شماره ۱۶۰۳ | ۱۳۹۷ سه شنبه ۲ بهمن
صفحه را ببند
شادي را از مردم دريغ نكنيم

اگر به هندوستان رفته باشيد، اين واقعيت را مي‌توان به چشم ديد كه با وجود فقر و ناداري و از آن مهمتر نابرابري چشمگيري كه در اين كشور و در ميان مردم آن‌جا مي‌بينيم، نوعي رضايت از زندگي را هم به ‌طور نسبي در آن‌جا مشاهده مي‌كنيم؛ رضايتي كه به احتمال فراوان ريشه در شادبودن اين جامعه دارد. درواقع شادي نتيجه رضايت نيست بلكه تا حدي بر عكس است و رضايت از زندگي نتيجه و محصول امکان شادزيستن است. چه بسيار افراد ثروتمندي كه از زندگي خود رضايت ندارند زيرا شاد نيستند و برعكس.
محدودیت در شادي و مظاهر آن در حال تبديل‌شدن به يكي از معضلات جامعه ايران است؛ جامعه‌اي كه از رنگ پوشش‌هايش گرفته تا رفتارهاي شادي‌بخش آن بشدت در تنگنا قرار دارد. هنگامي كه در اتوبوس يا مترو قرار داريم، اگر با دقت نگاهي به اطراف خود بيندازيم، متوجه مي‌شويم كه بيشتر افراد در حالتي گرفته قرار دارند و منتظر گذر زمان هستند، بدون آنكه از لحظات خود استفاده‌اي ببرند. هر چند با آمدن گوشي‌هاي هوشمند قدري از اين مشكل تخفيف يافته و بسياري از آنان سر در گوشي خود دارند.
در چنين جامعه‌اي است كه يك فيلم ساده و عادي از شادي چند نفر از سربازان عزيز تبديل به يك موضوع مهم و ديدني مي‌شود؛ چرا كه كسي انتظار ندارد كه شاهد اين حد از شادي باشد. پدیده‌ای که در جامعه دیگر از فرط تکرار ارزش خبری‌شدن ندارد يا كوچك‌ترين تغييرات در مدارس كشور به سوي شادكردن محيط آموزشي  تبديل به يك معضل براي وزارتخانه مي‌شود؛ نمونه‌اش اجازه‌دادن براي ديدن بازي فينال جام باشگاه‌هاي آسيا بود که به وزیر اخطار داده می‌شود.
متأسفانه نظام آموزشي ما در همه سطوح از ابتدايي گرفته تا دوره سربازي مبتني بر يك نوع نظم و انضباط خشك و با مقررات سفت و سخت است. اين محيط‌ها را بيش از آنكه محيط زندگي بدانيم، محيط صرفا آموزشي تلقي كرده‌ايم. در حالي كه شركت‌هاي مهم دنيا نيز براي افزايش كارايي در حال تبديل‌کردن محيط كار به محيط پوياي زندگي و شادي و نشاط هستند، ولی ما هنوز در پي حفظ نظم و مقررات خشك و يك‌دست در محيط آموزشي و... هستيم و گمان مي‌كنيم نياز اصلي دانش‌آموزان آموزش است؛ و به همين علت و در نتيجه همين سياست‌ها است كه دانش‌آموزان از محيط آموزشي خود ابراز بيزاري مي‌كنند و حتی به آموزش هم رغبت نشان نمی‌دهند. حتي نوع لباس‌پوشيدن ما نيز اين امر را القا مي‌كند كه همه بايد از يك نظم نانوشته تبعيت كنیم؛ رنگ‌هاي تيره و يك شكل براي روپوش مدارس يك نمونه از اين سياست است. مشكل اينجاست كه تصور مي‌شود برخي از افراد با مقوله شادي مخالف هستند و آن را خلاف اخلاق پرهيزگارانه مي‌دانند. نتيجه منفي چنين برداشتي اين است كه اخلاق پرهيزگارانه تبديل به يك دستور و سياست از بالا و به‌سرعت تبديل به رياكاري مي‌شود.
براي كاهش فشارهاي زندگي و نيز افزايش رضايت از زندگي بايد درهاي شيوه‌هاي معمول و پذيرفته‌شده شادي و نشاط را بر روي مردم باز كرد. شايد مسئولان و سياست‌گذاران كشور به تبعات رواني و حتي سياسي و اقتصادي اين محدوديت‌هاي ابراز شادي توجه ندارند، در اين صورت مي‌توانند از جامعه‌شناسان و روان‌شناسان كمك بگيرند و در سياست‌هاي خود در اين باره تغيير دهند.

 


تعداد بازدید :  404