شماره ۱۷۲۴ | ۱۳۹۸ دوشنبه ۳ تير
صفحه را ببند
برانکو را به بزرگی خودتان ببخشید!

رسول بهروش روزنامه‌نگار

بیایید آخرین روز سرمربیگری برانکو در ایران را به یاد بیاوریم؛ شبی که به تنهایی برای قطعی‌کردن هر نوع تصمیم جدایی کافی است. شب حیرت‌انگیز فینال جام حذفی بین پرسپولیس و داماش گیلان؛ تصور کنید یک پیرمرد شصت‌وچند ساله را ساعت‌ها در گرمای شدید، زیر هجوم سوسک‌ها و ملخ‌ها کنار زمین معطل کردند که «صبر کن پدر جان، الان بازی شروع می‌شود.» او که صد بار بین زمین و رختکن جابه‌جا شد، با گردنی کج و چشمانی مأیوس یک گوشه ایستاده بود و خواهش و تمنای بیرانوند و جلال حسینی از هواداران پرسپولیس برای جا دادن به داماشی‌ها را نگاه می‌کرد. چند متر دورتر از برانکو هم بازیکنان رقیب سرشان را با روپایی‌زدن گرم می‎‌کردند؛ درست مثل پسربچه‌هایی که برای تفریح به پارک رفته‌اند. شاید این، همان لحظه نهایی بود که مرد کروات یک قدم از زمین و زمان فاصله گرفت و از خودش پرسید: «واقعا من این‌جا چه کار می‌کنم؟» این‌جا، یعنی جایی که 20‌سال بعد از حرفه‌ای‌شدن فوتبال، کل مدیران این حوزه حتی توانایی برگزاری یک بازی ساده حذفی را هم ندارند.
 در همین فصل آخر حضور برانکو در ایران اتفاقات عجیب برای او و تیمش کم رخ نداد. در بازی لیگی با فولاد به بهانه قطعی برق و مسائل امنیتی حتی اجازه حضور پرسپولیس در رختکن را ندادند و بازیکنان این تیم در اتوبوس لباس عوض کردند. بلبشوی تاریخی دیدار با سپاهان هم بود؛ روزی که حتی قواعد نانوشته میدان جنگ هم زیر سوال رفت و آمبولانس مریض‌دار و اموال خبرنگاران نیز از تعرض در امان نماند. قصه فینال حذفی اما کمی فرق داشت، چون برخلاف سایر موارد، اجباری برای بازی در آن ورزشگاه و شرایط وجود نداشت، اما مدیران سازمان لیگ گشتند و گشتند تا نهایتا با اختیار کامل آن‌جا را برای انجام بازی برگزیدند؛ یک حسن سلیقه تاریخی! برانکو اما برخلاف ما بلد است از حق انتخابش به خوبی استفاده کند؛ به همین سادگی است که برای ادامه کار به کشوری می‌رود که پول بیشتر و راحت‌تر بگیرد و البته برگزاری هر مسابقه ساده‌ای در آن، تبدیل به یک بحران بزرگ نشود.

حالا بماند مصیبت عظمی برای دریافت مطالبات مشروع، آن هم از باشگاهی که مدیرعاملش فردای قهرمانی لیگ با لحنی آکنده از بغض روی آنتن تلویزیون می‌گوید: «همین دیشب که ما قهرمان شدیم، چند‌میلیارد رفت روی قرارداد برانکو؛ ‌از کجا بیاوریم بدهیم؟» ببخشید که مربی‌تان تیم‌تان را قهرمان کرد. برانکو رفته و کارش را با تیم جدید شروع هم کرده، اما هنوز پرونده اتفاقات فینال جام حذفی به نتیجه نرسیده است، درست مثل پرونده بازی پرسپولیس- سپاهان و خیلی از مسابقات دیگر. این‌جا جایی برای برانکو و امثال او نیست. برانکوها باید بروند تا فتاحی‌ها و تاج‌ها و ساکت‌ها بمانند. از همه عجیب‌تر اما برخی انتقادها از نامهربانی و بی‌وفایی برانکو است؛ آن هم از سوی مردمی که اخیرا حدود یک‌سوم‌شان در یک نظرسنجی رسمی گفته‌اند ترجیح می‌دهند جایی غیر از ایران زندگی کنند، مردمی که اگر از دست‌شان بربیاید بچه‌های‌شان را در کانادا به دنیا می‌آورند، اما از یک خارجی توقع دارند مرام به خرج بدهد و با کوهی از بدعهدی و بی‌نظمی، روی مشتریان دست به نقدش را زمین بزند. ببخشید که نمی‌شود!

 

 


تعداد بازدید :  652