شماره ۴۴۹ | ۱۳۹۳ چهارشنبه ۱۹ آذر
صفحه را ببند
بازتاب‌های اجتماعی درباره گران‌شدن یک کالای ضروری
می‌شد شکمی سیر به یک لقمه نان شد*
طرح‌نو| نان گران شده است. همین چند کلمه کنار هم و همین یک خبر کوتاه بیشتر از هر خبر سیاسی و اقتصادی و اجتماعی این هفته تأثیر داشته است. تاثیری که نه‌تنها قشر کم‌درآمد جامعه که حتی اقشار متوسط را هم درگیر خود کرده است. افزایش 30‌درصدی قیمت نان باعث شد تا حجم بالایی از واکنش‌ها در جامعه به وجود بیاید. خیلی از افراد با زبان گلایه و گاهی طنز در شبکه‌های اجتماعی واکنش‌های مختلفی نشان دادند. لطیفه‌های زیادی ساخته شد و برخی قشر کم‌درآمدی را به‌یاد آوردند که گران‌شدن نان غمی به غم‌هایشان اضافه خواهد کرد. برخی دیگر هم سعی کردند بدبین نباشند و به‌جای گلایه‌کردن، از قیمت نفتی بنویسند که این‌روزها در حال ارزان‌شدن است و دولت را ناگزیر به بالابردن قیمت‌ها می‌کند. با تمام این تفاسیر اما واکنش‌ها نشان می‌دهد گرانی نان مسأله اصلی مردم نیست بلکه مهم‌ترین دغدغه، گرانی‌هایی است که در ادامه گران‌شدن نان می‌تواند زندگی را برای خیلی‌ها سخت‌تر کند.

نان به نرخ روز خوردن
عبدالحسین نیک‌گهر، استاد جامعه‌شناسی در صفحه فیس‌بوکش مطلبی منتشر کرده با عنوان  نان به نرخ روز خوردن و در ادامه هم نوشته است: «امروز صبح رفتم سنگکی محل و 5 عدد سنگک خریدم به مبلغ 5‌ هزار تومان، هفته قبل همین تعداد را خریده بودم  4‌ هزار تومان. ظاهرا تفاوت ‌هزار تومان در هزینه یک‌هفته و 4‌ هزار تومان در ماه در هزینه ماهانه من سنگین نیست اما گرانی زنجیره‌ای آن از همان روز اعلام نرخ‌های جدید آغاز شد.  خطی‌های ابتدا و انتهای خیابان میرداماد 200 تومان بر کرایه‌شان افزودند و نهضت افزودن بر نرخ‌ها ادامه دارد.» این پست، کامنت‌هایی زیادی داشته است. یکی از کاربران نوشته: دیشب به اتفاق هم‌اتاقیم رفتم بازار، وقتی چشمش به گوشت گوسفند افتاد، قیمتشو از فروشنده پرسید. فروشنده قیمت مقطوع‌رو هجده‌هزارتومان اعلام کرد؛ دیدم چشمای دوستم می‌درخشه! گفتم چیه عزیزم ما رو هم توی شادیت شریک کن. دوستم گفت پسر قیمت گوشت چقد ارزون شده. چندتا مغازه پایین‌تر بیست‌ودو ‌هزار تومانه قیمتش. نشون میده گوشت واقعا ارزون شده! آهی از وجودم بیرون آمد و همراه آن، این سخن را گفتم: قربونت برم همین گوشت 4، 5 ‌سال پیش 6، 7 تومان بود، ولی ما این‌قدر توی کوره تورم پخته شدیم و به هر جفایی عادت کردیم که دیگه حتی انصاف یه فروشنده خوشحالمان می‌کند. یکی دیگر از دوستان دکتر نیک‌گهر هم در یک خط کوتاه پاسخ داده که: با این وضع معنویات هر روز ارزان‌تر می‌شود.
