شهردار نوبلوغ و فرماندار ناقلا | آرزو درزی| حالا ما که دقیق نمیدانیم چه گذشته، چون بهتر است این موارد برای همیشه مسکوت باقی بمانند، اما ظاهرا برگ زرین دیگری به دفتر افتخارات شهرداری یکی از شهرها اضافه شده و اگر با همین فرمان پیش بروند بهزودی نگارش جلد دوم هم آغاز میشود. بهتازگی جناب شهردار از منابع شهرداری، برای خود خانه ۹۵۰میلیون تومانی رهن کرده. یکی از اعضای شورای آن شهر هم در تحلیل این اتفاق شهردار را تشبیه کرده به نوجوانی که تازه به بلوغ رسیده و فضای بازی در اختیارش قرار گرفته.
ما اصلا کاری به بگومگوی این دو عزیزو ویژگیهای یک نوجوان نوبلوغ نداریم؛ بلکه روی صحبتمان مستقیما با خود جناب شهردار است. خواستیم بگوییم کمی از مسئولان، مردم یاد بگیرد و اینجوری آبروریزی نکند. رهن خانه ۹۵۰ میلیونی از منابع شهرداری کمی تابلوتر از میانگین است و زود گندش درمیآید. یک بچه هم این را میفهمد چه برسد به شما که دیگر برای خودت نوجوانی شدهای. کاش مثل آن یکی مسئول کمی هوشمندانهتر عمل میکردی. ایشان با درایت تمام نقشهای کشیدهاند که هیچکس شک نکند. برنامه ایشان از این قرار بود که وقتی ساختمان فرمانداری در حال تعمیر بوده و همه جا هم ریختوپاش و شلوغ و پلوغ، ایشان خیلی مخفیانه دستور بدهند آن لابهلا برایشان یک آسانسور شخصی هم بسازند. هیچکس هم شک نکرد و همه فکر کردند این قضیه هم بخشی از پروسه تعمیر ساختمان است. صبح روز بعد هم که از خواب بیدار شده، رفته جلوی آینه و رو به خودش گفته: تو نقشههات حرف نداره پسر!
کاش سایر مسئولین هم کمی از درایت ایشان یاد بگیرند و زین پس کمی هوشمندانهتر بودجه سازمان مربوطه خود را مدیریت کنند.