مریم قرایی| «ماه رمضانی که اذانش را مرحوم موذنزاده اردبیلی سر ندهد، ربنایش را استاد شجریان نخواند و سریالش را رضا عطاران نسازد، ماه رمضان نیست.»
این جمله را امیرمهدی ژوله گفته بود؛ جملهای که فرزاد جمشیدی، مجری برنامههای سحر ماه رمضان بعد از حاشیههایی که برایش پیش آمد، با ورژن جدید تکرارش کرد: «مردم خوب و فهیم کشورم ضلع چهارمی هم به این سهگانه افزودند و آن اینکه سحرهای تلویزیوناش را هم فرزاد جمشیدی اجرا کند. میتوانیم بپرسیم از ما چهار نفر کداممان به عنوان ثروت و سرمایه برای رسانه ملی باقی ماندهایم؟»
حالا اما باید به این چهارضلعی، ضلع دیگری را هم اضافه کنیم و آن هم «احسان علیخانی» است؛ فردی که با ساخت «عصر جدید» قید برنامه رمضانیاش یعنی «ماه عسل» را زد.
احسان علیخانی؛ اشکدربیارِ پرطرفدار
امسال روند پخش «ماه عسل» قطع شد. تا پیش از این کمتر کسی میتوانست توقف پخش این برنامه پرمخاطب را باور کند؛ اما علیخانی در اختتامیه پنجمین جشنواره جام جم اعلام کرد که برنامه «ماه عسل» امسال پخش نمیشود. علیخانی این روزها با «عصر جدید» مشغول برنامهسازی است. به گفته او «ماه عسل» پس از ۱۲ سال پروندهاش بسته شده و این تصمیمی است که با همراهی مدیران سازمان گرفته است. جایگزین احسان علیخانی و «ماه عسل» در غروبهای ماه مبارک رمضان برنامهای با اجرای بنیامین بهادری، خواننده مطرح پاپ است. این ویژهبرنامه افطار در سکوت خبری عجیبی آماده شده است. بنیامین بهادری پیش از این قرار بود برنامه «تب تاب» را برای همین شبکه اجرا کند اما باربد بابایی جایگزینش شد. در سالهای گذشته بخش ویژه افطار در اختیار احسان علیخانی و «ماه عسل» بود.
رضا عطاران؛ یکهتاز سریالهای محبوب
سالهاست که دیگر خبری از عطاران در تلویزیون نیست. سریالهای کمدی او در ماه رمضان طرفداران پروپاقرصی پیدا کرده بود؛ به طوری که هر وقت تکرار چندباره سریالهایش از شبکههای مختلف تلویزیون پخش میشود، باز هم مخاطبانی هستند که با کار عطاران همراه میشوند و لبخند میزنند. حالا جای خالی این بازیگر و کارگردان بیشتر از هر وقت دیگر احساس میشود. آخرین حضور او در تلویزیون به سریال «بزنگاه» برمیگردد. داستان خانواده حاج احمد نانوا که فوتش بچهها را به خاطر ارث و میراث بر سر خانه پدری دور هم جمع میکند؛ به همراه نادر (خودِ عطاران) معتادی که از همسرش جدا شده و دخترش همراه او زندگی میکند، موقعیتهای طنزی را پدید آورد که سریال بزنگاه را با استقبال بینظیر مردم مواجه کرد. «خانه به دوش» اما نام نخستین سریال رمضانی عطاران بود که به نوعی توانست آغازی برای ساخت سریالهای مناسبتی با محتوای اجتماعی و فرم کمدی باشد. این سریال تعداد بازپخشهای بسیاری در تلویویزیون دارد و به نوعی در این زمینه رکوردار است. موفقیت سریال «خانه به دوش» در جذب مخاطب باعث شد تا عطاران در ماه رمضان سالهای بعد دوباره به تلویزیون بیاید و سریال بسازد. «متهم گریخت» نتیجه دیگرهمراهیِ عطاران و صداوسیما بود؛ یکی از پرمخاطبترین سریالهای پخششده در ماه مبارک رمضان. دیالوگهای سریالهای عطاران هنوز در جامعه رواج دارد. نکتهای که این کارگردان در کارهایش به آن توجه ویژه میکرد، نمایش روزگار مردم عادی جامعه و دردسرهایشان بود. مثلا «خانه به دوش» زندگی دو خواهر را روایت میکرد که فاصله طبقاتی زیادی با هم داشتند. این دو خانواده با وجود این اختلاف طبقاتی همواره با هم در رقابت بودند. تضاد میان دو قشر ثروتمند و فقیر به یکی از جذابیتهای اصلی داستان تبدیل شده بود که با طراحی موقعیتهای و دیالوگهای طنز تلاش شده بود از تلخیهای داستان کاسته شود؛ داستانی که هنوز در ذهن بسیاری از آدمها هست.
