها از گرفتن آن پشیمان می‌شوند. با این حال اگر دستگاه‌هاي حاكميتي كارهاي خوبي انجام داده‌اند، ريشه ناهنجاري‌هاي موجود در چيست؟
من اشكال اصلي را در اين مي‌بينم كه يك نهاد واحد، متولي امور جوانان نيست، به همين دليل تمام تلاش‌ها ناقص مي‌ماند.
متاسفانه وقتي مسائل جوانان را با ورزش مخلوط كرديم،‌ حجم اصلي تلاش‌ها به سمت ورزش و ورزشكاران رفت و مسائل كلي نسل جوان مغفول ماند.
معضل بعدي اين است كه ما اساسا راهكار جامع و كاملي براي رفع مشكلات جوانان نداريم و هر نهاد به صورت جزيره‌اي طرحي را تدوين و اجرا كرده و در نهايت هم مي‌بينيم كه به جاي پرداختن به يك موضوع و رفع آن، ده‌ها كار را به صورت موازي انجام  داده‌ايم.
 با این وصف چشم‌انداز آینده چندان روشن نیست ...
آينده را عملكرد امروز ما مي‌سازد. متاسفانه بايد بگوييم كه براي رفع نيازهاي نسل جوان مشكلات بسياري داريم و اگر از امروز برنامه‌اي علمي، كارشناسي شده و دقيق تدوين نكرده و براي اجراي آنها تلاش نكنيم، در آينده با ناهنجاري‌هاي اجتماعي بيشتري روبه‌رو مي‌شويم. به عبارتي اگر امروز يك ناهنجاري اجتماعي به صورت مقطعي و تنها در يك گوشه‌اي از كشور مشاهده مي‌شود، ممكن است در آينده به‌عنوان يك پديده گسترده مطرح شود.


تعداد بازدید :  173