شماره ۱۷۱۹ | ۱۳۹۸ سه شنبه ۲۸ خرداد
صفحه را ببند
تزریق زهر دیگری در رگ‌ها

|  کتایون جهانگیری     || مستندساز محیط زیست|

فرصتی برای اشک‌ریختن نداریم. اولین صحنه‌ای که از کشتار سگ‌ها به خاطر دارم، برمی‌گردد به دوران کودکی‌ام وقتی بچه‌ای دبستانی بودم و منزل ما در خیابان شیخ بهایی ونک بود. انتهای این منطقه به باغ‌های ونک می‌رسید که پر بود از انواع درخت‌های میوه و یک‌جورهایی هم محل بازی و تفریح برای ما بچه‌ها بود. خاطرم هست یک ماده‌سگ زرد در محل ما بود که گاهی به او غذا می‌دادیم. یک روز صبح زود با صدایی ترسناک از خواب پریدم و به سمت پنجره‌ای که رو به خیابان بود، سرم را بیرون بردم و دیدم سگ زرد محل ما غرق خون و نیمه‌جان زیر پنجره افتاده است و دو مرد مسلح با بی‌رحمی پایش را گرفتند و کشان‌کشان او را بردند. هرگز این تصویر از برابر چشمان من محو نشد. آن روز خیلی گریه کردم و سوال بزرگی در ذهنم شکل گرفت که «مگر آن سگ چه کرده بود؟» ما همه دوستش داشتیم و او با همه ما مهربان بود. این سوال با من بزرگ شد؛ من بزرگ شدم و بستر کشتار سگ‌ها هم بزرگ و بزرگتر شد.
خشونت نهادینه‌شده در سیستم سگ‌کشی در زیر لوای کنترل جمعیت سگ‌ها چنان آزاردهنده و بی‌پروا عمل می‌کند که دیگر وقعی به هیچ دین و مذهب و اعتقاد و اخلاقی نمی‌گذارد. تمام این سال‌ها، گروه گروه مردم چه با اعتراض و چه از طریق گفت‌وگو و با هزینه مالی و زمانی و انرژی که صرف کردند، سعی کردند جلوی این رویه شهرداری‌ها را بگیرند؛ یعنی همکاری کردند، پول خرج کردند، خودشان وارد عمل شدند و در حالی ‌که بودجه‌های قابل توجهی از طرف شهرداری‌ها صرف می‌شد و قراردادهای کلان با پیمانکاران بسته می‌شد، بدون دریافت ریالی کمک کردند تا جلوی خشونت و کشتار را بگیرند ولی افسوس که شهرداری‌ها به هر ترفندی همین مسیر را طی کرده و ظاهرا هم حاضر نیستند بپذیرند که حتی از لحاظ علمی در دنیا هم به اثبات رسیده، کشتار نه فقط به کاهش جمعیت کمک نمی‌کند بلکه محرکی برای افزایش جمعیت سگ‌هاست؛ این یک تجربه جهانی به اثبات رسیده است.
امروز از بندرعباس می‌گوییم و البته از خبرهایی که جسته‌و‌گریخته از کرمان می‌آید، دیروز مشهد و شیراز و تهران بودند و البته رشت و فیروزکوه و آبسرد و قم و دیگر و دیگر. امروز  مرگ با تزریق گازوییل و سیم مفتول و دیروز تزریق اسید و چماق و زنده‌خواری از گرسنگی؛ غمنامه بی‌پایان سگ‌ها.
برای درک این مصیبت با گروهی راهی قم شدیم و سراغ علما رفتیم تا ببینیم کجای دین ما اجازه چنین رفتاری با مخلوقات خداوند را داده است؛ اما آن‌چه شنیدیم و گفتند تنها و تنها بیان اهمیت محبت‌کردن به مخلوقات خداوند بود و تأکید امامان بر این‌که مبادا مسلمانان به رویه ظلم به مخلوقات خدا بیفتند.
دین ما را بشدت از برخورد ظالمانه با حیوانات منع کرده تا آن‌جا که حضرت امیرالمومنین علی (ع)  می‌گویند: «به صورت حیوانات نزنید؛ زیرا آنها حمد و تسبیح خدا را مى‏گویند. »(الکافی:   6 / 538 / 4، الخصال:   618 / 10 منتخب میزان الحکمه: 170) و باز از پیامبر اکرم  (ص) حدیثی است: «لعنت خداوند بر کسی که حیوانات را زجرکش کند.» و با وجودی که هر بار که چنین اتفاقاتی برملا شده است، دیده‌اند که چطور زخمی عمیق بر روح و جان جامعه زده می‌شود و چطور این جراحت کل جامعه را به درد می‌آورد، باز پول بیت‌المال را در مسیری هزینه می‌کنند که منجر به اعتراضات عمومی و بدنامی می‌شود و ما هر بار باید بپرسیم چرا؟ بندرعباس شاید آخرین غمنامه نباشد ولی زهری دیگری بود که در رگ‌های جامعه تزریق شد.


تعداد بازدید :  535