شماره ۱۸۵۴ | ۱۳۹۸ شنبه ۱۶ آذر
صفحه را ببند
داوطلب هلال‌احمر و مسئول دبیرخانه ترویج کار داوطلبی از سال‌ها تجربیات خود در این حوزه می‌گوید
داوطلب بودن هیچ محدودیتی ندارد

شهروند| «غم در چشمانش خانه کرده بود؛ کُردی حرف می‌زد؛ نمی‌دانم درددل می‌کرد یا خاطره می‌گفت. فقط نشسته بودم، ‏نگاهش می‌کردم و گوش سپرده بودم به حرف‌هایش. نیم ساعت، چهل دقیقه‌ای گذشت و همچنان داشت می‌گفت. چیزی از ‏حرف‌هایش متوجه نمی‌شدم، اما سعی می‌کردم گوش شنوای خوبی برایش باشم. هرازگاهی در افکار خودم غرق می‌شدم که یک‌دفعه ‏به خودم ‌آمدم و برای اینکه نشان دهم حواسم به صحبت‌هایش است با چند کلمه‌ای که بلد بودم جوابش را ‌دادم. با خودم ‏فکر می‌کردم بنده خدا نمی‌داند که زبانش را نمی‌فهمم. غرق در همین فکرها بودم که با این جمله‌اش از خیال پرت شدم بیرون. ‏چرا به حرف‌هایم گوش می‌دهی وقتی چیزی از آن متوجه نمی‌شوی. با تعجب به چشمانش نگاه کردم و گفتم من داوطلبم. ‏کارم این است که برای شما وقت بگذارم. بغضش ترکید و اشکش سرازیر شد؛ با همان حال گفت می‌دانستم متوجه نمی‌شوی، اما ‏نیاز داشتم که درددل کنم. از این دست خاطره‌ها زیاد دارند؛ داوطلبان هلال‌احمر در بحران‌ها و حواث طبیعی نخستین کسانی ‏هستند که خودشان را به آسیب دیدگان می‌رسانند و در آن لحظه‌های تلخ بهت و ناباوری، نخستین کسانی هستند که سنگ صبور ‏می‌شوند. احمد بختیاری هم یکی از همین‌هاست؛ داوطلب باتجربه‌ای که فعالیت‌های  داوطلبانه زیادی در کارنامه‌اش دارد. از ‏سال 1381 وارد جمعیت هلال‌احمر شده و در حوزه‌های مختلفی از آسیب‌های اجتماعی گرفته تا محیط‌زیست کارهای داوطلبانه ‏انجام داده است. درحال حاضر مسئول دبیرخانه کار داوطلبی است؛ مجموعه‌ای گسترده که با هدف ترویج فرهنگ داوطلبی در ‏جامعه شکل گرفته. به مناسبت روز جهانی داوطلبان با او گفت‌وگو کرده‌ایم تا با تجربیات و فعالیت‌هایش بیشتر
آشنا شویم.‏
 توضیح می‌دهید که دبیرخانه کارداوطلبانه در چه حوزه‌هایی فعالیت می‌کند؟ ‏
دبیرخانه کار داوطلبانه از‌سال 1391 برای ترویج فرهنگ داوطلب شدن راه افتاد. برای این کار ابتدا باید به سوالاتی پاسخ ‏می‌دادیم، اینکه در ایران چه کارهای داوطلبانه‌ای می‌شود انجام داد، چه زیرساختی برای آن وجود دارد و چگونه می‌توان این ‏فرهنگ را گسترش داد. برای این ماجرا باید پی می‌بردیم که کار داوطلبانه فردی، گروهی و سازمانی به چه شکل در کشور جلو ‏می‌رود. در این بین به یک‌سری جواب‌ها رسیدیم. برای مثال کار داوطلبانه را می‌شود فردی انجام داد مانند جمع کردن زباله در ‏طبیعت، عیادت از بیماران یا داوطلبانه کتابی را تبدیل به فایل صوتی کردن برای یک «ان‌جی‌او» که از نابینایان حمایت ‏می‌کند و مشکل کمبود فایل‌های صوتی از کتاب‌ها دارد. همین اتفاق می‌تواند در سطح گروهی و سازمانی نیز اتفاق بیفتد. تمام «ان‌جی‌او»هایی که می‌خواهند موفق باشند نیاز به داوطلب دارند، اما اینکه چقدر فضای تبلیغاتی برای جذب داوطلبان و زیرساخت ‏آن را دارند یا نه برایمان مهم بود. در این مسیر متوجه شدیم که باید با تشکل‌های مردم نهاد و موسسات خیریه نیز در ارتباط ‏باشیم تا متوجه شویم به چه داوطلبانی نیاز دارند یا حتی با هم به تفاهم و تعاملی برسیم تا سیستم حفظ و جذب داوطلب را ‏تقویت کنند. نکته مهم دیگر این بود