نگاه همهجانبه بدون تبعیض
صادق 28سال دارد و روزنامهنگار است. او مشکلات موجود در این راستا را به مشکلات اقتصادی کشور مرتبط میداند و میگوید: «درست است که درحال حاضر در کشور ما مشکل بیکاری وجود دارد اما به مسأله مهاجران افغانی و مشاغل آنها باید به صورت همهجانبه نگاه کرد. چرا که ایجاد بستر برای افراد جویای کار، نیازمند افزایش ظرفیتهای اقتصادی کشور است که درحال حاضر این ظرفیت آنطور که باید، مهیا نیست و در بسیاری از مواقع، دولت هم در ایجاد این ظرفیتها تعلل میکند. از طرفی مشکل رکود برای بنگاههای اقتصادی سبب شده تا کارفرماها نسبت به کارگرانی که با قیمت پایین کار میکنند، اقبال بیشتری داشته باشند. به همین خاطر بهنظر من باید بسترهایی برای ایجاد فرصتهای مناسب شغلی ایجاد کرد تا اینکه توقع داشته باشیم این مهاجران از اینجا بروند. از طرفی فضای اقتصادی کشور باعث میشود تا یک کارفرما برای کاهش هزینههای جاری، مجبور به استخدام این دسته از افراد شود و به این ترتیب شرایط برای افراد جویای کار در داخل کشور فراهم نشود. علاوهبر آن، شکل دیگری هم داریم که تنبلی و تنپروری است و به همین دلیل هر شغلی را نمیپذیریم و توقع داریم تا دیگران هم این مشاغل را اختیار نکنند. در حقیقت این حوزه، بستری بیمار دارد که باید آن را اصلاح کرد نه، اینکه به مهمانهای ناخوانده خرده گرفت.
مرضیه 33ساله است و مشکل اصلی مهاجران افغان را، نپذیرفتن آنها توسط جامعه میداند و میگوید: من فکر میکنم نگاه آغشته به تبعیض واضح و آشکار، هنوز در فرهنگ ما جاری است. چه در حوزه کلامی و چه وقتی عملگرایانه وارد این مباحث میشویم و حتی در لایههای پنهان دیگر. هنوز در این فرهنگ خیلی جاها وقتی از موضع تخفیفی بخواهند فردی را خطاب قرار دهند، ممکن است با عنوان «افغان» یاد کنند و تقریبا این اصل نهادینه شده که افغانیها در حوزههای مختلف تحصیلی و شغلی جایگاهی پایین دارند. اما من بهعنوان یک شهروند تبعیض با هر کیفیتی را روا نمیدانم. درواقع مهاجران جزو اقلیت محسوب میشوند و عموما به دلیل استیصال است که مجبور به مهاجرت شدهاند. از اینرو نیاز به حمایت مضاعف نیز دارند. اما در بازار کار، طبیعتا بهخاطر پایین بودن دستمزدها، کارفرمایان با حضور افغانیها موافقترند و آنها هم به دلیل احساس ناامنی اجتماعی، مجبور به مسامحه و تن دادن به شرایط هستند.
مهاجران، تهدید اشتغال
سعید اما نگاه متفاوتی به این امر دارد. او 42 ساله است و هرچند به گمانش، بسیاری از مشاغلی که در دست مهاجران قرار دارد، ازجمله مشاغل سطح پایین جامعه است، اما معتقد است همچنان باید مراقب بود تا مهاجران به سمت مشاغل بهتری که میتواند در دست اتباع ایرانی باشد، نروند. او در اینباره میگوید: ما در کشوری زندگی میکنیم که با کمبود شغل مواجه است. بسیاری از خانوادههای ایرانی را میشناسم که از اشتغال به سرایداری، راضیند. حال اگر تعداد مهاجرانی که به این شغل مبادرت میورزند زیاد شود، میتواند تبعات منفی بسیاری را برای جامعه به وجود آورد و از این رو من همواره با اشتغال آنها در اموری که ایرانیان به آن اقبال دارند، مخالفم. هرچند موافق تبعیض و برخورد ناروا با مهاجران نیستم، اما به گمان من چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است.
شیدا 26 ساله و معتقد است که همه را نباید با یک چشم دید و از سویی قضاوتها درخصوص مهاجران باید عادلانه باشد. او در اینباره معتقد است: در شرايطي هستيم كه به مهاجرها و كار آنها تاحدی نياز داريم... اگر كارگران مهاجر نباشند، اولين جايي كه به مشكل برميخورد صنعتساختمانسازي ما است. اول اينكه كارگر ايراني مانند آنها كار نميكند. اما آنها به راحتی کار میکنند و در حقیقت ادا و اطوار ندارند و مشکل بعدی هم در زمینه قيمت است. آنها به پول احتياج دارند و حاضرند با هر قيمتي كار كنند. پس در نتيجه بساز و بفروشهاي ما آنقدر كه اين افراد را دوست دارند، ايرانيها را دوست ندارند. اما رفتارهای ما با مهاجرها، از هر طیف و منطقهای، رفتار مناسبی نیست. مثلا مامان خودم... هر چي غذاي مونده داريم، نميريزه بيرون. ميبره ميده به كارگرهای افغاني! البته قبول دارم که يك جاهايي و يكسري از مهاجرها روند فعالیت كشور را مختل كردند و دست به کارهایی زدند که نباید. اما در هر صورت ما نباید همه را با یک چوب بزنیم و قضاوتمان درباره همه به یک صورت باشد و همه را با یک چشم ببینیم چرا که این کار نادرست است.