شماره ۴۴۴ | ۱۳۹۳ پنج شنبه ۱۳ آذر
صفحه را ببند
تجمعات اتوبوسی!

|  حسین شیرازی  |

هرچقدر در مزایای اتوبوس‌سواری بگویم کم گفته‌ام. یک تفریحی که جدیدا کشف کرده‌ام و بی‌تناسب با این شهرهای بزرگ و بی‌روح هم نیست این است که آخر شب‌ها سوار اتوبوس بی‌آرتی شوم و از اول خط تا آخر خط کنار پنجره بنشینم و آدم‌هایی را که آن وقت شب با حالت خسته و داغون سوار اتوبوس می‌شوند تماشا کنم. البته این کار را به دیگران توصیه نمی‌کنم چون آدم‌های ناجور و عجیب و غریب هم آن وقت شب سوار می‌شوند و توی دلت را خالی می‌کنند. بگذریم. چیزی که می‌خواهم در این‌جا بیان کنم درخصوص زمان شلوغی اتوبوس‌هاست. فی‌الواقع، ‌وقتی که اتوبوس خالی است و صندلی فراوان که همه خوشحال‌اند و راضی. اما امان از وقتی که اتوبوس شلوغ است و نه‌تنها جا برای نشستن نیست، بلکه جا برای ایستادن هم به زور پیدا می‌شود. یک پدیده شایع این است که دوستانِ ایستاده – البته از قسمت خانم‌ها خبر ندارم- دم در اتوبوس تجمع می‌کنند تا موقع پیاده شدن بهشان فشار نیاید. این تجمع دم در باعث می‌شود عزیزانی که می‌خواهند سوار شوند، نتوانند. حالت نزار این عزیزان را وقتی که می‌خواهند سوار شوند و نمی‌توانند. به‌یاد آورید؛ به وسط اتوبوس نگاه می‌کنند و با حالت ملتمسانه یا طلبکارانه – بسته به روحیات عزیز سوارشونده- می‌گویند: «آقا اون وسط خالیه. برید عقب‌تر تا ما هم سوار شویم.» در این لحظه است که اگر نگاهی به چهره دوستان تجمع‌کننده دم در بیندازید می‌بینید که گویی اساسا صدایی نشنیده‌اند. از سر جایشان تکان نمی‌خورند. راه را بسته‌اند و عقب هم نمی‌روند. در این‌جا اگر آن عزیز سوارشونده باز هم پافشاری کرد، نهایتا یکی از دوستان تجمع‌کننده درمی‌آید که: «ایستگاه بعد می‌خوام پیاده بشم. نمی‌تونم برم عقب. اگر جا نیست منتظر بمون تا اتوبوس بعد!»
دوست تجمع‌کننده: بله پس چی؟! اگر من برم عقب‌‌ همان آقا میاد و جلوی راه می‌ایسته و من نمی‌تونم ایستگاه بعد پیاده شم.
دانشجوی رشته جغرافیای پراکندگی: اگر این‌طوره پس پراکندگی افراد در اتوبوس‌ها باید به گونه‌ای باشه که یک عده نشسته باشند، دم در شلوغ و باقی راهرو اتوبوس خلوت باشه. یک عده هم به‌رغم این‌که جا هست، نتونن سوار بشن. این درسته؟! واقعا درسته؟!
نکته باریک: کی گفته که اگر بری عقب نمی‌تونی پیاده شی؟ پس اون‌هایی که ته اتوبوس نشسته‌اند هیچ‌کدوم نمی‌تونن پیاده شن؟! همین خودت اگر صندلی خالی آخر اتوبوس پیدا شد با 20 نفر دیگه رقابت می‌کنی تا بشینی. اصلا هم فکر نمی‌کنی که ممکنه نتونی پیاده شی!
عقل کل: ترجیح می‌دهم از مترو استفاده کنم که این‌قدر حرف و حدیث نداشته باشد.
من: عقل کل! این نکته در مورد مترو هم دقیقا صادقه.
وجدان بیدار و آگاه: خودتان را جای عزیزی بگذارید که منتظر بوده تا اتوبوس بیاید و حالا برای این‌که شما می‌خواهید کوچکترین فشاری را موقع پیاده شدن تحمل نکنید، مجبور است بماند تا اتوبوس بعد.
تکمیلی وجدان آگاه و بیدار: حالا تو برای خدا کار یکی دیگه رو راه بنداز و برو وسط تا اون سوار بشه؛ خدا هم کار تو رو راه می‌اندازه و نمی‌ذاره تو در اتوبوس حبس بشی و نتونی پیاده شی. مگه نمی‌گن از هر دستی بدی از همون دست پس می‌گیری؟!
دانشجوی رشته جغرافیای پراکندگی: نظر شما چیه دوست تجمع‌کننده؟!


تعداد بازدید :  261