شماره ۱۵۹۸ | ۱۳۹۷ چهارشنبه ۲۶ دي
صفحه را ببند
اولین صعود و درهایی که باز شد!

امیر صادقی‌پناه | 1- فقط فوتبال می‌توانست فضای بسته جامعه در اواخر دهه 70 را تلطیف کند؛ در آن سال‌ها بعد از آن‌که تیم‌ملی فوتبال نتوانست با بدشانسی عنوان قهرمانی جام ملت‌های آسیا 1996 را از آن خود کند، همه انتظار صعود به جام‌جهانی با آن نسل طلایی را می‌کشیدند. اما دور مقدماتی که انگار برای ما کابوس شده بود، باز هم داشت رویاهایمان را برباد می‌داد، کار به جایی رسید که تقریبا همه ناامید شویم؛ برای صعود باید از میدان سخت ملبورن دست پر بیرون می‌آمدیم، این یعنی تحقق یک آرزوی تقریبا محال؛ یعنی انتظار برای رخ دادن معجزه و قمار روی سخت‌ترین بازی زندگی.
2- از 8 آذر 1376 همه‌مان خاطره داریم؛ این‌که کجا بودیم و چطور بزرگترین جشن فوتبالی‌ زندگی‌مان را گرفتیم. برای من که در آن‌ سال تحصیلی یک هفته بعدازظهر و یک هفته صبح به مدرسه می‌رفتم، تقارن ایران- استرالیا با ساعات حضور در مدرسه بدترین اتفاق ممکن بود؛ چیزی شبیه به نحسی تمام 20‌سال قبل از 98 که آرزوی حضور در جام‌جهانی را داشتیم. آن روز با‌ هزار التماس آقای شتابی (ناظم مدرسه) را مجاب کردیم تا تلویزیون 21 اینج سیاه و سفید داخل دفتر مدرسه را پشت شیشه بگذارد تا از داخل حیاط و از پشت میله‌های آهنی جلوی پنجره بتوانیم تماشاگر مسابقه‌ای باشیم که تقریبا از نتیجه‌اش ناامید بودیم. یک اجتماع 100، 150 نفری جلوی یک پنجره دو در دو متر و خیره به تلویزیونی که برفک‌هایش توی ذوق می‌زد. هیجانش اما پابرجا شد، وقتی خداداد گل را زد، دیگر نه کلاسی مهم بود و نه درسی؛ کلا زنگ تفریح بود و حیاط مدرسه جایی برای اجرای حرکات موزون. سوت که خورد درحال خودمان نبودیم که در مدرسه باز شده بود؛ نه زنگ‌آخر خورده بود و نه چیز دیگری. دری که هرروز با دو قفل آهنی برنجی چفت می‌شد، آن روز زودتر از موعد باز شد و به خودمان آمدیم که دیدیم داخل خیابان‌ هستیم و به تماشای خودروهایی نشستیم که روی برف‌پاک‌کن دستکش گذاشته‌اند و صدای بوق‌شان خیابان‌ها را فرا گرفته است.
3- 21‌سال و چند ماه از بازی ایران- استرالیا می‌گذرد؛ آن بازی اما از ذهن هیچ‌کدام‌مان نمی‌رود؛ هنوز آن صعود تاریخی برای ما حماسه است و هنوز دیدن تصویر گل خداداد ته دل‌مان را می‌لرزاند. 8 آذر 76 برای هیچ‌کدام‌مان خاطره بدی به همراه ندارد. آن‌روز اگر برای من و هم‌مدرسه‌ای‌هایم درها را گشود و به خیابان‌ها کشاندمان، در جامعه خیلی درها را باز کرد؛ آن بازی و آن حماسه خیلی از قبح‌ها را شکست. اولین صعود به جام‌جهانی بعد از انقلاب و اولین شادی عمومی در داخل خیابان‌ها به خاطر فوتبال. بردی که به همه‌مان بفهماند فوتبال می‌تواند پرده‌ها را کنار بزند و جامعه را به سمت نشاط ببرد. بگذریم از این‌که نسل طلایی فوتبال ایران در آن سال‌ها توانست حضور در بزرگترین باشگا‌ه‌های فوتبال دنیا را تجربه کند و نام ایران را در جهان سر زبان‌ها بیندازد. آن روز خیلی از قفل‌ها شکسته و خیلی از درها به روی مردم ایران باز شد.


تعداد بازدید :  140