چقدر جنگلا خوسی، ملت واسی خستا نبوسی، میجان جانانا، ترا گوما میرزا کوچیک خانا/ خدا دانه که من، نتانم خفتن از ترس دشمن، میدیل آویزانا، ترا گوما میرزا کوچیک خانا/ چرا زودتر نایی، تندتر نایی، تنها بنایی، گیلان ویرانا، ترا گوما میرزا کوچیک خانا/اما رشت جغلان، ایسیم تی فرمان، کنیم امی جانا، تی پا جیر قربانا، ترا گوما میرزا کوچیک خانا... «چقدر در جنگل برای مردم به آب و آتش میزنی، خسته نشدی جان جانانم، با توام ای میرزا کوچکخان/ خدا میداند که نمیتوانم از ترس دشمن بخوابم، دلم نگران است.../ چرا زودتر نمیآیی، تندتر نمیآیی، تنها گذاشتی گیلان ویران را.../ ما رشتیها، گوش به فرمان تو هستیم، جان خود را زیر پایت قربانی میکنیم...» دهه 60 را باید بهار سریالهای تاریخی در تلویزیون ایران دانست. «سربداران»، «بوعلی سینا»، «هزاردستان»، «مرغ حق»، «امیرکبیر» و حتی مجموعههای تاریخی-تخیلی چون «گرگها» و «افسانه سلطان و شبان» به دلیل کیفیت بالای خود مورد اقبال مخاطبان تلویزیون قرار گرفتند و حتی در بازپخشها نیز همچنان خواهان داشتند. یکی از سریالهای پرطرفدار این دهه که مقطعی مهم از تاریخ معاصر ایران را روایت میکرد «کوچک جنگلی» ساخته بهروز افخمی بود.
همچنان بحثبرانگیز بعد از 3 دهه
ترانه تیتراژ این مجموعه تلویزیونی که در ابتدای این مطلب آمد، همچنان برای مردم خاطرهانگیز است و جوانان دهه 60 به محض شنیدن این ترانه با صدای استاد ناصر مسعودی به یاد کوچکخان (علیرضا مجلل)، دکتر حشمت (مهدیهاشمی)، مشدی علیشاه (فتحعلی اویسی)، و... میافتند. با اینکه پروسه تولید «کوچک جنگلی» همچون زندگی میرزا کوچکخان پرفرازونشیب بود و حتی تعویض کارگردان (بهروز افخمی به جای ناصر تقوایی) و بازیگر نقش کوچکخان (علیرضا مجلل به جای داریوش ارجمند) را به خود دید، اما نتیجه تا حد بسیار زیادی قابل قبول بود و افخمی و تیمش توانستند گلیم این مجموعه تلویزیونی را از آب بیرون بکشند. اما جالب اینجاست که حواشی «کوچک جنگلی» 30 سال بعد از نخستین پخش آن هنوز تمام نشده و همین چندی قبل دوباره بهروز افخمی و داریوش ارجمند بحثی را در فضای رسانهای باز کردند که با خاطرهبازی افخمی راجع به دلایل تعویض بازیگر نقش کوچکخان آغاز شد و پاسخ ارجمند را در پی داشت.
وطنپرست اما نه مبری از اشتباه
98 سال پیش در چنین روزی، برابر 11 آذر 1300 خورشیدی، یونس استادسرایی مشهور به میرزاکوچکخان جنگلی حین گریز از دست نیروهای قزاق بر اثر سرمازدگی در ارتفاعات تالش جان خود را از دست داد. میرزا کوچکخان رهبر تحولی بود که در تاریخ معاصر ایران از آن با عنوان انقلاب جنگل یاد شده است؛ جنبشی که آرمان کوتاهکردن دست اجانب یا به عبارت بهتر دفع دخالت روس و انگلیس را در مقدرات ایران دنبال میکرد و مقطعی کوتاه در شمال ایران به این هدف دست یافت. اما در ادامه زیر فشار حکومت مرکزی قرار گرفت و به دلیل اجتناب میرزاکوچکخان و منع همیشگی یارانش از اسلحهکشیدن به روی سربازان ایرانی، تحلیل رفت و نهایتاً فروپاشید. در تاریخ معاصر ایران از میرزاکوچکخان بهعنوان فردی وطنپرست و شجاع یاد شده است، هر چند به عقیده بسیاری پافشاری او مبنی بر مقابلهنکردن با نیروهای دولتی و عقبنشینیهای پیدرپی در زمان هجوم لشکر جرار تیمورتاش سیاستی اشتباه بود.
منبع: «سردار جنگل» اثر ابراهیم فخرایی و «شرح حال رجال ایران» اثر مهدی بامداد