منوچهر آذری بازیگر و گوینده
با مرتضی احمدی از سال 42 آشنا شدم. در برنامه «شما و رادیو» که جمعهها از رادیو پخش میشد- زمانی که تازهکار بودم و اساتیدی همچون آقای احمدی و عزتاله مقبلی حضورم را در رادیو پذیرفتند. او یکی از هنرمندانی بود که به شکل استادانهای در رادیو به اجرا میپرداخت. هنرمندی که در عرصههای دیگر هم (تئاتر و سینما و تلویزیون) هنرمندانه و حرفهای فعالیت میکرد. پیشکسوت به تمام معنا واقعی که سالیانسال برای هنر این مملکت زحمت کشید. شعرهای ضربی را بسیار عالی میخواند و در این زمینه تبحر خاصی داشت. یک نواری از ایشان در بازار موجود هست که اغلب مردم در میهمانی و جشنها از آن استفاده میکردند. همه با مرتضی احمدی خاطرات خوبی در شبهای یلدا داشتند. خودش همیشه دلش میخواست از یک راهی به هنرمندان و جوانها تا جایی که میتواند در رده کار هنری به آنها کمک کند. مرد بسیار خانوادهدار، نجیب و با محبتی بود که خیر همه را میخواست. او هنرمند نسلهاست و قدمت دیرینهای دارد. یعنی از زمانهای بسیار دور(زمان طهران قدیم)، فعالیت میکرد. استاد احمدی قبل از اینکه به رادیو بیاید، کارمند رسمی راهآهن بود. با اینکه ابتدا اوقات فراغت را به رادیو میآمد تا داستانهای شب رادیو را اجرا کند، اما کمکم بهعنوان پیشکسوت این عرصه شناخته شد. علاوه بر گویندگی، یکی، دو نمایشنامه هم در رادیو کارگردانی کرد و به من هم نقشی داد؛ اما همچنان که در رادیو حضور داشت، در عرصه دوبله هم به فعالیت میپرداخت. صداپیشهگی برخی شخصیتهای کارتون «پینوکیو»، «سندباد»، «شکرستان» را او به عهده داشت. با اینکه سنش بالا بود، اما صدایش همچنان دست نخورده باقی مانده بود و این برایم جای تعجب داشت! پیش خودم میگفتم چطور ایشان با این سن بالا خدا را شکر همچنان میتواند بخواند. فکر میکنم یکی از علتهایی که باعث شده بود در این سالها همچنان سالم و سلامت فعالیت کند، به خاطر این بود که همیشه ورزش میکرد و یک ورزشکار حرفهای بود. حتی در استادیوم هم برای تماشای بازی تیم محبوبش (پرسپولیس) حضور پیدا میکرد. با اینکه همیشه فعال بود اما هیچگاه دنبال جار و جنجال و خودنمایی و شهرت کاذب نبود. فکر میکنم یکی از دلایل محبوبیتاش در همین مسأله نهفته بود. او با همین چیزها ماندگار بود. ولی این اواخر به علت کهولت سن و ریهشان دیگر نتوانست مثل گذشته کار کند. یادش گرامی باد...