عبدالله گیویان، استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه دین و رسانه: همانطوری که ما در اوقات دیگر زندگیمان نیازمند سرگرمی هستیم، در ماه رمضان و در مناسبتهای مذهبی هم نیازمند سرگرمی هستیم. شخصا نسبت به این دوگانگی که شادی معنای غیردینی دارد، یا شادی را باید یکجور تبلیغ کرد که با توجه به ایامی که ما مناسبتهای دینی داریم قابلتحمل باشد، نظر مثبتی ندارم. فکر میکنم رفتن به این سمت که حتما یک برنامه طنز و یک کار خندهداری برای این ایام تولید شود، کار شایستهای نیست؛ یعنی همانطوری که ما در اوقات دیگر زندگیمان نیازمند سرگرمی هستیم، در ماه رمضان و در مناسبتهای مذهبی هم نیازمند سرگرمی هستیم. تفکیککردن این قلمروها به شکل افراطی که در برنامهسازی تلویزیونی انجام میشود، از نظر من کار درستی نیست. کسی نگفته است که ماه رمضان، ماه سوگ است. اما نباید اینطور هم تلقی شود که ما باید برنامههای بامزهای برای این ایام تولید کنیم.
تبدیل کردن تلویزیون به بازنمایی ملت میتواند شیوهای باشد برای استفاده از یک رسانه در رسانه دیگر. اما شیوههایی که فعلا برای این بازنمایی استفاده میشود، مطلوب نیستند و از شیوههای دیگری هم میتوان استفاده کرد. بههرحال منبر، هیأت یا روضه رسانههایی هستند که تاریخ و سنت خود را دارند. اگر اینطور فکر میکنیم که میشود عینا آنها را در یک رسانه دیگر استفاده کرد، از نظر من محل تردید است. در کشورهای اسلامی دیگر، شیوههای فرهنگی خود را برای بازنمایی مناسبتهای مذهبی دارند. شاید به دلیل شیوههای خاصی که به شکل تاریخی در جامعه ما وجود داشته و محدودیتهایی که تلویزیون دارد، در کشور ما به این شکل اتفاق میافتد.
جبار آذین، منتقد: سالها پیش در ماه مبارک رمضان برنامههایی با ساختار و مضامین طنز تولید و پخش میشد که اتفاقا در جذب مخاطب نیز بسیار موفق بودند، اما الان چند سالی است که جای این دست از برنامهها در تلویزیون خالی است و جای آنها را برنامههایی پر کرده است که حتی اگر ساختار غمانگیزی نداشته باشند، اما درونمایه آنها به نوعی با غم و اندوه گره خورده است. متاسفانه این رویکرد به دلیل نوع مدیریت و نگاه سلیقهای کسانی که دستور کار برنامههای کلی تلویزیون را طراحی میکنند، بیشتر شده است. طبیعتا برنامهسازی در تلویزیون کاری سلیقهای نیست و کاری ملی و حرفهای است که نیازمند تحقیقات و برنامهریزیهای جامع است، به دلیل همین رویکرد سلیقهای و غیرحرفهای درحال حاضر جای برنامههای شاد و امیدوارکننده در قاب تلویزیون خالی است و این موضوع حتی در ماه رمضان که باید برنامههایی شاد راهی آنتن شود نیز دیده میشود.
میثم فکری، مدیر گروه معارف شبکه سه سیما: یکی از مهمترین دلایل به حاشیه رفتن برنامههای معارفی تلویزیون ضعف برنامهسازان و گروههای معارفی است که باعث شده ساختارها یکنواخت باشد و نوآوریها در آنها کمتر اتفاق بیفتد. نکته دوم هم نگاهی است که نسبت به گروههای معارفی وجود دارد، یعنی با یک بودجه اندک صرفا یک برنامه گفتوگومحور ساده ساخته میشود. متاسفانه از طرفی فضای معارفی را به مناسبتها تقلیل میدهند و این نگاه وجود دارد که شما متولی مناسبتها هستی آنهم مناسبتهای شهادت و اعیاد. در تولید برنامه برای اعیاد و مناسبتها، گروههای اجتماعی جشنها را تولید میکنند و شهادتها به ما واگذار میشود؛ البته در یکسال گذشته این رویکرد کمی در شبکه سه سیما تغییر کرده است. بهعنوان مثال ما برنامهای تحت عنوان «چراغانی» را داریم که در اعیاد پخش میشود.
گروه معارف شبکه سه سیما در طول این سالها تلاش کرده است تغییراتی در فرم برنامهها ارایه دهد. بهعنوان مثال برنامهای همچون «مخاطب خاص» که در شبهای جمعه پخش میشود با برنامههایی که در عتبات تولید میشود، کاملا متفاوت است، چراکه یک برنامه ترکیبی و فضای آن کمی اجتماعیتر است تا معارفی صرف. یا برنامه «دین داتایآر» را داشتیم که کاملا بهروز بوده و هدفگذاری آن هم پاسخگویی به شبهات فضای مجازی بوده است. بهطورکلی ما در دو، سهسال گذشته برنامههای ترکیبی در حوزه معارف با دکور جذاب داشتیم و نگاهمان پرداختن به فضای تربیتی و دینی بوده است، ما تلاشمان را کردیم، اما موانع متعددی وجود دارد که باعث کمانگیزگی تهیهکنندگان برنامههای معارفی شده است، به همین جهت دیگر به دنبال خلاقیت جدید نمیروند، البته فکر میکنم این اتفاق در تمام برنامهها وجود دارد.
اکثر برنامههای تلویزیون گفتوگومحور هستند، اما برنامههای معارفی میان آنها بیشتر به چشم میآیند، مسألهای که ما داریم این است که ما برنامهساز مسلط به فضای دینی نداریم. یکی بحث شهادتهاست و دیگری بحث مناجات. در ارتباط با بحث مناجات از تاکیدات ما بر این بوده است که مناجاتهایمان حزنانگیز نباشند. متاسفانه آفت بزرگی که داریم این است ماه رمضان را که جشن است در نظر نمیگیریم. ما هنوز نتوانستیم قالب شادی معنوی را در تلویزیون پیدا کنیم. چندین سال پیش همه میگفتند نود سیاسی، اجتماعی و… بسازیم. یک زمانی دیگر مطرح شد خندوانه دینی بسازیم، اما واقعا کسی نتوانست این فضای بانشاط را در ماه بندگی بسازد.
برای برنامه سحرگاهی «ماه من» تلاشهایی کردهایم تا به لحاظ فرم جذابیتهای بصری اتفاق جدیدی بیفتد. اما باز هم دست ما بسته بود. نگاه «ماه من» این بوده است که جذابیت را با حضور افراد در برنامه نداشته باشیم، درواقع یک ویدیوکلیپ و پادکست تصویری داشته باشیم که مخاطب هم از صدا و هم از تصاویر به خوبی استفاده کند. به فراخور ماموریت شبکه ۳ در انتخاب دکور آیتم و مجری تلاش کردیم کمی متفاوتتر باشیم.