شمیم قربانی| امروز – چهارشنبه- پیکر زندهیاد مرتضی احمدی تشییع میشود. این پاییز در آخرین روزهایش هم جانِ هنرمندی دیگر را گرفت. آن هم کسی که باید او را از آخرین نمادهای «تهران» دانست، از آخرین آدمهای اصیلِ شهری که خودش «تهرون» صدایش میکرد. هنرمندی که کودتای 28 مرداد که شد، تهران را رها کرد و 7سال به اهواز رفت تا این مسأله را فراموش کند و البته قبل و پس از آن به اندازهای در سالهای زندگیش از خودش آثارِ هنری به جای گذاشته است که میتوان گفت تا همیشه زنده است و فقط کالبدِ مادیاش است که روی در نقابِ خاک کشیده است. امروز آیین تشییع پیکر هنرمند پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون ساعتِ 9 صبح از مقابل تالار وحدت انجام میشود و مراسمِ ترحیمش نیز روز جمعه (پنجم دیماه) در مسجدجامع شهرک غرب ساعت 15:30 برگزار میشود. میگویند دلیلِ رفتنش، مشکل ریوی و کهولت سن بوده است، اما او در عینِ حال از معدود هنرمندانی است که با رفتنش قسمتِ عظیمی از جامعه را به واکنش واداشت؛ از سینماگران، اهالی تئاتر، موسیقیدانان و حتی جامعه ورزشی. این درحالی است که حتی رئیس مجلس نیز به مناسبتِ درگذشتِ او تسلیت گفت. صداپیشگی در مجموعه «پینوکیو» و بازی در آثاری چون «آرایشگاه زیبا»، «کتوشلوار خواستگاری»، «دانیومن» و... ازجمله کارهای تلویزیونی مرتضی احمدی است. او در انیمیشن «شکرستان» هم صداپیشگی کرد. احمدی همچنین تلاش زیادی برای حفظ قطعات موسیقی تهرانی که درحال فراموشی بودند، انجام داد و انتشار دو آلبوم «صدای طهرون» با صدای این هنرمند پیشکسوت، سندی بر این ادعا است. احمدی برای اولینبار به سبک بیات تهران در پیش پردهها آواز خواند. او در سال ۱۳۲۳ به رادیو تهران (چندی بعد در رادیو ایران و بعد از آن در رادیو و تلویزیون ایران) به کار کردن پرداخت تا برنامههای کمدی اجرا کند. در دورههای مختلفی در رادیو کار کرد و ازجمله تیپی به نام «بابا جاهل گریان» اجرا کرد و به سبکهای مختلف ترانه و آواز خواند. «ماجرای زندگی» به کارگردانی نصرتالله محتشم، نخستین تجربه سینمایی مرحوم احمدی بود. این بازیگر پیشکسوت در دوران کاری خود در بیش از 50 فیلم سینمایی ایفای نقش کرد. همچنین در این سالها نشر «آوا خورشید» اقدام به انتشار چند آلبوم موسیقایی با «طهرون قدیم 1 و 2» کرد که این آلبومها به نوعی شمایی کلی از ضربی خوانیهای تهران قدیم را داشتند، ترانههایی که بدون تردید همچنان گفتاری ماندنی و شنیدنی هستند. او خودش درباره این ضربیخوانیها گفته است: «این ترانهها خودسرانه و بدون هدف سروده نشده و هر یک از آنها به مناسبتی که مبتلا به جامعه آن روز بوده، تهیه و در اختیار دوستداران قرار میگرفتهاند. مثلا ترانه «حمومیای حمومی» فریاد شاعری بوده که سارق آنچه را این مرد داشته به سرقت برده و به همین منظور سروده شده است. یا ترانه «گله از چرخ ستمگر بکنم یا نکنم، شکوه از بخت بد اختر بکنم یا نکنم...» به خاطر مرد تهیدستی که به هرجا زده و به هر کس متوسل شده و به جایی نرسیده و ناگزیر به جامعه درخود مانده متوسل و از آنها میخواهد که گرهگشای کارش باشند، سروده شده است. مرد تهیدست سرانجام به این نتیجه میرسد که مشکلات جامعه وابسته به آن ار گرفتاریهای خودش کمتر نیست و درمانی برای این مرد دردمند ندارند.» زندهیاد مرتضی احمدی خواندن 400 ترانه ضربی را در کارنامه کاری خود ثبت کرد. این هنرمند با سابقه توانست در دوران عمر با عزت خود چند کتاب تألیفی را هم در زمینه فرهنگ مردم تهران همچون «فرهنگ بر و بچههای ترون» و «پرسه در احوالات ترون و ترونیا» منتشر کند.