| سهیلا نجیمی | خبرنگار کتاب|
مطلب حاضر برگرفته از دیدارها و گفتار نوشتههای هنرمندان عرصه تاپستری و نقاشی و گرافیک معاصر ایران است. هنرمندان بزرگی چون استاد احمدرضا دالوند، بهمن فیزابی، شهرام اسدی و زهرا خانسالار.
هدف از این مقاله، معرفی بیشتر چشمانداز هنر تاپستری و کتاب ارزشمند هنرمند معاصر خانم زهرا رسولزادهنمین است.
تاپستری (tapestry) به پارچههایی میگویند كه مبنای آن به شیوه گلیمبافت تهیه شده باشد. شیوه ساده موسوم به گلیمبافت در نساجی به معنای آن است كه پود بهطور كامل روی تار را بپوشاند و نقوش گوناگونی ایجاد كند.
پارچههای گلیمبافت در تركیب و امتزاج با تكنیكهای دیگر نساجی و بافندگی مثل قالیبافی، جاجیمبافی، ورنیبافی، پارچهبافی، میلبافی، مكرمهبافی، باتیك، چاپ سیلك، نمدمالی، سوزندوزی، چهلتیكه، قلمكار و... جلوههای غیرمنتظرهای از انواع «تكسچر» یا بافت (Texture) و رنگ را مقابل چشم قرار میدهند و زمانی كه این قابلیت فیزیكی با سلیقه فردی و زیباییشناسی هنرمند تركیب میشود، میتوان انتظار داشت كه چه میزان گستردهای از تنوع بصری و زیباییشناسی را با هنر تاپستری میتوان ارایه كرد.
زهرا رسولزادهنمین ازجمله هنرمندان این عرصه است که با استفاده بسیار بهموقع و حساسیت تصویری فوقمدرنش، آنچنان از بافت ساده پسزمینه آثار، برآمدگیها، گرهها و ریزش نخها و الیاف برآمده از سطح زیرین اثر بهرهبرداری میكند كه گاه مرز ظریفی میان سطح، برجستگیهای حجمگونه، فرمهای متحرك سهبعدی و رنگ و بافت را در معرض دید قرار میدهد. تاپستری از زمانهای دور به ما رسیده و نمونههایی از آن كه متعلق به كشورهای مختلف جهان است از گذشته باقیمانده است.
استاد احمدرضا دالوند، نقاش و گرافیست معاصر بر این باور است که: هنر تاپستری حدود 57سال پیش، پس از 3 قرن در ایران دوباره احیا شد و به نام «گلیمهای تصویری» در كارگاههای میراثفرهنگی در دستوركار قرار گرفت. عرصه بازتولید این هنر را میتوان در زمینههای زیر مشاهده کرد:
آثار بهدست آمده از منطقه پازیریك ایران
قطعهای مربوط به قرن اول میلادی با نقش صلیب در كشور پرو
آثار بهجا مانده از قبطیها از قرن دوم تا نهم میلادی در مصر.
آثار بهجا مانده از پارچههای ابریشمین در «كواسو» چین.
آثار اروپایی مربوط به قرن یازدهم میلادی و سوزندوزیهای «بایو» در فرانسه و «سنسرئون» در كولونی.
در بخش دیگری از تجارب ارزشمند زهرا رسولزادهنمین، با استفاده از پوست درختان و تنه پوسیده آنها، نگاهی جدید و خلاقانه به هنر تاپستری انداخته است. او برای تزیین كارهایش حتی از زنگولههای كهنه و زنگزده نیز استفاده كرده كه صدای آنها انسان را به یاد صحرا و حركت در طبیعت میاندازد. در این میان مجسمههایی از پاروها و قاشقهای چوبی نیز به چشم میخورد. برای این هنرمند، آخرین اثر هر نمایشگاهی، راه تازه كار هنری است و این راه انتها ندارد. مجموعهای از شگردهای نویافته این هنرمند در کتاب تاپستری او قابل بازخوانی است.
او روزبهروز متفاوتتر از گذشته كار میكند: ذهن و چشم او مدام درحال جستوجو و تحقیق و یافتن تازههاست. با دست كاركردن، بافتن و دوختن، بخش مهم زندگی است. وقتی دستها حركت میكنند، زندگی و عشق و امید میآورند.
تمام اطرافیان او میدانند چیزهای به درد نخور آنان روزی به یك تاپستری تبدیل میشود مثلا از نخ كوبلنهای قدیمی كه قرار بود راهی سطل زباله شود 22 اثر تاپستری با عنوان «آفتابگردان» ساخته شد یا میوههای درخت كاج كه روی زمین افتاده و كسی به آنها اعتنایی ندارد، تبدیل به تابلویی سهمتری میشود. در هنری که این هنرمند معاصر عرضه میکند، گونی چوبهای اضافه مغازه نجاری پر از ایدههای ناب برای بازآفرینی هنری است.
