چند روز پیش در همین ستون از کنستانتین استانیسلاوسکی استاد فن بازیگری سینما و مبدع سبک متد اکتینگ نوشتیم که روشش مبتنی بر یکیشدن بازیگر با نقش یا به قولی غرقشدن در آن بود. امروز اما میخواهیم از مبدع «فاصلهگذاری» در هنر نمایش یاد کنیم که برعکس استانیسلاوسکی قایل به این بود، هم بازیگر و هم مخاطب در هر لحظه از زمان اجرا باید یادشان باشد که مشغول بازی و تماشای یک نمایش هستند. 63سال پیش در چنین روزی، برابر 14 آگوست 1956 میلادی، برتولت برشت، نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر شهیر آلمانی در برلین شرقی درگذشت. برشت ازجمله بزرگان تئاتر روایی – نقطه مقابل تئاتر دراماتیک– قلمداد میشود و در کارنامهاش نگارش و اجرای نمایشنامههای مشهوری چون «ننه دلاور و فرزندانش»، «زندگی گالیله»، «دایره گچی قفقازی»، «آن که گفت آری و آن که گفت نه»، «آدم آدم است»، «استثنا و قاعده» و... را میتوان مشاهده کرد. برشت بهعنوان مبدع و مجری اصطلاح «فاصلهگذاری»، مخالف غرقشدن بازیگر و مخاطب در نمایش بود و فاصلهگرفتن از داستان را اصلی اساسی در زیباییشناسی تئاتر روایی به شمار میآورد.