شماره ۴۵۷ | ۱۳۹۳ چهارشنبه ۳ دي
صفحه را ببند
امروز به چی فکر می‌کنی؟
پذیرش واقعیت، گامی در مسیر زندگی

|  مهوش ادیب  |   رئیس انجمن ضایعات نخاعی ایران   |

نگرش جامعه ایران درباره معلولان نسبت به گذشته، تا میزان قابل توجهی بهبود یافته است. با این وجود خیلی از افراد جامعه به این‌که مردم نسبت به آنها چه نظری دارند، توجه نمی‌کنند. آنچه برای چنین افرادی اهمیت دارد، این است که کدام فرد نسبت به آنها دیدگاه خاصی دارد. به همین خاطر است که می‌گویم نسبت به برخی برخوردهای نامناسب از سوی عده‌ای، بی‌توجه شده‌ایم. کمتر پیش می‌آید افراد معلول به صورت گروهی به خیابان بروند. اما وقتی قضیه را به صورت شخصی مورد توجه قرار می‌دهم، متوجه می‌شوم بسیاری از مردم رفتارهای تحسین‌آمیزی از خود نشان می‌دهند. آنها افرادی را که با شرایطی سخت وارد جامعه می‌شوند تحسین می‌کنند اما به جز نگاه از هیچ چیز دیگری خبری نیست.
کمتر پیش می‌آید کسی بعد از نگاه‌های تحسین‌برانگیز، درصدد آشنایی با این افراد برآید. آنها وقتی معلول موفقی را می‌بینند که بدون دست، ترجمه می‌کند یا به نقاشی کردن مشغول است، تعجب می‌کنند. می‌گویند مگر می‌شود ما با نداشتن این مشکلات کاری انجام ندهیم اما این آدم‌ها با تمام محدودیت‌هایی که دارند با ظرافت و تلاش به کار مشغول شوند؟! با این وجود جذابیت‌هایی که در نگاه اول وجود دارد هیچ وقت به پیگیری ماجرا نمی‌انجامد. من دارای ضایعه نخاعی هستم بنابراین خود به خود به زندگی در جامعه عادت کرده‌ام. همیشه یقین داشتم، خواستن توانستن است. به بیان بهتر وقتی در شرایط این نوع زندگی قرار گرفتم، در ذهنم
 همه چیز قبولانده شد. به همین خاطر است که می‌گویم هر فرد با هر شرایطی وقتی اراده کند، می‌تواند آنچه می‌خواهد را به دست بیاورد. با این وجود تنها برخی از معلولان این قضیه را باور کردند. عده‌ای بودند که خودشان نخواستند واقعیت را بپذیرند و بنابراین کنار رفتند. ما هم نتوانستیم آنها را به سمت اجتماع سوق دهیم.
نتوانستیم به آنها بقبولانیم که با وجود از دست دادن عضوی از اعضا، می‌شود باز هم خوش بود. کسانی‌که این واقعیت را پذیرفتند، امروز شرایط خوبی دارند و دوست‌دار زندگی هستند. کسانی که درس خواندن را دوست داشتند به مراکز آموزشی رفتند و به مدارج بالا هم دست یافتند، آنها امروز مشغول کار هستند. به‌عنوان مثال خانم قمیشی مدیرعامل انجمن ما که ازجمله معلولان ضایعه نخاعی گردنی هستند، کارشناسی ارشد دارد و در سازمان بهزیستی مشغول به کار است و علاوه‌بر آن مترجم زبان انگلیسی هم به حساب می‌آیند. دست‌های خانم قمیشی از کار افتاده با این وجود انسان موفقی است. تاکنون دو کتاب درباره ضایعه نخاعی، ترجمه کرده است. بنابراین باید بپذیریم خواست فرد تمام ماجرا را تعیین می‌کند. تا وقتی واقعیت را نپذیرید گام گذاشتن در مسیری پرفراز
 و نشیب غیرممکن می‌شود.


تعداد بازدید :  63