[شهروند] سه روز قبل بود که گمشدن 23 کولبر در ارتفاعات سرشیو شهرستان سقز خبرساز شد و نام کولبران را بار دیگر بر سر زبانها انداخت. یکی از آنها که مردی پنجاه ساله بود، تابِ سرما را نیاورد و جانش از دست رفت و به جمع دیگر کشتهشدگان کولبری در کشور اضافه شد. کولبری حالا مدتهاست دیگر نه فقط شغل مردان مناطق غرب کشور که به شغل زنان، کودکان و تحصیلکردگان هم بدل شده است و در این میان حضور کودکانِ بار بر دوش و روانه در کوهستانها عاملی شد تا «شبکه یاری کودکان کار» نشستی با حضور حسین راغفر اقتصاددان، احسان هوشمند جامعهشناس حوزه قومی و عثمان مزین حقوقدان برگزار کند و به واکاوی این مسأله بپردازد. نشستی که البته کودکان کمترین حضور را در آن داشتند و کارشناسان حاضر در این نشست بیش از هر چیز از دردهای کولبری به صورت کلی گفتند.
هیچ قانونی کولبری را تجویز نمیکند
«شغلی غیراستاندارد و برخلاف کرامت انسانی به همه جوانب زندگی مردم کردنشین رسوخ کرده و جزو زندگیشان شده است.» عثمان مزین ادامه داد: «این پدیده چنان مختص مردم کُرد است که واژه آن هم از زبان کُردی استخراج شده است. وقتی با یک فرد غیرکُرد صحبت میکردیم و از کولبری میگفتیم تعجب میکرد؛ چطور با کول بار میبرید؟» به گفته او این مشکل آنقدر بزرگ بود که واژه کولبری وارد ادبیات فارسی شد و این در حالی است که از دیرباز کولبری وجود داشته است و در گذشته کولبری با قاطر انجام میشده است آن هم در چند روستای محدود که در زمستانها به دلیل بیکاری کولبری میکردند: «اما امروز بیکاری، فقر و تبعیض به اندازهای است که زنان، کودکان و حتی تحصیلکردگان به کولبری رو آوردهاند؛ چون چارهای جز این کار ندارند. در آماری که ارایه میشود همیشه از سقوط و یخزدگی بهعنوان علت مرگ کولبران صحبت میشود؛ اما متأسفانه به این اشاره نمیشود که بخشی از کشتهشدگان بر اثر تیراندازی است.» به گفته او کولبری شغل نیست و همه بر آن اتفاق نظر دارند و هیچ قانونی کولبری را تجویز نمیکند؛ اما کولبر چارهای جز این کار ندارد. قانون کار از بیمه، ساعت کار و بازنشستگی میگوید اما کولبر از همه اینها محروم است؛ کارفرما مشخص نیست، بیمه و بازنشستگی وجود نداشته و البته ایمنی هم در این شغل معنایی ندارد. کولبری از دید قانونی فاقد وجاهت است و این در حالی است که ما پدیده کولبری را تنها در اقلیم کردستان میبینیم. مصوبه شورای امنیت یکی دیگر از مواردی است که از نظر مزین نیاز به توجه دارد؛ مصوبهای که میگوید در مناطق مسکونی تا شعاع دوکیلومتری مأموران حق تیراندازی ندارند: «مصوبهای که در کردستان رعایت نمیشود، با توجیه مرزیبودن منطقه و فرازوفرودهایی که اجازه اندازهگیری دوکیلومتر را نمیدهد. جای تأسف است سطح مطالبات مردم در اقلیم کردستان به سطوح پایین نزول پیدا کرده است و مردم بهجای داشتن مطالبه حقوق فرهنگی مطالبه نان دارند و مجبورند برای نان جان بدهند. تغییر اساسی در این تبعیض سیستماتیک کاری است که بهعهده دولت است.»
