انتشار اخبار یا شایعاتی درباره سرقت علمی دو تن از اساتید مشهور فلسفه دانشگاههای تهران موجی از بهت و ناباوری میان دانشجویان و پژوهشگران این رشته و دیگر رشتههای حوزه علوم انسانی به وجود آورده است. براساس اخباری که تاکنون منتشر شده یکی از برجستهترین اساتید گروه فلسفه دانشگاه تهران به صورت گسترده و بیسابقهای اقدام به سرقت علمی و معرفتی کرده است. شرح ماجرای این سرقتها در هفتههای اخیر در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود و مورد توجه بسیاری از کاربران قرار گرفته است. براساس گزارشهای منتشر شده تمام مدارک علمی این استاد دانشگاه از مقطع دکترا به بعد زیر سوال است. این استاد دانشگاه متهم است که کتابها و آثار دیگران را کپیپیست کرده و به نام خود منتشر ساخته است. این اتهام به پایاننامه او نیز وارد شده است. او متهم به کتابسازی برای خود است. هنوز انتشار اخبار و ادعاها درباره سرقت علمی استاد فلسفه دانشگاه تهران ادامه داشت تا اینکه ادعای جدید این بار درباره یکی دیگر از اساتید فلسفه مطرح شد. گفته میشود این استاد گروه فلسفه دانشگاه
علامه طباطبایی نیز دچار انتحال و سرقت معرفتی شده اما ابعاد آن در قیاس با سرقت استاد دانشگاه تهران بسیار کوچکتر است. براساس ادعاهای مطرح شده استاد دانشگاه علامه مقالهای به زبان انگلیسی در ژورنالی که خود مدیرمسئول آن بوده منتشر کرده است که بخشی از این مقاله کپیبرداری از یک اثر ژاک ماریتن است.
کاربران سایت فرارو در اینباره چنین واکنش نشان دادند... کاربری در اینباره نوشته: وقتی تعهد جای تخصص رو میگیره، ریا هم جایگزین اخلاق میشه. کاربر دیگری هم نوشته: واقعا به آخر خط رسيدهايم براي اين نسل سوخته چيزي جز شرمندگي باقي نماند. کاربری دیگر نوشته: اسم این دو استادنما که آبروی دانشگاههای تراز اول کشورمان را بردند همهجا منتشر شده. با کمی جستوجو میتوانید اسم و رسمشان را پیدا کنید. این افراد ارزش و اعتبار کار افرادی را که واقعا زحمت کشیدهاند نیز در مجامع بینالمللی ضایع کردند. کاربری با شناسه ناشناس نوشته: متاسفانه سالهاست مدرکگرایی و دکترا مداری تیشه بهریشه معرفت و اخلاق در دانشگاههای دولتی و آزاد کشور زده است. شاید عدم موضعگیری زعمای قوم بدین علت باشد که این امر دامنگیر خیلیهاست. فرید نوشته: ما ركورد زديم! کاربری دیگر با همین شناسه نوشته: من کمکم دارم به رسالههای بوعلیسینا، فارابی و ملاصدرا شک میکنم نکنه اونها هم کپیپیست کردن؟ بنیامین نوشته: آنچه ریاست گروه فلسفه دانشگاه تهران گفتهاند درست بهنظر میآید که اصل موضوع محکوم است و اینکه آیا این اساتید فاعل این کار بودهاند باید در مرجع صالحی رسیدگی شود که مطمئنا این مرجع شبکههای اجتماعی نیست. کاربری نوشته: زمانی در یکی از نشریات معتبر فلسفی مقالهای به عنواان مقاله تألیفی منتشر شده بود. وقتی مقاله را خواندم دیدم مقاله بیشتر به ترجمه شبیه است. کمی که جستوجو کردم دیدم مقاله یکی از مدخلهای دایرهالمعارف استنفورد است. با یکی از دوستان در اینباره صحبت میکردم. این دوست فرمودند معمولا این نوع مقالات را در کل ایران دو نفر میخوانند: یکی سردبیر نشریه و دیگری «نویسنده» آن، این بار تو فضولی کردی و به این دو نفر اضافه شدی. ظاهرا آقایان اطمینان دارند که نوشتههایشان را کسی نمیخواند و بنابراین جرأت هر کاری را پیدا میکنند. کاربری نوشته: دوستان زود قضاوت نکنید. بگذارید ابعاد ماجرا دقیقا روشن بشه بعد قضاوت کنید. در بعضی از دانشگاههای ما متاسفانه تنگنظری، کینهجویی، انتقامگیری، اعمال سلایق شخصی باب شده و صد البته دزدیهای ادبی که بدبختانه هم بین دانشجویان و هم اساتید رواج پیدا کرده. مسئولان باید چارهای بیندیشند. محمد نوشته: ریشه مشکل، معیارهای نادرست انتخاب مدیران، تصمیمسازان و تصمیمگیران است. وقتی معیار ظاهرسازی و ریا باشه، دیر یا زود همه چیز از مسیر اصلی خودش منحرف میشه. اگر غیر از این باشه، جای تعجب داره. کاربری نوشته: این هم از عاقبت اخراج سلیقهای اساتید علوم انسانی از دانشگاهها در دولت قبلی، این روزها رو میشد در زمان اخراج اساتید پیشبینی کرد.