شماره ۱۸۱۶ | ۱۳۹۸ سه شنبه ۲۳ مهر
صفحه را ببند
گفت‌وگو با «روح‌الله شهریاری‌نسب» نابینایی که شب‌ها با لباس جناب‌خان جلوی فروشگاه‌ها کار می‌کند
دیدن دنیا از چشم عروسک

امروز روز ﺟﻬﺎﻧﯽ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎﯾﺎن و ﻋﺼﺎی ﺳﻔﯿﺪ اﺳﺖ. شاید اﯾﻦ روز در ﺟﻬﺖ اﻫﻤﯿﺖدادن ﺑﻪ روﺷﻨﺪﻻن، ﺗﻮﺟﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﻪ ﻣﺸﮑﻼت آﻧ‏ﻬﺎ و اﯾﺠﺎد ﻣﺤﯿﻂ‏ﻫﺎی ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺮای اﺳﺘﻔﺎدهﮐﻨﻨﺪﮔﺎن از ﻋﺼﺎی ﺳﻔﯿﺪ اﺳﺖ. ما در کشورمان علاوه بر آثار و تبعات ناشی از انقلاب و جنگ و درگیری با گروه‌های معاند، همواره با بحران‌های قهرآمیز طبیعت ازقبیل سیل و زلزله و آتش‌سوزی مواجهیم و برخی رفتارهای نابهنجار اجتماعی ازقبیل اسیدپاشی و سایرخشونت‌های مرسوم همواره قربانیانی در حوزه سلامت و بینایی داشته و دارند. همه این موارد در کنار مسائل بهداشتی و پزشکی و موروثی ما را با گروه عظیمی از هموطنان‌مان مواجه می‌کند که مشکل بینایی یا کم‌بینایی دارند.
می‌دانیم که ﻧﺎﺑﯿﻨﺎﯾﺎن ﺣﻖ اﺳﺘﻔﺎده از ﮐﻠﯿﻪ اﻣﮑﺎﻧﺎت را را می‌بایست داشته باشند اما آنان همواره زندگی را نه از روی دشواری که براساس توان‌افزایی‌های خود محک می‌زنند و گاه سمبل استواری و صبر برای ما هستند. «شهروند» امروز به سراغ هموطنی رفته که نابیناست و با مردمش آشناست. وقتی در هیبت نابیناست نگاه مردم نگاه دیگری به او است و وقتی که در لباس عروسک ظاهر می‌شود، دغدغه‌ها و شور و نشاط دیگری را از مردم شاهد است.
او می‌گوید: «بازی قایم‎باشک را بلدید؟! یک لحظه چشم‌هایت را ببند. باز نکن؛ تجسم کن سیاهی مطلق را پشت تاریکی چشمانت. قدم بزن. صداها یکی یکی از کنارت رد می‌شوند. جر نزن؛ چشم‌هایت نباید باز شوند. صداها را می‌شنوی؟ صدای قدم‌هایی که به تو نزدیک می‌شود، دستی روی شانه‌ات می‌خورد و بعد سکوت. چشم‌هایت را باز نکن. باید حدس بزنی چه کسی روی شانه‌ات زده است. صدای خنده می‌شنوی، صدایی آشنا. حدس بزن چه کسی پشت سرت ایستاده؟ پلک‌هایت نباید باز شوند، حدس بزن.»
اینها تعریفی است که «روح‌الله» از نابینایی دارد، آزاردهنده‌ترین رفتار عده‌ای از مردم در کوچه و خیابان؛ آن‌قدر آزاردهنده که حتی وقتی پایش به کربلا رسید، از امام‌حسین(ع) طلب چشم نکرد؛ آرامش خواست. رهایی از شنیدن نُچ‌نُچ‌کردن‌های مردم، رهایی از دنیایی که هر چقدر که خودش نمی‌بیندش، اما انگار مردمش زل زده‌اند به او، رهایی از دست‌هایی که ناگهان روی شانه می‌خورند، رهایی از طلب شفاکردن. «روح‌الله» 30 سال است که نمی‌بیند، اما در همه این سال‌ها چشم ترحم مردم را خوب دیده است، برای همین هم وقتی لباس جناب‌خان یا پاندا را می‌پوشد و جلوی فروشگاه‌ها و رستوران‌ها می‌ایستد، انگار از پشت این عروسک‌ها تازه دنیای اطرافش را می‌بیند. مردم با او حرف می‌زنند، عکس سلفی می‌اندازند، دیگر دستی محکم روی شانه‌هایش نمی‌خورد و هیچ‌کس با او قایم‌موشک بازی نمی‌کند.
مصاحبه  به‌ناز مقدسی با او را در صفحه 13 بخوانید:  

 


تعداد بازدید :  521