کولبری جلوهای از فقر شدید
حسین راغفر، کولبری را جلوهای از فقر شدید دانست و آن را نشانههای آشکار نقض حقوق بشر عنوان کرد: «اشتغال یکی از مواردی است که بارها در قانون اساسی به آن تأکید شده و از آن بهعنوان یک حق همگانی یاد میشود. این کارشناس اقتصاد در ادامه به ماجرای کولبری اشاره کرد و گفت که این موضوع نشانه بیتوجهی به برخی مناطق ازجمله مناطق مرزی در کشور است: «تمام مناطق مرزی ما بر اثر بیتوجهی و نادیده گرفته شدنِ تعهدات حاکمیت نسبت به مردم با فقر دست به گریباناند؛ همین هم باعث شده مردم رها شده، به دنبال راههای تأمین حداقلهای زندگی خودشان باشند. نتیجه آن شکلگیری کولبری در مناطق مرزی و بهویژه مناطق سردسیر است. این کولبران با مشکلات مضاعف و درآمدهای بسیار ناچیز مواجهند و اگر اقدامی برای مقابله با این مشکلات نشود، قطعا در آینده پدیدههای عمیق و گستردهای ایجاد میشود.» به گفته او، با توجه به شرایط سیاسی و اجتماعی، این اتفاقات در حوزه بینالمللی میتواند تهدید جدی باشد؛ بر همین اساس پرداختن به حل فقر و پیامدهای ناشی از آن، باید در دستور کار سیاستگذاری بخش عمومی کشور قرار گیرد: «متأسفانه ما نشانهای از بهبود اوضاع نمیبینیم. مسأله کولبری و پدیده تأسفبار مرگ کولبران، به دلیل مجاورت ایران با کشور عراق و منطقه کردستان عراق و تلاشهایی که از آنسو برای آسیبزدن به امنیت مردم در این مناطق صورت میگیرد، شکل آسیبها را در مناطق غربی کشور عمیقتر کرده است.»
کولبری، تجارت غیر رسمی
موضوع صحبت احسان هوشمند، جامعهشناس، تجارت غیر رسمی در مرزهای غربی و شرقی کشور با تأکید بر کولبری در غرب و سوختبری در شرق بود؛ دو پدیده با دو کارکرد اقتصادی متفاوت و شاید همراستا اما با پیامدهای اجتماعی پیچیده. به گفته او، تجارت غیر رسمی یا آنچه قاچاق خوانده میشود، خاص این روزهای ایران نیست: «در دهههای گذشته همواره شاهد این نوع تجارت در کشور بودهایم؛ بهطوری که بر اساس اسنادی که مشاهده کردهام از زمان شکلگیری نظام شاهنشاهی پهلوی (1330 خورشیدی) تا به حال بارها و بارها نظام سیاسی درگیر با موضوع تجارت مرزی بوده است. یکی از نمونههای آن دستگیری بیش از 58 نفر از شهروندان مریوانی در سال 1317 است که اسناد تاریخی آن موجود است یا بازداشت افراد به همین تعداد از اهالی مهاباد به بهانه تجارت با کشور عراق که در سال 1318 به شیراز تبعید شدند.» هوشمند گفت که در دورههای بعد باز هم با تجارت مرزی درگیر بودهایم؛ حتی در دوره جنگ میان ایران و عراق شاهد بودیم که در شهرهایی مثل بامیان و سردشت با جمعیت و مقدار خیلی کمتر، در جریان بود. حتی جنگ و بمباران هم باعث نشد که این تجارت متوقف شود. او در ادامه گفت: «ما به دلیل نوسانات ارزش پول ملی دستکم در طول دهه گذشته (به ویژه بعد از تحریمها) همزمان با تحریم و کاهش ارزش ریال، شاهد افزایش تجارت مرزی در اشکال مختلف یا کاهش آن در نقاطی دیگر هستیم. تجارت سوخت در شرق کشور از همان دوره به دلیل تفاوت قیمت بنزین با آن طرف مرز شروع شد. تفاوت 50 برابری قیمت میتواند افراد را به سمت این کار بکشاند.»
هوشمند ادامه داد: «برآوردها نشان میدهد روزانه بین 10میلیون تا حدود 40میلیون لیتر قاچاق سوخت در کشور صورت میگیرد. اگر معدل 20میلیون لیتر در روز را شاخص بگیریم و تفاوت گردش مالی را 9هزار تومان در نظر بگیریم (نه 15هزار تومان) و با توجه به اینکه حدودا 70درصد تجارت سوخت در استان سیستان و بلوچستان صورت میگیرد؛ بخشهای دیگر در مرزهای جنوبی و بخش کمتری در مرزهای غربی، در سال حدود 5میلیارد و 400میلیون دلار یعنی معادل بودجه عمرانی سال گذشته کشور، قاچاق میشود.»
150 نفر در مرزهای غربی کشور تلفات داشتیم
احسان هوشمند، جامعهشناس گفت: «دقت کنید ما 750 کیلومتر فقط مرز کردستان، کرمانشاه و آذربایجان غربی داریم. 1000 کیلومتر هم مرز خشکی استان سیستان و بلوچستان. در بخشی از مرز شرقی، ما دیوار کشیدیم و در بخشی از مرز غربی که میزانش خیلی زیاد نیست، کشور ترکیه دیوار کشیده است. در هردو مورد هم نگرانیهای امنیتی داریم؛ پس کولبری ماحصل هزاران متغیر کوچکتر در مناسبات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است که در قالب اقتصادی که بر قاچاق سوار شده، خود را نشان میدهد و تبعات آن در این است که در کمتر از سه تا چهار سال گذشته 150 نفر فقط در مرزهای غربیمان تلفات داشتیم.»