گلایه از کاردانی مسئولان
یکی دیگر از کاربران گوگل‌پلاس نوشته: «سوالم اینه که الان یهو تنها چیزی که گرون شده نونه؟ اونم بیشتر از 30 درصدیه که خودشون گفتن. من هیچ‌جای دیگه‌ای هم نتونستم نقد و دفاعی به این قضیه پیدا کنم برای همین نمی‌فهمم‌اش. قشر کم‌درآمد که کارگری می‌کنه، حقوقش اضافه شده یا فقط سختی‌اش اضافه شده؟ من می‌گم این‌جا یه قشری خیلی آسیب می‌بینند. قشر متوسط به بالا هیچ فرقی براشون نداره. ولی قشر کم‌درآمد چی؟ اونها همین‌قدر بی‌خیالند؟ در کنار همین پست کامران هم به زبان طنز نوشته: قبلا می‌گفتیم پراید رسید به زانتیا بیا، بیا، بیا، بیا! الان باید بگیم نان رسیده به طلا، بازم بیا، بیا، بیا.» مهرداد هم واکنش خودش را با یک شعر نشان داده و نوشته: یادش بخیر قدیما نون خالی مال فقیرا بود: با نان جوین خویش حقا که به است/ کالوده و پالوده هر خس بودن/ ور نبود بر سر خوان، آن و این/ هم بتوان ساخت به نان جوین. وحید هم در ادامه این شعر نوشته: این اتفاق به‌دلیل کاردانی مسئولان کشوره! گرانی و تورم و فقر روزافزون!» این نوشته وحید را در خیلی دیگر از نوشته‌ها هم می‌توان دید. درواقع گلایه از مسئولان مهم‌ترین بخش این واکنش‌هاست که در تمام کامنت‌ها دیده می‌شود.
عکسی که حال همه را خوب می‌کند
بین دغدغه‌ها و نگرانی‌هایی که مردم از آنها حرف می‌زنند، یک عکس هم هست که به سرعت در شبکه‌های اجتماعی و سایت‌ها پخش شده. یک نانوانی پشت شیشه مغازه‌اش نوشته: تا تمام‌شدن سهمیه آرد قبلی، نان با همان نرخ قبلی ارایه می‌شود» همین عکس و تعریف و تمجیدهایی که پای این عکس از نانوای منصف محله می‌شود نشان می‌دهد، مردم بیشتر از هر زمان دیگری منتظرند تا خودشان هوای همدیگر را داشته باشند. گرانی نان و گلایه‌های پای این عکس یک‌باره تمام می‌شود و همه به تحسین کسی می‌پردازند که به دنبال پر کردن جیب خودش نیست و هوای شهروندانش را دارد.
واقع‌بین باشید
یکی دیگر از کاربران هم با مقایسه سبک زندگی‌اش نشان داده قشر متوسط تا چه اندازه می‌تواند از این گرانی آسیب ببیند. او نوشته: 40 تا لواش ۴ روز واسه ما جواب نمی‌ده دیگه. واسه همین مجبوریم کمکی از نون‌های دیگه بهش اضافه کنیم، مثلا یه روز سنگک، یه روز تافتون. ۶۰ تومن پول لواش می‌شه، ۴۰ تومن هم پول اون کمکی‌ها. یعنی ماهی ۱۰۰ تومن. خیلی‌ها هستن که با ماهی ۵۰۰تومن زندگی می‌کنند، یعنی یک‌پنجم حقوقشون می‌ره واسه نون.
 یلدا هم به‌عنوان کسی که لب به گلایه نگشوده؛ درباره گران‌شدن نان در صفحه فیس‌بوکش می‌نویسد: درک گران‌شدن نان در بستر موقعیت کشور معنا پیدا می‌کنه. یعنی کافیه حواسمون به ارزان‌شدن نفت و مشکل تأمین بودجه باشه تا گرانی‌رو درک کنیم. با این وجود فکر می‌کنم می‌شد گرانی درمورد کالاهایی اعمال بشه که به‌طور مستقیم بر زندگی مردم تاثیرگذار نباشند.
 کالاهای لوکس‌تر و اون دسته از مواد غذایی که روزی اصلی طبقه پایین جامعه نباشه. الان با گران‌شدن نان عملا طبقه کارگر سفره‌هاشون کوچیک‌تر می‌شه. اما یه چیز دیگه هم هست و اون اسراف‌کردن نان است. ما ایرانی‌ها خیلی نان را اسراف می‌کنیم و بخش قابل‌توجهی از سفره‌مون‌‌رو این‌طوری هدر می‌دیم. چیزی که تا حالا یارانه براش در نظر گرفته شده بودن ولی دیگه انگار سهمی در یارانه‌های دولتی نداره. به‌هرحال این یه چراغ چشمک‌زن می‌تونه باشه که به طبقه پایین جامعه توجه کنیم و همگی نگران آنها باشیم.   
* تیتر، مصرعی از شعر محمدحسن هاشمی


تعداد بازدید :  55