شهربانو امانی فعال سیاسی
خرد جمعی درواقع همان عقلانیت و تصمیم عمومی است. انسان از یکسو واجد فردیت و از سویی دیگر جزیی از یک کل است چون در جمع زندگی میکند. بر همین اساس انسانها دغدغههای فردی و اجتماعی تعریف شدهای دارند. طبیعتا همانطور که ما در فرهنگ عامه خود ضربالمثلی با این مضمون داریم که یک دست صدا ندارد؛ در تاریخ ما این خرد جمعی و رفتارهای مردمی در قالب تصمیمگیریهای گروهی در خانواده، فامیل، محله، شهر و روستا رواج داشته و اساسا مردم کشور ما هم به سمت مشورتپذیری و استفاده از مشاوره و راهنمایی دیگران گرایش داشتهاند. در دنیای مدرن هم شاهد گرایش اجتماعات به خردجمعی و عقلانیت هستیم بهطوری که همه به این واقعیت رسیدهاند که تصمیمات جمعی از تصمیمات فردی بهتر است زیرا باعث بروز مشارکتپذیری اجتماعی در میان گروههای مختلف مردم میشود. در کشور ما این تصمیمات جمعی در قالب تشکلهای سیاسی، صنفی و مدنی دیده میشود. در حوزه کلان هم برای اداره جامعه، هیأت دولت، شوراها و دیگر قوا و در ذیل این نهادها دستگاههای اجرایی و سایر نهادها را داریم. در بسیاری از کشورها قوانین برآمده از خردجمعی و عقلانیت چه در حوزه دولتی یا پارلمانی باشد و چه براساس سازمانهای مردم نهاد و تشکلهای غیردولتی، مبتنیبر عرف جامعه پذیرش میشود. به عبارت دیگر قوانین مدنی به فرهنگ و عرف جامعه تبدیل میشوند. پارلمان یکی از نهادهایی است که در آن تصمیمات به صورت گروهی گرفته میشود و میتوان در این نهاد شاهد تبلور خردجمعی بود. در سطح بینالمللی نیز نهادهای منطقهای مثل کشورهای اسلامی یا کشورهای گروه 1+5 را میتوان ازجمله تجمعاتی که براساس خردجمعی تصمیمگیری و فعالیت میکنند، تلقی کرد. در بخشهای غیردولتی و غیرحکومتی، تشکلهای سیاسی، مدنی، صنفی و نهادهای غیردولتی درواقع مسیر و روند تصمیمگیری بر پایه خردجمعی را تمرین میکنند و این نهادها نمونههای مردم نهاد از خردجمعی است. یکی از بنیانیترین اصول فعالیت گروهی، صنفی و حزبی این است که افراد به نظر جمع و آرا همگروههای خود احترام بگذارند و تصمیمات گروهی بر تمایلات و سلایق فردی مقدم باشد. بخش مهمی از این فرآیند به اعضای نهادها برمیگردد. درواقع این مراکز در وجه اول بهواسطه اندیشه و فکر مشترک شکل میگیرند و هدفشان هم رفع دغدغههایی است که برای آن دور هم گرد آمدهاند؛ پس مینشینند در مورد یک موضوع بحث میکنند، قاعدتا هم همه اعضا در مورد موضوع اظهارنظر میکنند و نهایتا وقتی به نتیجهای میرسند رأیگیری میکنند و تصمیم نهایی را براساس رأی اکثریت اعضا میگیرند. این همان بکار بردن خردجمعی و عقلانیت گروهی است که به تصویب مصوبه و قانون تبدیل میشود. حتی اگر کسی یا کسانی رأی مخالف با اکثریت را داشته باشند، با این حال به رأی اکثریت احترام میگذارند و رأی جمع را میپذیرند و در چارچوب آن رفتار میکنند. درواقع رسیدن به خردجمعی و تصمیم گروهی پرثمر و کمخطاست و به حصول تصمیمات آگاهانه و همافزایی بیشتر کمک میکند و اگر مشکلی در این مسیر پیش آید به راحتی با عقلانیت میتوان این موانع را برطرف کرد. در چارچوب جامعه میتوان گفت رسیدن به خردجمعی به تکتک مردم کمک میکند که یکدیگر را تحمل کنند. مخالف خود را بپذیرند و به عقلانیت اکثریت احترام بگذارند و به منافع عمومی و اجرای قانون نسبت به منافع فردی بیشتر توجه داشته باشند؛ در این بستر میتوانیم شاهد توسعه و آرامش باشیم. چون همه احساس میکنند در تصمیمگیریها و تصمیمسازیهای جامعه نقش دارند و این احساس مشارکت بیشتر موجب عملی شدن انتظارات عمومی میشود. در ایران قانون اساسی میثاق ملی ما محسوب میشود و همه دستگاهها موظف به اجرای درست آن هستند؛ ما مجلس داریم که تصمیمات آن برگرفته از خردجمعی است و لازمالاجرا برای همه دستگاهها. اما چون روحیه خردجمعی در کشور ما کمتر دیده میشود، بعضا شاهد هستیم برخی نمایندگان مجلس که خود در تصویب قوانین سهیم هستند وقتی در مورد طرحی مخالف اکثریت هستند، خرد جمعی را قبول نمیکنند. متاسفانه در کشور ما روح خردجمعی در قانون وجود دارد ولی اجرای آن به مشکل برمیخورد زیرا فرهنگ خردجمعی و تبعیت از تصمیمات گروهی به درستی در کشور نهادینه نشده است. این درحالی است که وقتی چیزی در کشور تبدیل به قانون شد همه موظف به اجرای آن هستند. قانون بد از بیقانونی بهتر است؛ اما متاسفانه برخوردها سلیقهای است و همین امر باعث ایجاد گسستهای اجتماعی و هرجومرج در جامعه میشود.