شماره ۴۵۸ | ۱۳۹۳ پنج شنبه ۴ دي
صفحه را ببند
آرزو دارم «فقر» در جامعه نباشد

داریوش قنبری نماینده سابق مجلس

قرار است در این ستون روزنامه شهروند از آرزوهایم بنویسم. قرار است از آرزویی صحبت کنم که فارغ از نوع و جنسش، به درد جامعه بخورد. وقتی خودم را در چنین موقعیتی قرار می‌دهم فقط به از بین رفتن یک واژه در فرهنگ لغت ایرانیان، می‌اندیشم:   فقر!
آرزوی من داشتن جامعه‌ای است که در آن فقر وجود نداشته باشد. آرزو دارم ایرانی داشته باشیم که در آن ریشه تمام مشکلات اقتصادی خشکیده شود. اما تصورم این است این یک آرزوست و گمان می‌کنم، این آرزوی بزرگ، دست نیافتنی باشد. شاید بتوان رسیدن به این آرزو را امری شدنی تلقی کرد، با این وجود از پرفراز و نشیب و سنگلاخی بودن راه نمی‌شود، غافل بود. حاکمیت عقل و خرد تنها راهی است که می‌تواند ما را به سر منزل مقصود برساند. ما می‌توانستیم طوری عمل کنیم که امروز شاهد کاهش سطح فقر باشیم. اما نشد...! مشکل اینجاست که منابع جامعه در پاره‌ای موارد، به دست کسانی می‌افتند که توانایی لازم را برای استفاده از این منابع ندارند. وقتی چنین اتفاقی بیفتد، طبیعی است که سایه ناامیدی بر سر  زمینی که جامعه خطابش می‌کنیم، خودنمایی کند. در این‌که ریشه بسیاری از ناهنجاری‌های اجتماعی نظیر روسپی‌گری، اعتیاد، افزایش سطح خشونت و ناتوانی در برقراری تعامل اجتماعی، در فقر و مشکلات اقتصادی است، شکی وجود ندارد. بزرگان دین ما در این‌باره سخنان فراوانی مطرح کرده‌اند. مولا علی(ع) در این‌باره فرموده‌اند: «فقر از هر دری که وارد شد، ایمان از در دیگر خارج خواهد شد». انگلیسی‌ها هم ضرب‌المثلی با همین مضمون دارند. آنها می‌گویند: «وقتی فقر از یک در وارد شد، عشق از در دیگر خارج می‌شود». باید بپذیریم فقر بر حوزه‌های مختلف اجتماعی تاثیرات مخربی دارد. بنابراین مسأله اقتصادی شاه‌کلید رفع سایر مشکلات اجتماعی به حساب می‌آید. معتقدم اگر در جامعه فقر برطرف شود، تنها 10‌درصد از عوامل موثر در بروز مشکلات اجتماعی باقی خواهد ماند.

 


تعداد بازدید :  185