خشایار اعتمادی خواننده

 حقوق شهروندی برای من تبدیل به دغدغه‌ای جدی شده و به همین خاطر هم‌اکنون درحال پیگیری طرحی تحت عنوان «از پارس تا خزر ایران نشسته است» هستم. در راستای این طرح درحال برقراری برخی از هماهنگی‌ها با سازمان تأمین‌اجتماعی هستیم. در این مسیر درحال برقراری نشست‌ها و گفت‌وگوهای مختلفی با سایر فرهیختگان دانشگاه، اساتید حوزه علمیه هستیم. کاری که درحال انجامش هستیم بر مسائلی چون حقوق شهروندی، تعاملات شهروندی و ... تمرکز دارد. مشکل آنجاست که به‌خاطر فقدان توضیح و تعریف مناسب هرکدام از این مباحث باعث پراکندگی‌ها و سردرگمی‌هایی می‌شود که چالش‌های اجتماعی را در پی دارند. وقتی اسم خشایار اعتمادی به میان می‌آید خیلی‌ها فکر می‌کنند فعالیتی در حوزه موسیقی درحال انجام است. کاری که ما درصدد آن هستیم اصلا در حوزه موسیقی نیست. ما درحال انجام صد گفت‌وگو هستیم که همگی در شبکه5، شبکه شما و شبکه رادیویی جوان پخش خواهند شد. طرح موردنظر، فعالیت‌های مختلف فرهنگی نظیر ساخت تئاتر، سریال، انجام گفت‌وگو و تولیدات موسیقایی را مدنظر قرار داده است. امیدوار هستم بتوانیم این پروژه را در سراسر ایران اجرا کنیم. این طرح باتوجه‌به پیگیری همزمان مقوله‌های اجتماعی و فرهنگی نتایج مشترکی را دراختیار ما قرار می‌دهد و پس از انعکاس یافتن توسط رسانه‌های مختلف مکتوب و رسانه‌های تصویری و رادیویی، علاوه‌بر آن‌که مثل قطرات باران تلنگری به هر یک از ما خواهند زد می‌تواند خط مشی را برای مدیریت کلان تعریف کند. برای تعریف حقوق شهروندی مسیر را نشان مدیران می‌دهد و  طی آن مسیر را هموارتر می‌کند. به نظر من آنچه باعث لجام گسیختگی نهادهای مختلف شده است (از خانواده گرفته تا جامعه) مشخص نبودن حقوق شهروندی است. معتقدم آنچه از دل جامعه می‌آید تاثیرگذاری به مراتب بیشتری در مقایسه با سیاست‌های تحمیل شده از سوی مقام‌های بالادستی دارد. جا دارد خاطره مناسبی که در این زمینه در ذهنم نقش بسته را بیان کنم. چند وقت پیش در یکی از کشورهای خارجی به مسافرت رفته بودم. در آن‌جا اتفاقی افتاد که از دید من با رفتارهای اجتماعی مرسوم مغایرت داشت. بروز این اتفاق باعث واکنش افراد مختلف جامعه شد. من از دیدن چنین صحنه‌ای واقعا لذت بردم. چرا که احساس کردم در آن‌جا خود مردم هستند که حقوق شهروندی و دامنه‌های تحقق‌اش را معنا می‌کنند. نقش مدیریت کلان در این بین این‌گونه است که حقوق معنا شده توسط مردم و عرف اجتماعی می‌تواند به صورت یک قانون از سوی مقام‌های مسئول در بیاید. بنابراین هرکدام از ما می‌توانیم در جایگاهی که داریم برای تحقق این مهم تلاش کنیم و با برقراری یک موج اجتماعی آشنایی تک‌تک مردم با مفهومی به نام حقوق شهروندی را میسر کنیم. بسیاری از مردم هنوز نمی‌دانند در مقابل اجتماع   حقوق و تکالیفی دارند. به نظر من کار کردن در این مسیر تاثیرات خود را خواهد داشت. برای من کار کردن در حوزه‌های مختلف اجتماعی و فرهنگی تاثیرگذاری بسیار بیشتری در مقایسه با حوزه موسیقی دارد. شاید به همین دلیل باشد که در سال‌های اخیر در حوزه موسیقی فعالیت کمتری دارم و سعی می‌کنم برای نیل به آرمان‌های اجتماعی فعالیت‌های فرهنگی بیشتری انجام دهم. مدت یک‌سال و نیم از تحقیقات ما در این مسیر می‌گذرد. امیدوارم بتوانیم در این مسیر با همکاری اهالی دلسوز رسانه و مطبوعات گام‌های مهمی را برداریم.