شماره ۱۶۸۰ | ۱۳۹۸ دوشنبه ۹ ارديبهشت
صفحه را ببند
با مجید رُهبانی، مدیر انتشارات «جهان کتاب» به مناسبت برگزاری نمایشگاه کتاب تهران - بخش پایانی
لازم نیست ادای فرانکفورت را در بیاوریم

شهروند| بخش نخست مصاحبه با مجید رُهبانی مدیرمسئول ماهنامه «جهان کتاب» و مدیر انتشاراتی به همین نام، شنبه ‏گذشته در صفحه ویژه نمایشگاه کتاب چاپ شد. در بخش نخست این گفت‌و‌گو، با مدیر انتشارات «جهان کتاب» درباره ادوار ‏مختلف نمایشگاه کتاب، تأثیر مقتضیات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی بر سلیقه کتابخوانی مردم، اثرگذاری دولت‌های پس از ‏پیروزی انقلاب بر کاهش یا افزایش اقبال مردم نسبت به کتاب و... صحبت کردیم. اینک بخش دوم و پایانی این مصاحبه پیش ‏روی شماست.   ‏
از  دوران رونق بازار کتاب و حتی زیر چاپ رفتن برخی کتاب‌های به اصطلاح «ممنوعه» در یک بازه زمانی خاص (دولت ‏اصلاحات) صحبت به میان آوردید. می‌توانید به برخی از این «ممنوع»ها که بعد از مدت‌ها اجازه چاپ گرفتند، اشاره کنید؟
خب می‌شود به بعضی از کتاب‌های فریدون آدمیت اشاره کرد که مدت‌ها بود چاپ نمی‌شدند. یا حتی تعدادی از آثار احمد ‏شاملو مانند «کتاب کوچه» که سال‌ها بود اجازه انتشار نداشتند، اما در این دوره به ویترین کتابفروشی‌ها راه یافتند. ‏نویسنده‌هایی هم بودند که در دوره‌ای کارهایشان منتشر و سپس از چاپ مجدد آنها جلوگیری شده بود؛ اینها هم توانستند در ‏این دوره اجازه انتشار دوباره آثارشان را بگیرند. به‌عنوان نمونه برخی از کارهای احمد محمود مثل رمان «همسایه‌ها» که ‏مدت‌ها بود اجازه چاپ نمی‌گرفت در این دوره با حذف بعضی بخش‌ها منتشر شدند. به واقع باید گفت ما در این دوره رونق ‏بازار کتاب همراه با گشایش سیاسی، اجتماعی و ادبی را تجربه کردیم. ‏
این رونقی که از آن حرف می‌زنید تا چه میزان در مقوله استقبال و گرایش عامه مردم به کتابخوانی تأثیر داشت؟ ‏
خیلی کم. بگذارید یک مثال واضح برایتان بزنم؛ فرض کنید همین امروز ممیزی کتاب به‌طور کامل حذف شود، مطمئن باشید ‏این اتفاق در بهترین حالت ممکن میزان هزینه‌کرد مردم برای کتاب و سرانه مطالعه را‌ درصد بسیار کمی افزایش خواهد داد. ‏در واقع بحث «کتابخوانی» با مسائلی از این دست رابطه مستقیم ندارد. روراست بگویم، باید در جامعه نیاز به مطالعه ‏احساس شده و کتابخوانی به عادت مردم تبدیل شود. بله در دوره‌هایی که گشایش‌های سیاسی به‌وجود می‌آید تیراژ کتاب‌ها به شکل ناگهانی بالا می‌رود، اما اینها اتفاقاتی مقطعی هستند و نمی‌توانند تأثیر ‏خود را به شکل بلندمدت حفظ کنند. اما وقتی عادت به مطالعه به وجود آمد دیگر هیچ چیز نمی‌تواند آن را تحت‌تأثیر خود قرار ‏دهد.‏
با وجود سال‌ها سابقه حضور در نمایشگاه کتاب آیا هنوز به این پدیده به‌عنوان یک فرصت نگاه می‌کنید؟ ‏
نمایشگاه کتاب یک بازار بزرگ فروش است و بیش از این هم نیست. این فرم ایرانی نمایشگاه کتاب است و در میان مردم ‏هم کاملا جا افتاده. از طرفی ناشران ما همیشه با مشکل نقدینگی مواجه هستند، زیرا هزینه‌ای که برای چاپ آثار متحمل ‏می‌شوند در بهترین حالت ممکن 10 الی 12 ماه بعد به مرحله بازگشت سرمایه می‌رسد. این‌جا و در نمایشگاه کتاب به دلیل ‏مواجهه مستقیم ناشران با مردم، حتی با وجود تخفیف‌های 20 و 30 درصدی، به دلیل کوتاه‌شدن روند بازگشت سرمایه، ‏نمایشگاه یک فرصت مناسب برای فعالان عرصه تولید کتاب تلقی می‌شود. از بعد عمومی‌اش هم که بنگریم نمایشگاه با همه ‏کمی و کاستی‌هایش یک اتفاق فرهنگی است و بالاخره تأثیر مثبت خود را دارد.   ‏
نمایشگاه کتاب منهای انتفاع مالی به‌طور اخص برای ناشران چه مزایایی در بر دارد؟
خب در طول‌سال ما دست‌مان از آثار ناشران شهرستانی کوتاه است و نمایشگاه فرصت خوبی است تا این مشکل مرتفع ‏شود. چندسالی هم می‌شود که ناشران افغانستانی با کتاب‌های فارسی خود در نمایشگاه حضور پیدا می‌کنند. اعتقادم این است ‏که اگر ما وجه «فروشگاه بزرگ کتاب» بودن را امری منفی تلقی نکنیم و در برنامه‌ریزی‌هایمان به دنبال این نباشیم که ادای ‏نمایشگاه‌هایی چون فرانکفورت را در بیاوریم، در مجموع به نتایج بهتری دست  خواهیم یافت. ‏
در پایان به‌عنوان یک ناشر تحلیل شما از معضل کتاب‌نخوانی ما ایرانی‌ها چیست؟ ‏
بازار فعلی نشر ایران در مقایسه با سال‌های قبل در زمینه‌ پاسخگویی به سلایق مختلف خوب عمل کرده است. آثار خوبی به ‏چاپ می‌رسند و کیفیت کارها هم تا حد قابل قبولی بالاست. اما در پاسخ به این سوال که چرا هنوز سرانه مطالعه پایین است ‏باید گفت عوامل بسیاری دست‌به‌دست هم داده‌اند تا شاهد چنین آماری باشیم. بله یکی از دلایل مهم آن مسائل اقتصادی است اما ‏فاکتور تاثیرگذارتر از دید من به تغییر ارزش‌ها و منزلت‌های اجتماعی برمی‌گردد. ‏


تعداد بازدید :  226