پس از سقوط دولت مستعجل جمشید آموزگار در شهریور 1357 خورشیدی، با سپردهشدن زمام امور به جعفر شریف امامی، گمان دربار بر این بود که رئیس کهنهکار مجلس سنای ایران میتواند در قامت نخستوزیر، اوضاع نابسامان کشور را که در التهاب انقلابی بزرگ میسوخت، سروسامان ببخشد. شریف امامی نیز که سعی داشت چهره یک ناجی را از خود به یادگار بگذارد، شروع کار خود را به جمله «من شریف امامی 20روز پیش نیستم» گره زد تا با توپ پر، کار در مسند جدید را آغاز کرده باشد. اما او حتی روی آموزگار را در عرصه مقاومت برابر مشکلات سپید کرد و 70روز بیشتر نتوانست تبوتاب کشور را تحمل کند. شریف امامی با کارنامهای که از 17 شهریور و 13 آبان 57 سیاه بود، از نخستوزیری کنارهگیری کرد و پیش از ورود امام خمینی(ره) به ایران در 12 بهمن همانسال از کشور خارج شد. شاه که از رئیس مجلس سنای خود نیز ناامید شده بود، آخرین راه چاره را در سپردن دولت به نظامیان دید و این میان کاندیدایی بهتر از غلامرضا ازهاری نیافت.
تشکیل دومین دولت نظامی بعد از کودتا
25سال بعد از کودتای 28 مرداد 1332 خورشیدی و تحویل ساختمان نخستوزیری به سپهبد فضلالله زاهدی، محمدرضا شاه بار دیگر تصمیم گرفت بخت خود را با بر سرکارآوردن یک نخستوزیر نظامی دیگر آزمایش کند. ازهاری با درجه ارتشبدی ریاست ستاد بزرگ ارتشتاران را برعهده داشت و تا سال 57 و دعوت شاه از او برای تشکیل کابینه تقریبا ارشدترین صاحبمنصب ارتش ایران به شمار میرفت. 41سال پیش در چنین روزی، برابر 14 آبان 1357 خورشیدی، ارتشبد ازهاری پیشنهاد تکیهزدن بر مسند نخستوزیری را در کاخ نیاوران از زبان شاه شنید و پس از قبول آن، 24ساعت بعد کابینه خود را معرفی کرد. کابینهای که برخی پستهای آن به نظامیانی چون تیمسار غلامعلی اویسی، سپهبد امیرحسین ربیعی و ارتشبد عباس قرهباغی سپرده شده بود و هدف از تشکیل آن تنها ارعاب مردم بود.
سیاست ازهاری، عوامفریبی و دروغ
آغاز به کار دولت نظامی ارتشبد ازهاری که یکم آذر 1357 از مجلس شورای ملی رأی اعتماد گرفت، با برخی از اقدامات عوامفریبانه همچون بازداشت تعدادی از رجال و دولتمردان سابق همچون ارتشبد نعمتالله نصیری، منوچهر آزمون، امیرعباس هویدا و غلامرضا نیکپی برای امیدوارکردن مردم به آهنگ دولت جدید برای اصلاح امور همراه بود. اما این نیز آتش خشم مردم انقلابی را فرو ننشاند و کار به جایی رسید که نظامی کهنهکار و سیاستمدار صفرکیلومتر اما جاهطلب راه انکار در پیش گرفت و اعلام کرد سروصداهایی که از گوشه و کنار پایتخت به گوش میرسد، نوار ضبط شده است که توسط پخشصوتها و بلندگوهای قوی توسط خرابکارها برای ناامیدکردن مردم از پشتبامهای شهر پخش میشود. سیاستی که نهایتا جواب نداد و کمتر از 2ماه بعد با سقوط کابینه نظامی و بر سر کارآمدن دولت شاپور بختیار همراه ازهاری و کابینهاش به بایگانی تاریخ سپرده شد.
منابع: موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، «خاطرات جعفر شریف امامی» نشر صفحه سفید