سعید اصغرزاده| انتخابات بیتکرار هفتمین دوره ریاستجمهوری ایران در دوم خرداد بزرگترین پدیده بعد از انقلاب در جهت مشارکتدهی مردم و ایجاد جامعه مدنی و آغاز فصل نوین و بیبازگشت اصلاحات بود. در این انتخابات که به پیروزی غیرمنتظره محمد خاتمی انجامید، حدود ۸۰درصد از واجدین شرایط در انتخابات شرکت کردند. خاتمی در مناظره تلویزیونی در پاسخ به سوال امکان رابطه ایران و آمریکا گفت: «رابطه با این کشور منوط به سه شرط «عزت، مصلحت و حکمت» است.» روش تبلیغاتی محمد خاتمی که بهطور عجیبی روی مردم اثر مثبت داشت، سفر با اتوبوس و سخنرانی در کنار دانشجویان و رأی اولیها بود که با استقبال وسیع مردم مواجه شد. محمد خاتمی با روش مردمی کمک کرد تا شکاف بین دولت و جامعه کمتر شود و رفتهرفته به عامه مردم بفهماند که بر سرنوشت خود تسلط دارند.
انتخاب خاتمی در دوم خرداد سال ۷۶ دوره جدیدی در سیاست ایران بود و جنبشی که از دل این قضیه آغاز شد، جنبش دوم خرداد نامیده شد. از اصلیترین ویژگیهای دوم خرداد، قانونگرایی بود، با تاکید بر احیای قانون اساسی و شعار ابتدایی و اصلی محمد خاتمی نیز اجرای قانون اساسی بود که از درون این شعار و هدف، اصلاحات اساسی نیز با توجه به اصول مطرح در قانون اساسی لغو شکنجه، نفی تفتیش عقاید، آزادیهای مصوب در قانون، استقلال، آزادی و عدالت تحقق مییافت. پیروزی خاتمی عملا فصل جدیدی از تاریخ جمهوری اسلامی را رقم زد. فصل جدیدی که نشانه اصلی آن پویایی فضای سیاسی و البته امید به تغییر و بهبود وضع کشور برای اکثریت ایرانیان نوجو بود. این دوره، اصطلاحات سیاسی خاص خود را بر سر زبانها انداخت. طیف طرفداران محمد خاتمی یا همان جناح چپ به نام دومخردادیها یا اصلاحطلبان شناخته شدند. اصلاحطلبان معتقد به لزوم تغییرات اساسی در اداره امور کشور بودند. با باز شدن نسبی فضای سیاسی، احزاب جدید با سرعتی شگفتآور تولد یافتند، اما....
قتلهای زنجیرهای، مرگ سعید امامی، کنفرانس برلین، ماجرای كوی دانشگاه، انتخابات مجلس ششم، تحصن مجلس ششمیها، ماجرای لوایح دوقلو و ماجرای توقیف فلهای مطبوعات از چالشهای دو دوره ریاستجمهوری خاتمی بودند. حجاریان به عنوان یکی از تئوریسینهای اصلی اصلاحات گرچه در انتخابات ریاستجمهوری سال ۸۰ سیاست خود را اتحاد و انتقاد به برنامه اصلاحات خاتمی عنوان کرد، اما گفت این انتقاد از خود است و اینکه جنبش دوم خرداد مولودی داشت به اسم دولت دوم خرداد، جنبش خیلی زود به نهاد تبدیل شد، نهاد دولت در دل این نهاد جنبش فرو نشست، جنبش فراموش شد و به جایش دولت نشست و کار دست بروکراتهای سابق افتاد. دوسال بعد اما شعار «اصلاحات مرد، زنده باد اصلاحات» را سر داد که از شعار تروتسکی «انقلاب مرد، زنده باد انقلاب» وام گرفته بود: «باید بازسازی در اصلاحات انجام دهیم. اصلاحات در اصلاحات بکنیم.»