که تمام انسان‌ها دوست دارند داوطلب شوند، اما راه آن را نمی‌دانند یا بسیاری از افراد، خیّر ‏بودن را با داوطلب بودن اشتباه می‌گیرند. خیّر بیشتر کمک مالی می‌کند، اما داوطلب می‌تواند از مهارت، تخصص و انرژی خودش ‏استفاده کند و نیاز به منابع مالی نداشته باشد. درنهایت متصل کردن این مجموعه به هم و شکل دادن به آن جزو اولویت‌های ‏دبیرخانه است. در همین راستا چهار‌سال است که سالنامه داوطلب را تولید می‌کنیم که‌سال اول 30 تشکل،‌ سال دوم 110 ‏تشکل،‌ سال سوم 250 تشکل و پارسال حدود 400 تشکل در آن معرفی شدند و به این پرداختیم که انجمن‌ها به چه نوع ‏داوطلبی نیاز دارند. همچنین همایش بزرگداشت روز جهانی داوطلب را سه‌سال است که با رونمایی تندیس کار داوطلبانه اجرا ‏می‌کنیم و از تشکل‌ها و داوطلبان حوزه‌های مختلف تقدیر می‌کنیم. امسال نیز این اتفاق در چند حوزه می‌افتد و بخش مدیریت ‏شهری را نیز به آن اضافه کرده‌ایم. در حوزه شهر هم می‌شود داوطلب شد. همچنین از داوطلبانی که در سیل 98 فعالیت کردند، ‏افراد فعال داوطلب که به صورتی فردی کار کرده‌اند و همچنین تشکل‌ها
تقدیر می‌کنیم.‏
 هسته مرکزی دبیرخانه چگونه و با چه هدفی تأسیس شد؟
در گذشته تشکلی به اسم سازمان مردم‌نهاد «نجات ایران» داشتیم که کار تخصصی آن در حوزه مدیریت بحران بود که در آن ‏داوطلبان نقش بسیار کلیدی و اساسی دارند. در آن تشکل خلأیی را حس کردیم که افراد در کشور نمی‌دانند در چه حوزه‌هایی ‏می‌توانند داوطلب شوند یا ممکن است به ذهن‌شان نرسد تخصصی که دارند می‌تواند در اختیار هم‌وطنان قرار بگیرد. افراد معمولا ‏تصور می‌کنند کار داوطلبانه برای مردم پولدارتر یا متخصصان جدی‌تر است. روزی با فردی که کارش تعویض روغن ماشین بود ‏صحبت می‌کردم و به او پیشنهاد دادم که می‌تواند در هفته چند ساعت از فعالیت روزانه‌اش را برای تنظیم موتور رایگان بگذارد تا ‏میزان آلاینده‌ها در هوا کمتر شود، این کار برایش بسیار جالب بود که می‌تواند نقش مثبتی در جامعه داشته باشد. به همین دلیل ‏این نکته ذهن‌مان را درگیر کرد که چرا آدم‌ها در حوزه‌های مختلف نمی‌دانند که چه کارهایی می‌توانند انجام دهند. همین عاملی ‏شد که دبیرخانه را راه‌اندازی کردیم. دلیل آنکه نام آن را دبیرخانه کار داوطلبانه گذاشتیم آن است که محلی برای جمع شدن «ان‌جی‌او»ها، داوطلبان و سازمان‌های حتی دولتی که با داوطلبان کار می‌کنند، باشد.‏
 حدودا چه تعداد داوطلب در این مجموعه فعالیت دارند؟
حدود 6هزار نفر داوطلب رسمی هستند که اسم و فرم ثبت شده از آنها داریم، در فضای مجازی نیز حدود 14‌هزار داوطلب و ‏حدود 400 تشکل مردم نهاد و موسسه خیریه نیز در این مسیر با ما در ارتباط هستند.‏
 همکاری دبیرخانه با سازمان داوطلبان هلال‌احمر در چه زمینه‌هایی است؟
همکاری ویژه‌ای با سازمان داوطلبان هلال‌احمر داریم. خصوصا در سیل اخیر بسیار با یکدیگر در ارتباط بودیم.‌ سال گذشته نیز در ‏روز جهانی داوطلبان به صورت مشترک از «ان‌جی‌او»ها تقدیر کردیم و در طول ‌سال نیز به صورت مستمر همکاری داریم.‏
 در مورد اقدامات مشترک با سازمان داوطلبان در سیل امسال توضیح می‌دهید؟
در انبار کمک‌های مردمی که سازمان داوطلبان راه‌اندازی کرده بود، در جمع‌آوری و بسته‌بندی اقلام حضور پررنگ و جدی ‏داشتیم. همچنین در مدیریت نیروهای داوطلبی که به جمعیت هلال‌احمر سه استان درگیر در سیل مراجعه می‌کردند نقش زیادی ‏داشتیم.‏