مسیر دستیابی زهرا رسولزادهنمین به انواع ماتریال در آفرینش دستساختههایش جالب توجه است، زیرا مواد مورد استفاده در كارهایش به مرور زمان و كسب تجربه بیشتر تغییر مییابد و او هم ذهن خود و هم تاپستری را وسعت میبخشد. مثل:
- پشم رنگشده با ضخامتهای مختلف، ابریشم، نخ، گونی، طناب، كنف یا پشم و نخ خام كه رنگرزی و به شكلهای مختلف پیچیده شدهاند.
- چراغهای ریز رنگی بر حسب رنگ جدا میشدند. شلنگهای نوری كه در شهر لابهلای درختها به كار رفته بود.
- مهرههای سفالی، چوبی، قرقرههای چوبی قدیمی، پاركت، پاروهای چوبی آبخورده، زنگولههای زنگزده و...
- این هنر گرم، دلپذیر و بهشدت خانگی در بسیاری موارد در مقایسه با مجسمهسازی، هنری زنانه محسوب میشود. تاپستری در غنای فضاهای داخلی و زیبایی خیرهكنندهای كه هم روح و جان بومی دارد و هم بهشدت بینالمللی است ازجمله فعالیتهای خلاقی است كه باید بیش از اینها به آن پرداخته شود.
با این همه بد نیست بدانید:
تاپستری هنری چیدهمانی و تلفیقی هنرمندانه از بافت، گرافیک، نقاشی و آینهکاری است که امروزه در عرصه هنرهای تجسمی دنیا جایگاهی خاص دارد.
تاپستری گونهای از بافت است که در تار و پود آن علاوه بر پشم و نخ، موادی مانند فلز، چوب و شیشه در آن مورد استفاده قرار میگیرد.
بهطورکلی این نوع بافتهها در ابعاد و حجمهای کوچک و دیوارکوب و احجام پیکرهمانند، کاربردی همچون تابلوهای نقاشی و مجسمه دارد و برای زیباییسازی محیط و گرمیدهنده فضای موردنظر، مورد استفاده قرار میگیرد.
این احجام عظیم و سنگین مانند دیوارکوبها، یا دیوارآویزها، حجمهای پیکرهای، الیافبافتههای جداکننده فضا و حتی دیوارهای ساختهشده از الیاف، علاوه بر زیبایی بخشیدن به فضا در ارتباط با معماری نیز مطرح میشود؛ همچنین در صحنهآرایی بهعنوان عناصر صحنه بهکار میرود.
در تهیه این اثر هنری از تکنیکهای مختلف نساجی و بافندگی ازقبیل قالیبافی، گلیمبافی، جاجیمبافی، ورنیبافی، پارچهبافی، داراییبافی، کارتبافی، مکرمهبافی، میلبافی، چاپ سیلک، باتیک، قلمکار، نمدمالی، سوزندوزی و چهلتکه استفاده میشود. پیدایش این هنر در کشورهای اروپایی مانند فرانسه بوده که برای پوشاندن دیوارهای بلند و همچنین گرمابخشی ساختمانها از این تکنیک استفاده میکردند.
از اواخر قرن 11میلادی در اروپا گلیمهای دیوارآویز برای تزیین دیوار کلیساها و کاخها بافته میشد که از داستانهای مذهبی، اساطیری، رزمی و بزمی برای بافت آنها استفاده میشد.
این هنر حدود 57سال پیش، پس از 3 قرن در ایران دوباره احیا شد و به نام گلیمهای تصویری در کارگاههای میراثفرهنگی در دستورکار قرار گرفت.
نساجی که از قدیمیترین تولیدات و مشاغل جوامع بشری به حساب میآید؛ از نخستین پارچههای زمخت و سادهای که انسان توانست بر قامت کشیده تا از مزاحمت حشرات و گزند سرما نجات یابد تا پارچههای غیرکاربردی که صرفا برای زیبایی و تزیین تولید میکرد، قرنها گذشته است.
هدف از تولید پارچه، الزاما فراهمکردن پوشش مناسبی برای اندام آدمی نبود و نیازهای عالیتر و ظریفتری را نیز شامل میشد، پارچههایی برای زیبایی محیط زندگی نیز به مرور تولید شد؛ نوعی از تولید که هدف هنری آن از هدف مصرفیاش، اهمیت بیشتری داشت.