شماره ۴۴۴ | ۱۳۹۳ پنج شنبه ۱۳ آذر
صفحه را ببند
معنای خردجمعی و عقلانیت

هوشنگ ماهرویان نویسنده و پژوهشگر تاریخ

در قرن بیستم در باب خردجمعی، کارهای فکری زیادی شده است. «یونگ» که شاگرد فروید بود خردجمعی را به ضمیر ناخودآگاه و ضمیر خودآگاه جمعی تقسیم می‌کند. زمانی‌که جامعه، اسطوره‌زدایی می‌شود، بیشتر اسطوره‌ها به ناخودآگاه جمعی انتقال پیدا می‌کنند. گاهی این ناخودآگاه، بروز می‌کند و مسائلی را به‌وجود می‌آورد. به‌طور مثال، فاشیسم در آلمان، توسط همین اسطوره‌هایی که در ناخودآگاه جمعی پنهان شده بودند به‌وجود آمد. در هر صورت، جامعه غرب، در قرن 18، اسطوره‌زدایی شد. قرنی بود که خرد علمی، جای اسطوره‌ها را گرفت. لذا در ضمیر آگاه جامعه، اسطوره‌های دیگر کارآیی خودشان را از دست دادند و نگاه علمی و جامعه‌شناختی و به‌طورکلی نگاه علمی جای آن را گرفت.
روش‌های بکارگیری خردجمعی در جامعه
تردید نمی‌توان کرد برای این‌که خردجمعی رشد پیدا کند، نیاز به کار روشنفکری و روشنفکران وجود دارد. به‌طور مثال، ما امروز با معضل و مشکل کم‌آبی روبه‌رو هستیم، با معضلی به نام تخریب محیط‌زیست مواجهیم، از طرفی جنگل‌های شمال درحال از بین رفتن هستند، از طرف دیگر، دریای خزر رو به نابودی و درحال از دست دادن شرایط زیستی‌اش است و بیش از 90‌درصد حیات موجودات دریایی در دریای خزر از بین رفته. با عنوان کردن این قضایا و تحلیل و تفسیر عقلانی و صحیح روشنفکران، این موضوع و راه‌حل آن تبدیل به یک خردجمعی می‌شود؛ و در این زمان است که جمع، خرد و توان خود را به کار می‌گیرد تا با این معضلات مقابله کند. یکی از دوستانم یکبار پرسید، «تقصیر از بین رفتن محیط‌زیست، به گردن چه کسی است؟ و خودش پاسخ داد معلوم است که تقصیر 77‌میلیون جمعیت ایران»  لذا خردجمعی را باید آماده کرد و پرورش داد.

باید در باب هر موضوع و مسأله‌ای، به کمک خردجمعی نحوه صحیح‌ اندیشیدن و رفتار عقلایی را آموخت. در موضوع معضلات اجتماعی و فرهنگی نیز مسأله به همین صورت است. باید تمام مسائل و معضلات را به خردجمعی احاله دهیم تا با کمک آن، به نتایج مطلوب برسیم. حالا وظیفه چه کسی است که این کار را انجام دهد؟ روشنفکران و قشر آگاه یک جامعه می‌توانند با نوشتن و با گفتن، خرد جمعی را ایجاد و دخیل در این معضلات کنند و او را در حل این مسائل، مشارکت دهند. چراکه خردجمعی، از خردفردی، قدرت و عقلانیت بیشتری در خود دارد.
حقانیت و معقولیت خردجمعی
اگر ضمیر ناخودآگاه یک جامعه به رشد و عقلانیت مطلوب رسیده باشد، قطعا مسیر درستی را پیش می‌گیرد. اما همان‌طور که اشاره کردم، اگر ضمیر ناخودآگاه، به رشد و تکامل نرسیده باشد و طغیان کند، افرادی مثل هیتلر و استالین برمی‌خیزند. لذا همیشه اینطور نیست که خردجمعی، در جهت درستی گام بردارد. هرچه علم در جامعه بیشتر گسترش پیدا کند، خردجمعی، حرکت و سیر رشد بهتری خواهد داشت. با این توصیف، وظیفه روشنفکران جامعه، گسترش و بسط نگاه علمی به جهان، به تاریخ و به جامعه است. لذا پیش‌فرض این مهم، با آزادی رابطه تناظری دارد. در محیط دموکراتیک است که می‌توان ذهن و نگاه علمی به جهان را گسترش داد. رشد خردجمعی، در تضارب عقاید ظهور می‌یابد و لازمه این تضارب عقاید، آزادی است.
موانع پیش‌روی خردجمعی
 در جامعه کنونی ایران
در ایران، یک استبداد تاریخی وجود دارد که ما را اسیر خود کرده و به احتمال زیاد، در ذهن تک‌تک ما نفوذ کرده است. این استبداد تاریخی، حاصل شرایط اقلیمی، جغرافیایی، حکومت‌های مقتدر، تهاجم‌هایی که در طول تاریخ به این کشور شده و مواردی از این دست است. در ذهنیت ما چنین نگاه مستبدانه‌ای به جهان ریشه دوانده. برای از بین بردن این نگاه، باید آن را نقد کرد؛ آن‌قدر آن را نقد کنیم که به حقانیت این موضوع برسیم که افرادی که با اندیشه‌هایی متفاوت از من، در مقابل من قرار دارند، می‌توانند نحوه دیگری جز آنچه که من فکر می‌کنم، فکر کنند و به جهان اطرافشان بیندیشند. باید به حقوق دیگران در باب انتخاب و حفظ عقیده متفاوت از عقیده خودمان، احترام بگذاریم. یعنی به‌طور کلی، به رسمیت شناختن عقایدی متفاوت از عقاید خودمان. اینجاست که می‌رسیم به گفت‌وگو که جزو پیش‌شرط‌های اصلی برای تعالی خردجمعی است. به عبارت بهتر، «گفت و شنید»، یعنی همان‌طور که من می‌گویم و مخالف من گوش می‌دهد؛ باید این حق را به او بدهیم که او نیز سخن بگوید و من هم توانایی شنیدن سخن او را داشته باشم. این نوع نقد است که می‌تواند موجب آزاد اندیشی در جامعه شود و نگاه مستبدانه تاریخی را از ذهن ما بزداید. درنهایت حاصل این آزادی اندیشه، ظهور خردجمعی و عقلانیت است.


تعداد بازدید :  215