شماره ۱۷۶۵ | ۱۳۹۸ سه شنبه ۲۲ مرداد
صفحه را ببند
گاهِ دانش در شهر ‏

شهاب پاک‌نگر طنزنویس

ممکن است شما اول مهر ماه، درحالی‌که دانشگاه‌تان را نمی‌بینید، بروید دانشگاه. چون انگار وزارت علوم ‏تصمیم گرفته «برای ارتباط بیشتر بین جامعه و دانشگاه، دیوارهای دانشگاه را حذف کند.»‏
ما نشستیم ببینیم دیگر چه چیزهای دیگری را می‌توان از دانشگاه حذف کرد تا ارتباط با جامعه قوی‌تر شود، ‏ولی چیزی به ذهن‌مان نرسید. برای همین خوابیدیم و کلی چیز به ذهن‌مان رسید که در ادامه به برخی از آنها ‏اشاره می‌کنیم. نکته اخلاقی این مداقه، این بود که ما فهمیدیم اساسا این افکار نشسته به مخیله آدم خطور ‏نمی‌کند و حتما باید خوابیده فکر کرد.‏
الف) به نظر ما وقتی قرار است دیوار دانشگاه خراب شود، خب یک ضرب بیاییم ساختمان دانشگاه را خراب ‏کنیم. یک فرش پهن می‌کنیم کف زمین. دانشجوها هم به شیوه مکتبخانه‌های قدیم، روی آن می‌نشینند و ‏درس‌شان را می‌خوانند. حتی می‌توانیم همان نظام تنبیهی فلک کردن را دوباره به چرخه آموزش کشور ‏برگردانیم تا دانشجو جماعت آن‌قدر وقیح نشود. نگران کادر اداری هم نباشید، یک گوشه‌ای را برای آنها در ‏نظر می‌گیریم تا مثل سابق جواب هیچ‌کس را ندهند.‏
ب) ما که داریم حذف می‌کنیم، الان بیاییم برای یکدست شدن جامعه، رشته‌های دانشگاهی را حذف کنیم. چه ‏عیبی دارد همه دانشجوها یک چیز یکسان یاد بگیرند و بعدش مثل بچه آدم بروند با تاکسی اینترنتی کار ‏کنند؟ دانشگاه واقعی کف خیابان است، این سوسول بازی‌های دکتر مهندسی فقط باعث می‌شود دانشجو از ‏دانشگاه اصلی عقب بماند.‏
ج) یکی از مهمترین گام‌های اصلاح نظام آموزش کشور، حذف دانشجویان دختر است. الان نصف پذیرفته ‏شدگان دانشگاه‌های کشور دخترند. لابد اینها دو روز دیگر انتظار دارند بروند سرکار و آن‌جا هم خانم ‏مهندس صدای‌شان کنند. البته ما قول می‌دهیم بعد از حذف دانشجویان دختر، بعضی از آنها را «خانم مهندس» ‏یا حتی «خانم دکتر» صدا کنیم، به شرطی که بگردند و شوهر دکتر مهندس پیدا کنند.‏
د) الان دست به حذف‌مان خوب شده پس بیاییم دانشجویان را از بیخ حذف کنیم. ما قدیم روی‌مان نمی‌شد ‏جلوی بابای‌مان پای‌مان را دراز کنیم، اما این بچه پرروهای جدید، یاد گرفتند سر هرچیزی اعتراض کنند و ‏اسمش را بگذارند مطالبه‌گری! البته قرار نیست ما بعد از حذف دانشجویان به ساحت دانشگاه بی‌احترامی ‏کنیم، استاد وظیفه‌اش علم آموزی است، حالا چه با دانشجو چه بدون آن. اساتید می‌توانند بیایند درس‌شان را ‏بدهند و چون دیگر دیواری هم در کار نیست، مردم می‌توانند تماشا کنند و فکر کنند آمده‌اند عبرت بگیرند.‏
ه‍) اگر اساتید واقعا دوست دارند استندآپ کمدی اجرا کنند، بروند فصل جدید خندوانه ثبت نام کنند! زمین ‏به این خوبی را برای چی الکی حرام کنیم. بهتر است اساتید دانشگاه را هم از چرخه آموزش کشور حذف ‏کنیم و همه دانشگاه‌ها را بکوبیم و یک برج درست حسابی بسازیم که به چرخه اقتصاد کشور کمک شود.‏
در پایان ذکر این نکته ضروری است که اگر قرار شد دیوارهای دانشگاه را حذف کنیم، اولا برای دانشگاه ‏علوم تحقیقات یک تابلوی «خطر مرگ!» بگذاریم! چون مردم عادی مثل دانشجوهای آن‌جا با محیط آَشنا ‏نیستند و ممکن است تلفات زیادی به بار بیاید.  ثانیا حداقل پیاده‌روهای آقایان و خانم‌ها را تفکیک کنیم. ‏چون آن دوستان مهربانِ جلوی در که عادت داشتند بگویند «خانمم! یه لحظه!» اینجوری ممکن است اذیت ‏شوند.‏

 


تعداد بازدید :  331