شهروند| با نزدیکشدن به انتخابات مجلس شورای اسلامی تحرک گروهها و جبهههای سیاسی مختلف بیشتر رنگوبوی عملیاتی به خود میگیرد. اصولگرایان که به دلیل اتفاقات یکی، دوسال اخیر از اعتمادبهنفس بالایی برخوردار هستند، به نظر میرسد بیشتر از هر چیز به اجماع و ائتلاف نیاز دارند، دقیقا موضوعی که در یکی، دو انتخابات اخیر پاشنه آشیل آنها بوده است. در چنین شرایطی چهرههای مطرح و نظریهپردازان جبهه پایداری که مردم آنها را زیر پرچم اصولگرایی میشناسند، زمزمه جدایی و استقلال در ارایه لیست انتخاباتی سر دادهاند، مثلا دیروز حجتالاسلام مرتضی آقاتهرانی، دبیرکل جبهه پایداری در گفتوگویی با انتقاد از برخی ائتلافهای اصولگرایان در گذشته گفت: «این چه تدبیر و ائتلافی است که به ما این اجازه را بدهد که بنشینیم و چون قبل بار دیگر همان راه را برویم که نتیجهاش این باشد؟ بد نیست اشاره کنم به ائتلافی که هدفش باختن باشد، وارد نخواهیم شد، همچنین ائتلافی که در آن سهمخواهی هدف باشد یا از قبل منتخب آن معین شده باشد یا کار به شکل پدرسالارانه باشد، ورود نخواهیم کرد. به این جمعبندیها دقت کنید تا به نتیجه برسیم. ناگفته نماند گاه میگویند پایداری به نتیجه توجه نمیکند، این هم درست نیست، در نظر گرفتن نتیجه خود جزیی از وظیفه است. یا گفته میشود رأیآوربودن نماینده جزو شاخصهها نیست این هم درست نیست، ولی همه حرف هم نیست، که باید اصلح را رأیآور کرد.» تحلیلگران از این رفتار جبهه پایداری تفسیرهای متفاوتی ارایه میکنند، مثلا حسن لاسجردی، دبیر کمیته سیاسی حزب موتلفه اسلامی و فعال سیاسی اصولگرا در گفتوگو با «شهروند» این حرفها را بیش از هر چیز ژستی سیاسی برای گرفتن سهم بیشتر در لیستهای انتخاباتی میداند.
پیشبینی شما در مورد برنامه جبهه پایداری چیست؟ آیا درنهایت به ائتلاف تن خواهند داد؟
آنچه قبلا هم در مورد رفتار انتخاباتی جبهه پایداری دیدهایم نشان میدهد دایما از استقلال حرف میزنند و اعلام میکنند که ائتلافی در کار نخواهد بود، اما فکر میکنم این بیشتر ژست و نمایشی برای گرفتن سهم بیشتر در ائتلاف است و آنها واقعا نمیخواهند تنها باشند و بدشان نمیآید که مخصوصا در شهرهای بزرگ در ائتلاف با لیست واحد اصولگراها شانسشان را بالا ببرند.
فکر میکنید اگر جبهه پایداری درنهایت لیست مستقل بدهد، شانسی برای موفقیت در انتخابات دارد؟
موفقیت آنها بستگی زیادی به محلی دارد که در آن لیست مستقل بدهند. من فکر میکنم آنها در برخی شهرها و مناطق به دلیل ساختار سیاسی حاکم بر منطقه و همینطور چهرههایی که دارند، بعید نیست با اقبال (آن هم نهچندان زیاد) مواجه شوند، اما در شهرهای بزرگ مخصوصا تهران به دلایل متعدد مانند حضور نخبگان سیاسی قدرتمند، ساختار سیاسی، نظر افکار عمومی، جبههبندیهای سیاسی قدیمی و باسابقه، رقابت سیاسی نفسگیر و... موفقیتی نخواهند داشت. به همین دلیل شاید در شهرهای بزرگ تن به لیست ائتلافی بدهند و در شهرهای کوچک لیست مستقل ارایه کنند.
جبهه وحدت اصولگرایی زیر بار چنین سیاستی از سوی جبهه پایداری میرود؟
در حال حاضر جبهه وحدت میخواهد براساس منطقههای مختلف تصمیم را به تشکلهای سیاسی زیرمجموعه واگذار کند. در شهرهای بزرگ مانند تهران تمام هم و غم این است که لیست واحد و ائتلافی داده شود، اما در مورد شهرهای دیگر اینطور نیست.
جبهه پایداری برای ارایه لیست مستقل روی چه چهرههایی حساب کرده است؟
به هر حال در طول زمانی که جبهه پایداری در سیاست کشور فعالتر بود، مانند دوره نهم و دهم ریاستجمهوری و مجلس هشتم چهرههایی از این جریان شناخته شدند، مانند وزرای دولتهای احمدینژاد یا نمایندههای مجلس شناختهشده و اعضای سابق شورای شهرها.