شماره ۱۸۵۴ | ۱۳۹۸ شنبه ۱۶ آذر
صفحه را ببند
جای خالی پرسشگری

آیت وکیلیان | اگرچه خاستگاه جنبش دانشجویی را می‌توان به خود دانشگاه معطوف کرد، اما وقتی این جریان به اثرگذاری روی عرصه عمومی جامعه متوسل می‌شود، این انحصار ناگزیر شکسته خواهد شد؛ فرآیندی که البته جنبش دانشجویی ایران ناتوان از خلق آن است. این مسأله ناشی از این است که جریان دانشجویی از کانونی‌ترین و مهم‌ترین رسالت خود یعنی «پرسشگری» فاصله گرفته است.
 خلأ پرسشگری در جامعه در میان لایه‌های متکثر و همه سطوح آن محسوس است. دانشگاه به این دلیل اساسی دانشگاه شد که  از کمبودها و نیازهای اساسی جامعه پرسش کند، اما جریان دانشجویی در ساحت پرسشگری توفیق چندانی نداشته است و از سوی دیگر نیروهای سیاسی و حزبی با خواسته‌هایی که ذیل سیاست تعریف می‌شود، سعی کرده‌اند خواست‌های اجتماعی را نمایندگی ‌کنند. در آسیب‌شناسی از فضای موجود که متاثر از خلأ پرسشگری است، هر پرسشی در این راستا «معطوف به آینده» است؛ درحالی‌ که جوهره‌ اصلی جنبش دانشجویی که در هر عرصه‌ای خود را بازتولید می‌کند «پرسشگری در حال» است. پرسش از چرایی روندها و فرآیندهایی که رهیافتی برای مسائل و مشکلات کنونی بیابد.
یکی دیگر از جوهره‌های اصلی جنبش دانشجویی، راضی‌نبودن از وضع موجود و تلاش برای حرکت به سمت وضع مطلوب است. این دو خصیصه باعث می‌شود این جنبش تلاش ‌کند در عرصه‌های مختلف، صدای رساتری داشته باشد. برخورداری از ظرفیت فضای گفت‌و‌گو و تسری دادن آن به جامعه نیز ازجمله مهم‌ترین رسالت‌های جریان دانشجویی است؛ پتانسیلی که سیر تنزلی خود را می‌گذراند و عملا این رویکرد و ارتباط با جامعه به بن‌بست رسیده است.
نهاد دانشگاه، با وجود تحولات و گستردگی‌هایی که پیدا کرده، از نهادی پیشگام و پویا به نهادی ایستا تبدیل شده است. طبیعتا از زمانی که دانشگاه از رویکردی نخبه‌گرا به دانشگاه توده‌گرا تبدیل شد، شرایط برای بروز هر مشکلی برای این جنبش فراهم شد.
جنبش دانشجویی در این شرایط با برچسب‌های مختلفی رو‌به‌رو شده که کانونی‌ترین آن «سیاست‌زدگی مضاعف» است.
این برچسب‌ها البته از سوی محافل قدرت است. دلیل آن هم روشن است؛ درواقع انتظارات از این جنبش از دو رویکرد مبنایی «پرسشگری» و «نقد وضع موجود» تنزل یافته و با این بهانه که دانشگاه جای علم و دانش است، از این دو مسیر منحرف شده است. از طرف دیگر، ما با جامعه‌ای روبه‌رو هستیم که‌ در معرض تطبیق خود با «دیگری» است و مایل است در جریان پیشرفت جهانی سطح زندگی‌اش ارتقا پیدا کند. تصویری از این خواست ارتقای زندگی را می‌توان در دانشگاه هم نظاره کرد. ما با جامعه‌ای‌ به‌شدت متکثر و متنوع  رو‌به‌رو هستیم. سلایق، علایق، قومیت‌ها و تنوع معرفتی در دانشگاه‌ها هم طبیعتا وجود دارد. به این ترتیب این خواست‌ها موجب می‌شود فعالانی با نظرگاه‌های متنوع در دانشگاه‌ها قصد فعالیت اجتماعی و سیاسی داشته باشند. طبیعتا جریان دانشگاهی ما مایل است حرکت‌های آماتوری او در دانشگاه به رسمیت شناخته شود تا نهاد دولت و نیروهای تاثیرگذار فعالیت‌های آنان را نه شالوده‌شکن که فرصت ببینند؛ چرا که دیده‌شدن این جنبش‌ها، طبیعتا به کاهش آسیب‌های اجتماعی در دانشگاه خواهد انجامید. حرکت جنبش‌های دانشجویی البته مثل احزاب نیست که پایدار بماند، بلکه جنبش دانشجویی تداوم دارد اما این خود دانشجوست که بیشتر به‌طور آماتور فعالیت می‌کند. باید بستر این فعالیت‌ها فراهم شود، به همین منظور دانشگاه برای بالندگی‌ نیاز به فضای امن دارد نه فضای امنیتی؛ همان چیزی که پیش از این رئیس‌جمهوری هم بر آن تأکید کرده است. روی این اصل، جنبش دانشجویی مایل است فعالیت‌ خود را در چارچوب مقررات دانشگاه و فضایی امن انجام دهد.


تعداد بازدید :  246