در روزهای گذشته مخاطبان «شهروند» نسبت به گزارش‌های منتشر شده در حوزه‌های مختلف واکنش‌های متعددی را نشان دادند. کاربری با شناسه ناشناس در واکنش به انتشار گزارش «بازي بنزيني در ماجراي آلودگي هوا» در گروه اجتماعی می‌نویسد: خودروها یکی از مهم‌ترین منابع تولید ذرات معلق کمتر از 5/2 میکرون هستند. خودروها اعم از فرسوده و غیرفرسوده هر روزه مقدار عظیمی از این ذرات معلق را روانه ریه‌های مردم می‌کنند. استاندارد‌های اجباری آلودگی خودروها در ایران باید به سرعت ارتقا پیدا کند. اما متاسفانه چون خودروسازان ایرانی قابلیت تطبیق با این استانداردها را ندارند، مسائل حاشیه‌ای را مطرح می‌کنند تا توجه‌ها از اصل موضوع، یعنی آلودگی خودروها (آن هم نه خودروهای فرسوده بلکه خودروهای صفر کیلومتر) منحرف سازند. در تمام یکی، دو ‌سال اخیر یا بحث بنزین طرح شده یا ذرات معلق را به گرد و غبار نسبت داده‌اند. «لنين و مشاركت داوطلبانه در خانه» عنوان یادداشتی است که از «سعید اصغرزاده» در صفحه اول روزنامه منتشر شده است. البته باید گفت یادداشت‌های این نویسنده همواره با واکنش‌های متفاوتی روبه‌رو می‌شود و ازجمله مطالب پرخواننده «شهروند» است. کاربری با شناسه «ناصر» درباره یادداشت اخیر این نویسنده نوشته است: این آمار سرانه مطالعه در ایران همیشه کابوس منه. کاربر دیگری نوشته است: بارها گفتم تو منو به یاد شخصیت داستان ابله داستایوفسکی میندازی... «آیا زنان کارتن‌خواب شهروند محسوب می‌شوند؟» نوشته دیگر سعید  اصغرزاده است درباره اخباری مربوط به مرگ تلخ دختر کارتن‌خواب تهرانی در خانه مرد شیشه‌ای... و این‌که 2‌هزار کارتن‌خواب زن در تهران داریم و به روایتی 3‌هزار نفر و ... کاربری با شناسه تبریزی نوشته است: متاسفم که همه‌مون فقط ناظر همه این اتفاقات هستیم و در اوج اون هم با یک نفس عمیق یا یک آه از کنار تمام این فجایع می‌گذریم درحالی‌که در آزمون ابتدایی‌ترین الفبای انسانیت هم رفوزه شده‌ایم سعید عزیز آن‌که یافت می‌نشود انک تو رو را آرزوست و من می‌دانم که تو سال‌هاست در حسرت یافتن آن به هر دری زده و می‌زنی... گزارش گروه اجتماعی با عنوان «نان را از هر طرف که بخوانی نان نیست» نیز با واکنش‌های متعددی روبه‌رو بوده است... یکی از کاربران با شناسه ناشناس نوشته است: گزارش خوبی بود... و در عین حال متاثرم کرد واقعا این همه درآمدهای هنگفت برای مردم 75میلیونی که شاید کمتر از 10درصدشون فقیر باشن که نتونن از پس زندگیشون بربیایند نمی‌تونه کاری کنه؟! بخشی از این همه درآمد در کشور در همون محدوده استانی در رفع نیاز فقرا توزیع بشه مشکلات تاحدودی به‌نظر من حل میشه... ما نمی‌خوایم... مشکل اینجاست! کاربری با شناسه علی‌اصغر صوفی درباره گزارش گروه حوادث درباره دختر جوانی که در یک سانحه رانندگی به کما رفت و پس از ٥ روز دست‌وپنجه‌ نرم‌کردن با مرگ سرانجام تسلیم و اعضای بدن او اهدا شد، نوشته است:   من یکی از آشنایان خانواده آن مرحومه هستم. پدر و مادر رباب کار بزرگی انجام دادند. مسئولان بیمارستان سینا آمبولانس ویژه‌ای برای حمل پیکر مرحومه اعزام کردند اما پس از اهدای اعضا متاسفانه مسئولان مربوطه کم‌لطفی کرده و برای بازگشت پیکر مرحومه یک دستگاه پژو استیشن اختصاص داده که مبلغ قابل توجه 4‌میلیون ریال از پدر متوفی نیز اخذ شد. متاسفانه این‌گونه برخوردها موجب دلسردی شده و به نوعی افراد را از کرده خود پشیمان می‌کنند. از این روزنامه وزین تقاضای پیگیری و درج این موضوع را دارم. انتشار خبر برگزاری همایش بزرگ روز جهانی معلولان با هدف تکریم از معلولان تهران که با حضور استاندار تهران در فرهنگسرای بهمن برگزار شد نیز واکنش‌های متعددی در برداشت. یکی از کاربران با شناسه محمد سلیمی نوشته است: اگر استاندار محترم از تمام شعبات وزارت کار و شعبه‌های سازمان تأمین‌اجتماعی بازدیدی به‌عمل آورند، حتما خواهند دید که معلولان با چه مشکلاتی روبه‌رو هستند. برای نمونه اگر سری به وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی خیابان شهید رجایی ابتدای اتوبان یا سازمان تأمین اجتماعی منطقه 20 خیابان پیروزی بزنید هم متوجه خواهید شد خود وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و سازمان تأمین اجتماعی هنوز ساختمان‌های خود را همسان‌سازی نکرده‌اند چه برسد به ادارات دیگر ...