| فائزه درخشانی | فعال اجتماعی |
در یادداشت قبلی درباره این صحبت کردیم که ما آدمهای معمولی چطور میتوانیم به کارآفرینی کمک کنیم یا خودمان کارآفرین باشیم. حال یک قدم جلو برویم، تصور کنید یک آدم معمولی هستید که ایدهای برای راهاندازی یک کسب و کار و حتی شاید یک کسب و کار اجتماعی به ذهنتان رسیده است. چه چیزی در این مرحله از کار میتواند حسابی دلگرم و خوشحالتان کند؟ شاید اولین جوابی که خیلی از ما بدهیم پول است، اما چیز دیگری هم وجود دارد که درست به اندازه پول - و حتی شاید کمی بیشتر- مهم است. این مسأله حمایت و پشتیبانی فکری و کارآفرینانه است.
بگذارید منظورم از این کلمات را بیشتر توضیح بدهم. فرض کنید شما میتوانستید با ایده خامتان به یک مرکز مشاوره مراجعه کنید. جایی که در آن اساتید در شاخههای مختلف اقتصاد و علم و فن، همینطور افراد باتجربه در کارآفرینی، آماده ارایه مشاوره به شما هستند. این افراد به شما کمک میکنند ایده خود را به شکلی واقعبینانه ارزیابی کرده درباره عملی بودن یا نبودنش تصمیم بگیرید. در مرحله بعد در صورتی که تصمیم به اجرایی کردن این ایده بگیرید میتوانید مشورتهایی درباره نحوه اجرایی کردن کار، مدیریت مالی آن و... دریافت کنید. حتی شاید این مرکز بتواند شما را به سرمایهگذارانی که به دنبال طرحهای خاصی هستند وصل کند. البته افراد این مرکز هیچ کاری را به جای شما انجام نمیدهند. آنها تنها با ارایه مشاوره، معرفی کتاب و شاید برگزاری دورههایی آموزشی به شما کمک میکنند که خودتان در انجام کارهایتان توانمند شوید. در مسیر کارتان هم هرجا به مشکل برخوردید میدانید کسانی هستند که میتوانید از آنها مشورت بگیرید.
آیا شما هم با من موافق نیستید که چنین حمایت و پشتیبانیای میتواند اثرات بسیار مثبتی داشته باشد؟
امروزه در بسیاری از کشورهای دنیا اساتید و افراد باتجربه، سازمانها و موسسههایی جهت همراهی و همیاری به کارآفرینان تأسیس کردهاند. تنوع و گستره فعالیتهای این موسسهها بسیار زیاد است. این مراکز به شکلهای انتفاعی یا غیرانتفاعی اداره شده و خدمات گوناگونی ارایه میکنند. کارکردهای جنبی چنین سازمانهایی هم بسیار متنوع و گستردهاند.
بله، من هم میدانم که انجام دادن چنین کاری آسان نیست. اما اگر شما استادی باشید که از وضع بیکاری کشور ناراضی هستید، یا اینکه معتقدید دانشجویان آماده بازار کار نیستند، یا فکر میکنید از علم و دانش شما استفاده کافی نمیشود یا فردی هستید که به فعالیتهای اجتماعی و عامالمنفعه علاقه دارید... خب میتوانید دست به کار شوید و با دوستان و همکارانتان چنین موسسهای تأسیس کنید.
فکر میکنم اگر اساتید، کارآفرینان- و کلا همه ما- نقش کوچک یا بزرگ خودمان را در شکلگیری یا ادامه روند مسائل و موقعیتهایی که آنها را خوب نمیدانیم، بپذیریم و بعد قدمی برای تغییرشان برداریم، شرایط به شکل غیرقابل باوری دگرگون میشود. باور ندارید امتحان کنید.