شماره ۴۶۱ | ۱۳۹۳ دوشنبه ۸ دي
صفحه را ببند
110هزار دانش‌آموز استثنایی یک طرح خوب و سیاست‌های نامنسجم اجتماعی

اسما   روانخواه پژوهشگر اجتماعی

توجه به برنامه‌ها و اقداماتی که موجب تقویت و ارتقای کیفیت زندگی افراد جامعه شود، از ویژگی‌های جوامعی است که خود را درگیر رفاه شهروندانشان می‌کنند و رفاه اجتماعی؛ حرکتی است از وضع موجود به سمت وضع مطلوب. فرآیندی که گروه‌های متفاوتی از جوانان، زنان، سالمندان و ... را مورد توجه قرار می‌دهد. در این بین یکی از گروه‌های هدفی که نیازمند نگاه ویژه هستند، معلولان هستند. بنابر تعریف سازمان‌ملل معلولیت عبارت است از فقدان یا کاهش فرصت برای سهیم شدن در زندگی اجتماعی در شرایطی برابر با دیگران؛ بر اثر اختلالات ذهنی، جسمی یا حسی. گاهی این اختلالات در بین دانش‌آموزان خود را نشان می‌دهد و ما را متوجه واقعیتی به نام «دانش‌آموزان استثنایی» می‌کند.
 به‌گفته مجید قدیمی، رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور، درحال حاضر 38‌هزار دانش‌آموز استثنایی در مدارس عادی و 72‌هزار نفر نیز در مدارس خاص مشغول به تحصیل هستند. دانش‌آموزانی که دارای اختلال هستند و از آنان به‌عنوان دانش‌آموزان استثنایی یاد می‌شود باید برای زندگی در شرایط خاص آماده شوند. او نیاز دارد بیاموزد چگونه از خیابان عبور کند یا چگونه در اتوبوس رفتار کند، بیاموزد چگونه تلفن کند، چگونه خرید کند، چگونه گردش کند و چگونه با دیگران وارد تعامل شود، تعاملی که می‌تواند رضایت از زندگیش را بهبود ببخشد. امری که در شرایط خاص محقق نمی‌شود و باید در مدارس عادی و در برخورد واقعی با دیگران این مهارت‌ها را بیاموزد.
و در سویی دیگر، والدین این دانش‌آموزان قرار دارند. والدینی که آنها هم شرایطی خاص را تجربه می‌کنند و به حمایت‌هایی خاص نیاز دارند. آنها باید اطلاعات کافی برای مراقبت و پرورش فرزندانشان را داشته باشند. اطلاعاتی در رابطه با چگونگی رشد یک کودکی استثنایی، چگونگی برخورد با او، چگونگی‌ دادن استقلال و اعتماد به نفس به او برای ورود به دنیای اجتماعی، آگاهی از وجود خدماتی که می‌توانند کسب کنند یا چگونگی کمتر کردن بار اقتصادی و مالی که داشتن این فرزندان بر شانه‌هایشان گذاشته است. یکی از اقداماتی که این خانواده‌ها دراین‌باره انجام می‌دهند، محروم کردن فرزندانشان از تحصیل و آموزشی است که لازم است فرابگیرند تا در آینده نیرویی منفعل و منزوی نباشند.
رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور از طرحی نام برده است با عنوان بیمه درمان و هزینه‌های دارویی دانش‌آموزان استثنایی که براساس آن، آموزش‌وپرورش از ‌سال آینده هزینه‌های دارویی این دانش‌آموزان را متقبل می‌شود، طرحی که قدیمی از آن به‌عنوان یک مشوق نام می‌برد تا والدین این دانش‌آموزان، فرزندان خود را راهی مدارس کنند. این‌که آموزش و پرورش دغدغه ارتقا کیفیت زندگی دانش‌آموزان استثنایی را دارد قدمی مثبت است. اما آیا متولی این اقدام آموزش و پرورش است؟ و آیا بودجه‌ای به جز چشم به کمک خیرین داشتن برای آن در نظر گرفته شده است؟ آیا بهتر نیست به گفته دکتر واعظ مهدوی سیاست‌های رفاه‌اجتماعی منسجم شوند و همگی تحت یک سازمان مشخص به فعالیت بپردازند؟ آموزش و پرورش به تنهایی می‌تواند متولی افزایش رفاه دانش‌آموزان استثنایی باشد یا در این بین باید از سایر سازمان‌ها و نهاد‌ها نیز یاری طلبید؛ آن هم به صورت امری مصوب. مثلا در رابطه با ایاب و ذهاب این دانش‌آموزان که مسأله‌ای بسیار جدی برای خانواده‌هایشان است (و درحال حاضر بخشی از هزینه‌ها توسط دولت و بخشی توسط خود خانواده‌ها تأمین می‌شود) می‌توان روی کمک قانونی شهرداری با در اختیار قرار دادن سرویس‌های رایگان برای دانش‌آموزان استثنایی حساب باز کرد؟!


تعداد بازدید :  187