مهدی بهلولی آموزگار
در یک دستهبندی کلی و نه چندان دقیق، میتوان انسانها را بر دو دسته دانست. یکی کسانی که دل نگران درجا زدن خود و هراسان از غرق شدن در روزمرگیاند و به دنبال این هستند که از تکرار بیهوده زندگی بپرهیزند و هر روز سخن و اندیشه نویی بگویند و بشنوند. دسته دیگر کسانیاند که بهدور از چنین دلواپسیهایی، همواره زندگی همهروزه خود را پی میگیرند و دانسته یا نادانسته روزگار در روزمرگی سپری میکنند و هیچ هم در اندیشه به پرسش گرفتن پذیرفتههای خود نیستند. گهگاهی البته افسوس میخوردند که عمر دارد به بیهودگی میگذرد اما آه و افسوسشان، از دل برنمیآید و بر دل هم نمینشیند؛ وجودی و ژرف نیست و بنا به عادت است.
اما زندگی کوتاه است و تا چشم به هم بزنی «فرصت سبز حیات» را از دست دادهای. داشتم درباره زندگی و زیستن پویا سخن میگفتم. یکی گفت خب، من به هیچ رو دوست ندارم سراسر زندگیام روزمرگی باشد، اما برای گریز از روزمرگی چه راه یا راههایی پیشنهاد میدهی؟ گفتم آدم است که آدم را تربیت میکند - چند روز پیش از یکی از شاگردان علامه جعفری شنیدم که ایشان زیاد این سخن را میگفته. «همنشینی با انسانهای بزرگ، میتواند انگیزهبخش باشد.» انسانهای بزرگ، الگوهایی هستند که انسان را از درافتادن در رقابتها و حسادتهای بیارزش و روزمره دور میسازند. گفت با چه سنجی میتوان انسان بزرگ را تشخیص داد؟ گفتم نیچه در «چنین گفت زرتشت» نشانههایی به دست داده و به گفته خودش « ابرانسان» را آموزانده است. میتوانی بروی این کتاب شگفت را بگیری و بخوانی تا ببینی که از زبان نیچه، چه کسی انسان بزرگ یا ابرانسان است. اما به نزد من، انسان بزرگ، انسان خردگرا، اخلاقی و دلیر است، کسی که اخلاقی میزید، خرد گراست و زندگی و زمانهای را که در آن است، میاندیشد و بالاتر، به انتقاد از آن میپردازد.
خودت را هم دست کم نگیر: «هر بیشه گمان مبر که خالی است/ باشد که پلنگ خفته باشد.» آغاز کن تا جایی که میتوانی از خودسانسوری دوری کنی. سخنان و اندیشههایت را هم بگو و بنویس. دوری از روزمرگی، بسا، که بدون نوشتن، ناشدنی باشد. فضاهای مجازی، البته میتوانند تو را به روزمرگی بیشتر بکشانند، اما اگر مدیریتاش کنی میتوانی از آن ابزاری بسازی برای اندیشیدن و هماندیشی. گفت داری شعار میدهی، اگر اینگونه بود همه کسانی که در فضاهای مجازی حضور دارند پویا و به دور از تکرار بیهوده زندگی میزیستند. اما اینگونه نیست. خود این فضاهای مجازی هم شده جایی برای وقت تلفی و حضور بیخود و بیجهت و یاوه گویی. گفتم نیچه در همان کتاب میگوید: «انسان، چیزی است که بر او چیره میباید شد. برای چیره شدن بر او چه کردهاید؟» همه اینها ابزارند و در پایان این تویی که باید میان روزمرگی و پویایی، یکی را برگزینی. گام نخست آن هم، همین دل نگران زیستن بیهوده بودن است و باز هم به زبان نیچه «وفادار ماندن به زمین» است.