شماره ۴۴۷ | ۱۳۹۳ دوشنبه ۱۷ آذر
صفحه را ببند
پیام شهروند‌‌‌‌‌‌
سامانه پیام کوتاه : 3000097

 در روزنامه وزین شهروند جای دریافت پیام باید در صفحه اول یا دوم و سوم باشد نه یک جای پرت روزنامه. البته حق دارید امورات روزنامه هم باید بچرخد.
شهروند: حق دارید. البته اگر خاطرتان باشد این ستون ابتدا در صفحه اول روزنامه جا داشت ولی به خاطر چاپ آگهی ناچار شدیم جای ستون را تغییر دهیم.
  آقای هوشمندیار درمورد حذف یارانه قلم‌فرسایی و راهنمایی فرموده‌اند که آن را به بخش تولید اختصاص دهند. به من بگویند میلیاردهادلاری که تا حالا به این بخش داده شده مشکل بی‌کاری را حل کرده یا قسمت اعظم سر از بازار آزاد درآورده و تبدیل به ماشین‌های میلیاردی و آیینه دق جوانان شده‌ و...
شهروند: آقای هوشمندیار اظهارنظر کارشناسی و علمی کرده‌اند اما این که تسهیلات اختصاص‌یافته به بخش صنعت درست هزینه نشده یا در محل‌های دیگری صرف شده مشکل از جای دیگر است!
  عجب شیب ملایمی؟! گرانی 45درصدی نان، مرغ 7000تومانی، گوجه 6000تومانی و... آیا بلانسبت مسئولان مردم را نادان تصور کرده‌اند؟
شهروند: دور از جانتان و جانمان!
  چطور اسیدپاش‌های تهرانی در کمتر از 24 ساعت دستگیر شدند، اما بعد چند ماه خبری از اسیدپاش‌های اصفهانی نیست؟
شهروند: ظاهرا ماجرای اصفهان خیلی پیچیده شده. پلیس گفته با 170 فرضیه روبه‌روست.
 با این وضعی که قیمت نان هر چند وقت یک بار بالا می‌ره باید به‌زودی برای خرید نان از بانک‌ها وام خرید نان گرفت!
شهروند: با این بهره‌های بانکی بنده که ترجیح می‌دهم از گشنگی به دیار باقی بشتابم!
  امام علی علیه‌السلام در خطبه 27 نهج‌البلاغه خطاب به ما و دولتمردان می‌فرماید: پس از آن که با شما بجنگند با دشمنان نبرد کنید. به خدا سوگند هیچ قومی در موضع خود مورد حمله قرار نگرفت جز این‌که ذلیل شد.
شهروند: ای کاش منظورتان را واضح‌تر بیان می‌کردید یعنی الان مسئولان باید با کجا وارد نبرد شوند؟
  صاحبخانه شدن برای ما حقوق‌بگیران معمولی و کارگران به یک رویا تبدیل شده است.
شهروند: بله متاسفانه آن هم به یک رویای خیلی دور!
  چند روز پیش به سپهسالار برای خرید کفش رفته بودیم. در آنجا جوان باقالی‌فروشی را دیدم که یک گوشی گلکسی داشت. حیرت‌زده شدم واقعا در جامعه ما چه خبر است؟ خاطرم هست زمانی هر کسی از هر قشر و طبقه‌ای از امکانات و وسایل متناسب با موقعیت و درآمدش استفاده می‌کرد و همه هم از آنچه داشتند لذت می‌بردند ولی الان همه چیز به هم ریخته.
شهروند: حق باشماست. دیگر هیچ کس به داشته‌هایش هم قانع نیست چه رسد به این‌که برای نداشته‌هایش دچار طغیان روحی نشود!


تعداد بازدید :  385