| حمید جلالی | روزنامه نگار |
کار داوطلبانه یعنی مردم از نفع فردی چشمپوشی و به سوی منافع گروهی و اجتماعی حرکت کنند. لازمه بسترسازی برای ترویج روحیه کارهای عامالمنفعه، داشتن فرهنگ کار تیمی و گروهی است. فعالیتهای داوطلبانه بیشتر بهواسطه بروز یک مشکل شکل میگیرد مانند زمانهایی که بحرانهای طبیعی اتفاق میافتد. وقتی اتفاقی در کشور میافتد، گویی یک تلنگر به بدنه جامعه وارد میشود. همه احساس مسئولیت میکنند و برای رفع آن مشکل به شکل گروهی با هم فعالیت میکنند. درست مثل زمان جنگ که مردم حالت اضطرار کشور را درک میکردند و هرکسی تا حدی که میتوانست- یکی با حضور در جبهه و یکی با بستهبندی غذا و دارو برای رزمندهها- بهنوعی خود را مسئول میدانست. نمونه دیگر این عزم جمعی کارهای داوطلبانه را در وقایع طبیعی مثل زلزلههایی که هر از گاهی در نقطهای از کشور رخ میدهد، دیدهایم. به نظر من مردم ما برای روی آوردن بهکارهای داوطلبانه نیاز به یک محرک دارند.
چندی پیش مرگ هنرمند جوان هم نقش این محرک را داشت، مردم با این اتفاق عمیقا سرطان و خطری که هرکدام از هموطنانشان را تهدید میکند را درک کردند و دریافتند که هرکدام به نوعی میتوانند در کمک به بهبود بیماران سرطانی موثر باشند آن هم با اهدای پلاسما و پلاکت خون که هیچ ضرری برای بدن افراد سالم ندارد. بنابراین با این اتفاق این احساس مسئولیت در جامعه بهوجود آمد.
ما در بسیاری از حوزهها نیازمند این خواست جمعی مردم هستیم. درواقع اگر مردم مشارکت فعالانه در امور اجتماعی که مربوط به زندگی روزمرهشان میشود نداشته باشند، هرچه دولت و نهادهای دیگر برنامهریزی و سرمایهگذاری کنند هیچ تاثیری نخواهد داشت. مثلا درمورد ترافیک، آلودگی هوا و خیلی از مشکلات شهرنشینی که امروز با آن مواجه هستیم، مردم باید عمق آسیب جسمی و روحی که بهواسطه این مشکلات برایشان ایجاد میشود را درک کنند تا اراده مقابله با مشکل در جامعه ایجاد شود. همه میدانند سربی که در هوای تهران و شهرهای بزرگ وجود دارد بهشدت سرطانزاست و هرساله هزاران نفر را قربانی میکند ولی متاسفانه هیچکسی خودش را مسئول نمیداند و همه، کمبودها را از چشم مسئولان میبینند. بخش بزرگی از این پدیدهها به سیاستگذاریها برمیگردد ولی مشارکتهای مردمی سهم بسیار زیادی در حل مشکلات دارد.