شماره ۴۵۴ | ۱۳۹۳ چهارشنبه ۲۶ آذر
صفحه را ببند
امروز به چی فکر می‌کنی؟
حفاظت از محیط‌زیست را به «نسل‌نو» بیاموزیم

بیوک ملکی  شاعر کودک و نوجوان

محیط‌زیست ازجمله حوزه‌های پر مساله‌ای است که مسئولان و مردم به آن توجه چندانی ندارند. تصور من دراین‌باره به‌گونه‌ای است که ایران را شبیه یک سطل بزرگ زباله می‌بینم و به محض این‌که پا را از تهران بیرون می‌گذاریم، این وضع دردناک‌تر می‌شود. البته وضع تهران هم چندان مساعد نیست اما در این شهر کارگران شریف شهرداری تا حدود زیادی شلختگی‌های مردم را جمع و جور می‌کنند. به محض این‌که پا را از شهر بیرون بگذارید، متوجه عمق فاجعه می‌شوید. کیسه‌های پلاستیکی و زباله در همه جاده‌های ایران قابل‌رؤیت است. باد زباله‌هایی را که مردم روی زمین می‌ریزند، با خود می‌برد تا به خار و خاشاک زمین‌های بایر برساند. کیسه‌های پلاستیکی و... در این زمین‌ها گیر می‌افتند و مزرعه‌ای از زباله و پلاستیک به وجود می‌آورند. خاک روی این زباله می‌نشیند و در ادامه با مدفون‌شدن این زباله‌های تجزیه‌ناپذیر (به بیان بهتر دیر تجزیه‌پذیر) هیچ گیاهی در زمین رشد نخواهد کرد. نفس این کار و بررسی چرایی این اتفاق نازیبا، همیشه برای من مورد سوال بوده است. در چنین شرایطی من از بزرگسالان ناامید هستم. کسانی مثل شعرا، داستان‌نویسان، معلمان، مربیان و پدر و مادرها که با کودکان کار می‌کنند، باید احترام به محیط‌زیست را به این «نسل‌نو» بیاموزند. مسأله دیگری که ذهن مرا به خود مشغول کرده، جنگ است. این اتفاق شوم در دور و بر ما (خاورمیانه) بیش از هر جای دیگر دنیا وجود دارد. به همین دلیل ما باید بیشتر صلح را تبلیغ کنیم. در این زمینه نیز کارکردن برای بچه‌ها را بیش از هر کار دیگری موثر می‌دانم. در این میان اصلا نباید مسئولان را مخاطب قرار داد. حتی اگر بناست درمورد مفاهیم ضد جنگ یا سیاست‌های حافظ محیط‌زیست، قانونی هم وضع شود، باز به حساسیت و کوشش خود مردم بستگی دارد. عمل‌کردن به این قانون هم به خود مردم وابسته است. مگر تا امروز در این زمینه و بسیاری دیگر از موضوعات،  قانون‌های متنوع و گوناگونی وضع نشده است؟ پس چرا به نقطه‌ای که موردنظر تمام دوستداران صلح و طبیعت بوده، نرسیده‌ایم؟ کافی است از تهران به سمت کرج حرکت کنید تا زیرپا گذاشتن و لگدمال کردن قانونی که ریختن زباله از شیشه خودرو را منع کرده، نظاره کنید. باید بپذیریم فرهنگسازی، که لازمه رسیدن به نقطه دلخواه بود، انجام نشده است! چند وقت پیش به شهری در اروپا مسافرت کردم که به لحاظ جغرافیایی، پوشش گیاهی، فاصله از دریا و ... به رشت شباهت فراوانی دارد. با این وجود تفاوت این دو شهر درست مثل فاصله زمین تا آسمان است. در آن شهر حتی از یک چوب کبریت که روی زمین افتاده باشد، خبری نبود. اما کافی است در اطراف رشت یا داخل شهر، گشتی بزنید تا اسفناک بودن وضع محیط‌زیست را شاهد باشید. این اتفاق تقصیر خود مردم است و ربطی به این یا آن دولت ندارد. قرار هم نیست همیشه موضوعات را از منظر قانونی موردبررسی قرار دهیم. برای حفاظت از محیط زیست، قبل از هرچیز نیازمند خواست عمومی هستیم. همیشه نباید چشم‌مان به قانون‌گذاران و مسئولان باشد. برخی از مسائل به نوع رفتار و سلوک تربیتی که تجربه کرده‌ایم، مربوط است. اگر ما بزرگسالان خوب تربیت نشده‌ایم، باید به فکر کودکانمان باشیم.


تعداد بازدید :  226