 به نظر شما برای ترویج کار داوطلبانه در جامعه چه باید کرد؟
آگاهی دادن مهم‌ترین اقدامی است که باید انجام داد، اینکه انسان‌ها بدانند که می‌تواند داوطلب شوند حتی اگر در‌سال یک روز ‏برای کار داوطلبانه وقت بگذارند. نکته دیگر این است که داوطلبانی که در جمعیت هستند یا در نهادهای دیگر فعالیت می‌کنند ‏باید تجربیات خود را با دیگران به اشتراک بگذارند. وقتی این تجربیات سینه به سینه به افراد دیگر برسد می‌تواند برایشان بسیار ‏جذاب باشد.‏
 در سیل امسال داوطلبان این دبیرخانه چه فعالیت‌هایی داشتند؟
در سوله کمک‌های مردمی هلال‌احمر، برای بسته‌بندی و توزیع اقلام، پاک‌سازی خانه‌ها از گل و لای و توزیع کالاها با ماشین‌های ‏آفرود با همکاری چند تشکل دیگر، مشارکت داشتیم. همچنین در اطلاع‌رسانی به شهروندان و رساندن اخبار درست تلاش می‌‏کردیم.‏
 داوطلبانی که عضو این دبیرخانه هستند چه تخصص‌هایی دارند؟
‏150موضوع در دبیرخانه تعریف شده است که همه افراد با هر تخصصی می‌توانند فعالیت داشته باشند. همچنین این مرکز ‏نیازمحور است یعنی با هر نیازی که باشد برای جذب داوطلب فراخوان می‌دهد یا افراد را در آن حوزه آموزش می‌دهیم. ‏
 داوطلبان معمولا چه مدت از زمان خود را برای انجام کارهای داوطلبانه اختصاص می‌دهند؟
داوطلب بودن را محدود به ساعت و روز نمی‌کنیم، می‌تواند سالی یا ماهی یک روز باشد. برای مثال برخی از افراد فقط در زمان ‏حوادث داوطلب می‌شوند و برخی از گروه‌های جهادی در عید و تابستان که دانشگاه‌ها تعطیل است کار داوطلبانه انجام می‌دهند.‏
 فعالیت داوطلبانه چقدر می‌تواند در زندگی و آینده افراد تأثیرگذار باشد؟
از شأن اجتماعی که افراد در کار داوطلبانه به‌دست می‌آورند تا فرصت کسب تجربه برای نخستین بار خصوصا برای افرادی که دانشجو  ‏یا کم سن هستند تا تمرین کار گروهی و مشارکتی که معمولا در آن ضعیف هستیم. همچنین افراد وقتی برای جامعه کار می‌‏کنند حس اعتماد به نفس و مفید بودن دارند. اینها نکات بسیار مهمی است که می‌شود به آنها اشاره کرد.‏
 از نظر شما داوطلب نمونه چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟
اول از همه باید مسئولیت‌پذیر باشد و کارش را به درستی انجام دهد، دوم با نظم بودن است، سوم تخصص داشتن در کارهایی ‏است که مسئولیت آن را قبول می‌کنند و چهارم گذشت و صبر است. خیلی وقتی‌ها کار داوطلبانه انجام می‌دهیم، اما شاید کسی ‏متوجه آن نباشد به همین دلیل صبور بودن بسیار مهم است.‏
 از تجربیات داوطلبانه خودبرایمان بگویید.‏
من از‌سال 81 کار داوطلبانه انجام می‌دهم. هم داوطلب جمعیت هلال‌احمر بودم و هم در زلزله بم و حوادث بعدی حضور داشتم. ‏همچنین در حوزه‌های مختلف مانند مسائل اجتماعی، آسیب‌ها، کودکان و محیط‌زیست به‌عنوان داوطلب فعالیت داشته‌ام. تجربه ‏بسیار مهمی که به دست آورده‌ام و برای خودم بسیار جالب است این است که وقتی داوطلب می‌شوی احساس می‌کنی که آزادی ‏عمل بیشتری داری و حس مفید بودن کمک می‌کند خودت را بهتر بشناسی و عزت نفس بیشتری به‌دست آوری. در جامعه فعلی ‏که انسان‌ها مهارت نه گفتن و خودباوری را ندارند داوطلب بودن می‌تواند این مهارت را به انسان بدهد.‏
