شماره ۱۷۰۲ | ۱۳۹۸ شنبه ۴ خرداد
صفحه را ببند
گفتاری از زنده‌یاد دکتر «صادق آئینه‌وند»
عدالت از نگاه ‌علی(ع)

19 ماه ‌رمضان و به روایاتی یکی از لیالی قدر و شب ضربت‌خوردن حضرت امیرالمومنین علی(ع) است. شب‌های قدر از اهمیت بسیاری در میان مسلمانان برخوردار است اما با به شهادت‌رسیدن امام علی(ع) در روز ۲۱ ماه رمضان بر اهمیت این شب‌ها نزد شیعیان افزوده است. مقاله‌ حاضر که توسط دکتر صادق آئینه‌وند  به نگارش درآمده و در کتابی تحت عنوان «سی‌سال با تاریخ» به چاپ رسیده است، اختصاص به بررسی عدالت از نگاه امام علی(ع) در دوران کوتاه 5ساله امامت ایشان دارد. «شهروند» به مناسبت این ایام به انتشار بخشی از این مقاله پرداخته است.

تعريف عدالت از نگاه امير‌المومنين
امام علي(ع) مي‌فرمايد: «بهترين بندگان خدا امام عادل است». از نگاه امام، عدالت به نفسِ موضوع عدل و شخصِ مجري عادل برمي‌گردد. امام عادل کسي است که عدالت بايد صفت ذاتي او باشد. يعني در هر شرايطي جز عدل از او سرنزند، زيرا بايد از دو چيز به چابکي بگذرد؛ همان دو چيزي که يلان را در طول تاريخ به زمين زده است: 1- قدرت 2- مال؛ زيرا جمع بين قدرت و مال در دست آن کسي که عدالت صفت ذاتي او نيست، بت مي‌سازد و انسان دادگر تبديل به انسان بُتْگر مي‌شود.
بهره‌گيري از توان‌ها
از نگاه امام رفاه انسانيت و حفظ حريم او و تعظيم و کرامتش بهتر از افزودن خراج و پرکردن خزانه است. آبادي و رفاه بهتر از گرفتن و ستاندن ماليات است. از اين‌رو امام علی(ع) براي حاکم عادل صفت عفاف را مطرح مي‌فرمايد: «يعني در طول حکمراني از کنار همه‌ حشمت و قدرت بايد زاهدانه گذشت و فقط رفاه و آزادي و شکوفايي استعدادها و بهره‌گيري از توان‌ها و اجازه‌‌دادن به رشدِ آنها را بايد مدنظر داشت.»
سلوک ويژه‌ حاکمان
اما معني عدل وسيع‌تر از آنست که فقط در مقوله‌ اقتصاد جاي گيرد. اگر جواني نتواند ازدواج کند و به گناه بيفتد، اگر جواني نتواند استعداد علمي خود را در راه ارتقاي امت به‌ کار گيرد، اگر انديشمندي نتواند طرح‌ها و نظرهايش را براي رشد و توسعه‌ جامعه به نظر مسئولان برساند، اگر سلوک ويژه حاکمان بين مردم و آنها فاصله بيندازد، اگر امکانات تبليغاتي حکومت اجازه نظر صائب مردم را در جامعه فراهم نکند و روشِ گُرینشي حکومت را بر آنها تحميل کند، همه‌ اينها خلاف عدل است و مسئول آن حاکمان‌اند. در عصر معصوم(ع) اگر مردم راغب به حمايت از امام نباشند و امام را ياري نکنند، هيچ حکومتي تشکيل نمي‌شود، امام معصوم عادل از اعمالِ عدالت، باز مي‌ماند و مردم از برکتِ عدالت محروم مي‌شوند. تا مردم به تشکيل حکومت مايل نشوند، امام عادل براي اجراي آن اقدام نمي‌کند.
خواست و اراده‌ مردم
يعني رکن اول پي‌ريزي حکومت، خواست و اراده مردم براي حکومت است. اين مي‌شود مقبوليت نظام، حالا اگر امام معصومِ‌ هادي خلق، زمينه را مناسب يافتند و به رهبري خلق اقدام فرمودند، مشروعيت نظام هم برمقبوليت افزوده مي‌شود. حکومت امام علي(ع) هم مشروع بود و هم مقبول، از اين‌رو با توجه به تاريخ اسلام و سيره‌ معصوم مي‌توان گفت رکن مقبوليت که خواست مردم است، رکن اولي و بنيادي حکومت است و اگر چنين زمينه‌اي فراهم نشود، با حضور امام عادل در جامعه حکومت عدل تشکيل نمي‌شود، پس تحقق حکومت‌ها در اسلام به شرط‌ پذيرش و مقبوليت از جانب مردم است. اول مقبوليت و بعد مشروعيت (البته همه‌ نگاه ما به اسلام و سيره‌ عدل معصوم است) به حکومت‌هاي ديگر فعلا کار نداريم.
مقبوليت و مشروعيت
حکومت معصوم براساس مقبوليت و مشروعيت و بر محور عدل و هدايت مي‌چرخد. هر نگاهي که از رکن مقبوليت مردم باشد، براي شيوه‌ اداره‌ بهترِ حکومت پذيرفتني است، الاّ نگاه کسي که سلاح بردارد و قصد سرنگوني نظام عدل و هدايت مبتني بر مقبوليت و مشروعيت را داشته باشد. پس همه‌ نظر‌ها آزادند و هيچ‌کس را به خاطر ارایه‌ شيوه مديريت و سياست و اقتصاد و فرهنگ نمي‌توان مؤاخذه کرد.
امانتداري و زهد، محور حرکت
امام علي(ع) براساس خواست نسل جوان که از ارکان اصلي حکومت او بودند، نظام مديريتي جديدي پي‌ نهاد که با گذشتگان فرق داشت. در نگاه مديريتي امام ابداع، نوگرايي در مديريت، دلسوزي، امانتداري و زهد، محور حرکت است که معمولا در اين ميان امام از جوانان پرشور و مؤمني سود مي‌بردند که بهتر از اصحاب و تابعان که به دنيا آلوده شده بودند، عمل مي‌کردند. در اين حکومت مبنا: «از هرکس به اندازه‌ توان و براي هرکس به اندازه‌ نياز» بود «کثير المعونة و قليل المؤونة» حتي امام براي امکان بستر‌سازي کامل، به تغيير جغرافيايي مرکز حاکميت هم دست زدند.

از دو چيز بايد ترسيد
امام از اظهارنظر مخالفان و معاندان تا مادامی که امنيتِ امت را به خطر نمي‌انداختند، جلوگيري نمي‌کرد و حتي بين امنيت حاکم و امت و حکومت فرق مي‌نهاد. وقتي خطر متوجه امت بود و دشمن با سلاح قد علم کرده بود، با کمکِ امت به مقابله برمي‌خاست، ولي اگر کساني که مخالف امام بودند، عليه‌ امام بي‌ادبي مي‌کردند، امام از حق خود مي‌گذشت و اجازه‌ انتقام‌گرفتن نمي‌داد، در جريان ضربت‌خوردن فرمود، تيغ در ميان خلق خدا نکشيد و به بهانه‌ اين‌که «اميرالمومنيني کشته شده» مردم را درو نکنيد و فرمود: «بپرهيزيد از سفکِ دماء که از پيامبر خدا (ص) شنيدم که فرمود بنياد حکومت و ارکان آن را فرو مي‌ريزد.» از دو چيز بايد ترسيد؛ يکي خونِ به ناحق ريخته مظلوم و ديگر، دعاي کسي که به جز خدا پناهي ندارد.


تعداد بازدید :  127