رحیم موذنزاده؛ اذان نوستالژیک
اذان زیبای رحیم موذنزاده اردبیلی به تنهایی بار روزهای خاطرهانگیز رمضان را به دوش میکشد. هر چند که موذنزاده دیگر بین ما نیست؛ اما ایرانیان همچنان لحظههای افطار را با اذان دلانگیز او سپری میکنند. او گفته: «این اذان گفتن در خانواده ما موروثی است. 150 سال است که خانواده ما اذان میگویند. حتی زمانی که در اردبیل آن موقعها شناسنامه میدادند، به تناسب شغل و حرفه نام خانوادگی انتخاب میکردند. به بابایم هم گفته بودند تو چهکارهای؟ گفته بود موذن. گفته بودند نامخانوادگی شما موذن است. زمانی که سال 1329 پدرم فوت کرد و من جای او رفتم، گویندهها میگفتند اذان، اذانی است که به وسیله استاد موذنزاده اردبیلی گفته شده، لذا این موذنزاده اردبیلی از آن موقع به اسم ما اضافه شد.» موذنزاده درباره اذان ماندگارش هم گفته: «الان 50 سال است که کسی نتوانسته روی اذان من اذان بگوید. حتی برادرم سلیم که صدایی گیرا و زیبا دارد؛ این خواست خداست. همان خدایی که میگوید اگر با من یکصدایی کنید، محبت شما را به قلوب همه میاندازم. در کل میخواهم بگویم در هر کاری که خدا و اخلاص در نظر گرفته شود، آن کار جواب مثبتی خواهد داشت.» اما چه چیزی اذان موذنزاده را ماندگار کرده؟ خودش اینطور پاسخ داد: «وقتی اولینبار صدای اذان خود را شنیدم، مورد تشویق اطرافیان قرار گرفتم و این خوشحالی یک شادی معنوی بود که از خانواده ما صدای اذانی ضبطشده و به گوش تمام ایرانیان مشتاق میرسد. افتخار دارم که با گفتن آن یک اذان برای اسلام و مملکتم کاری کرده باشم. ما نه ثروت داریم و نه مکنت و همین یک اذان برایمان بهترین خیر است. هر روز تلفن میزنند و میگویند که این اذان خیلی زیبا گفته شده است، میدانید چرا؟ من جوابتان را میدهم برای این که باطن خوشگل است، برای اینکه این اذان را با دهان روزه پر کردم تا قربهالیالله باشد. این یک کار مادی نبود، بلکه معنوی بود و نتیجهاش را هم میبینید.»
شاید نظر دیگران درباره اذان آقای موذنزاده برایتان جالب باشد. زندهیاد علی تجویدی موسیقیدان میگوید: «اذان موذنزاده اذانی حسابشده است. از این جهت حساب شده است که همه الحان در جایگاه خود اجرا شده است. همیشه این اذان برایت تازگی دارد و گویا برای اولینبار است که نوای دلنشین آن را میشنوی.» کیخسرو پورناظری، نوازنده تنبور، هم می گوید: «آثاری نظیر اذان موذنزاده آثار ماندگاریاند که توانستهاند معنویت را با هنر موسیقی پیوند دهند. ارتباط آبا و اجداد هنرمندانی نظیر موذنزاده با پروردگار و متعاقبا ارتباط خالق این آثار با خداوند و مقولههای هنری منجر شد که چنین آثاری در وهله اول از وجود لایزال خداوند سرچشمه بگیرد.»
فرزاد جمشیدی؛ غایب از نظرها
همانقدر که در افطارهای ماه رمضان آدمهای ثابتی پیدا میشد، سحرهایش هم کمکم داشت با فرزاد جمشیدی خو می گرفت تا اینکه او به یکباره از همه صحنهها حذف شد و غیبش زد. جمشیدی درگیر پروندهای قضایی شد و تا مدتها خبری از او نبود. این مجری درباره ویژهبرنامه سحرهای ماه رمضانش گفته: «هفت سال خوندل خوردم و به جد و جهد و جان، برنامههای سحرگاهی ماه مبارک رمضان را روی آنتن بردم تا رسانه ملی در معنویترین لحظههای سال، لقمه حرف حساب به دهان مخاطبان بگذارد. اکنون چند سال است که نگذاشتید این برنامه را اجرا کنم. آیا برنامههای سحرگاهی ارتقا پیدا کردند؟ آیا آن لقمههای حرف حساب باز هم به مردم تعارف شد یا اینکه تلویزیونها در وقت مقدس سحرهای رمضانی خاموش شدند؟!» او مدعی بود که ١١ ماه سال را تحقیق و پژوهش میکند تا در ماه خدا بتواند برنامه آبرومندی ارایه کند.
محمدرضا شجریان؛ ربنّای ماندگار
شاید وقتی مستندی درباره شجریان از صداوسیما پخش شد، عدهای فکر کردند که ماه رمضان امسال میتوانیم شاهد پخش ربنّای این خواننده باشیم. اما آنطور که از شواهد پیداست این ماجرا آرزویی بیش نیست و امسال هم خبری از ربنّای ماندگار شجریان نخواهد بود. سالهاست که پخش ربنّای شجریان در تلویزیون ممنوع است و حتی با آنکه هر سال چهرههای مختلفی در آستانه رمضان تقاضای پخش این دعا را با صدای شجریان میکنند اما تلویزیون راهی را که پیش گرفته میرود. در آخرین اظهار نظر یک عضو شورای شهر تهران گفت: «مردم ایران اسلامی سالیان طولانی با صدای ماندگار ربنّای استاد شجریان و اذان مرحوم موذنزاده اردبیلی افطار کردهاند.» شهربانو امانی ادامه داد: «متأسفانه بعد از سال ۱۳۸۸ مردم از شنیدن صدای روحبخش ربنّای استاد شجریان استاد بلندآوازه ایران و جهان اسلام و دنیا از رسانه ملی محروم شدند. ضمن آرزوی شفا برای این استاد از صداوسیما میخواهم از لجبازی سیاسی دست برداشته و نوای ملکوتی ربنّای استاد شجریان را از رسانه ملی پخش کند.» امانی گفت: «قطعا انجام این کار توسط رسانه ملی در سال ۹۸ موجب همدلی و همگرایی مردم و جلب سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی خواهد شد.»