 از این همه‌سال فعالیت داوطلبانه در مکان‌های مختلف چه خاطراتی در ذهن دارید؟
در کرمانشاه به‌عنوان هماهنگ‌کننده تشکلات مردم نهاد حضور داشتم و در سرپل‌ذهاب خاطرات بسیاری را در یک ماه دارم. ‏خانمی با زبان کرمانشاهی حدود 40دقیقه‌ای با من صحبت می‌کرد، اما خیلی متوجه حرف‌های او نمی‌شدم و من تمام آن مدت ‏را سعی کردم شنونده خوبی باشم و از کلمات اندکی که می‌دانستم استفاده می‌کردم تا به حرفش ادامه دهد. پیش خودم فکر می‌‏کردم که نمی‌داند من زبان او را متوجه نمی‌شوم، اما در کمال ناباوری خودش گفت تو که زبان من را نمی‌فهمی چرا به حرف‌هایم ‏گوش می‌دهی. گفتم خب من داوطلب هستم و وظیفه دارم برای شما وقت بگذارم. گریه کرد و گفت من هم می‌دانستم متوجه نمی‌‏شوی اما دوست داشتم دردل کنم. این کار بسیار حس خوبی برایم داشت.‏
 برخورد مردم با داوطلبان در آن روزهای سخت کرمانشاه چطور بود؟
حال و هوای مردم بسیار خوب بود. در آن زمان چندتا بنر در کرمانشاه زده شد که (مردم ایران قدر شما را می‌دانیم) یا ‏‏(کرمانشاه، در حوادث بعدی هوای مردم ایران را خواهد داشت). این کارها در حقیقت حس و حالی بود که مردم نسبت به ‏داوطلبان داشتند و تفاوت بین داوطلب و سازمان متولی را درک می‌کردند. در همان روزها بود که تجربیاتی به‌دست آوردم که ‏شاید در طول زندگی به آنها نمی‌رسیدم.‏

همراه همیشگی نیازمندان هستیم

|  فریبا خیری|   داوطلب استان آذربایجان‌شرقی شهرستان بناب   |

 ‌سال 1375 بود که وارد جمعیت هلال‌احمر شدم. سال‌های اول عضو سازمان جوانان بودم و پس از گسترش فعالیت‌ها و آموزش‌های مختلف به گروه امدادونجات جمعیت پیوستم. پس از 29 سالگی  نیز جذب سازمان داوطلبان شدم و درحال حاضر هشت سال است که عضو داوطلب هلال‌احمر و تیم واکنش سریع امدادونجات خواهران در استان هستم. داوطلبان در شاخه‌های مختلفی فعالیت می‌کنند که یکی از آنها مددکاری است. آنها براساس آموزش‌ها و دوره‌هایی که می‌بینند، می‌توانند به‌عنوان مددکار فعالیت کنند، به این صورت که در شهرستان دو خانه هلال و داوطلبان داریم که از طریق آن توانسته‌ایم چندین خانواده را تحت پوشش قرار دهیم و ماهیانه یا در ایام و مناسبت‌ها از آنها حمایت کنیم. از کارهای درمانی بیماران خاص گرفته تا تهیه جهیزیه و ماموریت‌های حمایتی در زمان سوانح، کارهایی است که مددکاران انجام‌می‌دهند. هنگام حوادث تیم آقایان به مناطق عملیاتی اعزام‌می‌شوند، مانند زلزله میانه که برای رساندن محموله‌های امدادی و امدادرسانی به روستاهای ترک و ورنکش رفتند، اما برای کارهای حمایت روانی تیم بانوان اعزام می‌شوند. بخش مهمی از حمایت‌های روانی به کودکان اختصاص دارد که سعی می‌کنیم با انجام برنامه‌های متنوع و از طریق کشیدن نقاشی استرس را در کودکان کم کنیم و برحسب شوکی که وارد شده است، آنها را گروه‌بندی کنیم. با خانواده‌هایی که عزیزی را از دست داده‌اند، صحبت و همدلی می‌کنیم تا کمی از مصیبتی که دیده‌اند، فاصله بگیرند و اگر از نظر مالی مشکل داشته باشند، آن را به طریقی برطرف می‌کنیم، به این صورت که برای افراد کلاس‌های متفاوتی را برگزار یا آنها را به نهادهای مردمی معرفی‌می‌کنیم تا زمینه اشتغال‌شان را فراهم کنند، چنانچه این روش‌ها جوابگو نباشد، از طریق کمک‌های مردمی نقصی را که دارند، جبران می‌کنیم.


تعداد بازدید :  318