سیما فراهانی| روزهای پر هیاهویی بود. مهر‌سال 81 بود که خبر قتل همسر ناصر محمدخانی فوتبالیست مشهور، ‏منتشر شد. بعد از آن همه در تکاپوی حل این معما بودند. حتی اسم یک خواننده لس‌آنجلسی هم در لیست ‏مظنونانی که مردم درباره‌اش صحبت می‌کردند، بود. تا این‌که شهلا جاهد به‌عنوان قاتل دستگیر شد، اما ‏به قتل اعتراف نکرد. چند ماه گذشت تا این‌که یک شب شهلا، وقتی با ناصر ملاقات کرد، در پلیس ‏آگاهی به قتل لاله سحرخیزان اعتراف کرد. جنایتی که مو به موی آن را در مقابل کارآگاهان پلیس ‏بازسازی کرد. اما شهلا بعد از بازسازی صحنه قتل و بازجویی‌هایش در پلیس آگاهی، مقابل قاضی ‏دادگاه، تمام اعترافاتش را پس گرفت. در دادگاه ادعاهای زیادی را مطرح کرد. یک بار گفت دوستان ‏ناصر قاتل‌اند، یک بار هم گفت که نمی‌داند چه کسی دست به این جنایت زده و حتی یک بار هم گفت ‏زمانی که در خانه ناصر و لاله مخفی شده بود، صحنه قتل لاله را دیده است. اما هیچ‌کدام از این ادعاهایش ‏برای قاضی قابل قبول نبود. شهلا چندین بار محاکمه شد، آن هم در شرایطی که به‌طور کل قتل را انکار ‏می‌کرد، ولی هیچ وقت منکر عشق زیادش به ناصر نشد. چندین قاضی پرونده‌اش را بررسی کردند و در ‏نهایت هم حکم نهایی قصاص صادر و تأیید شد. شهلا جاهد که از پاییز‌سال ۸۱ بازداشت شده بود، ‏ساعت ۶ صبح چهارشنبه دهم آذر‌سال 89 پس از ۸‌سال حبس، درحالی‌که فقط اشک می‌ریخت و ‏حرفی نمی‌زد، به دار آویخته شد. این در شرایطی بود که ناصر محمد خانی هم هنگام اجرای حکم آن‌جا ‏بود و هیچ حرفی نزد. به این ترتیب بود که جنجالی‌ترین پرونده‌سال برای همیشه بسته شد. اما سوالات ‏زیادی در ذهن مردم باقی ماند. بعد از اجرای حکم بود که عبدالصمد خرمشاهی گفت که ابهامات پرونده ‏هنوز رفع نشده و دیگر صحبت درباره آن بی‌فایده است. او درنهایت بعد از گذشت 8‌سال از اعدام ‏شهلا و 16‌سال از وقوع جنایت، ناگفته‌های پرونده جنجالی شهلا جاهد و نقاط ابهامش را فاش کرد. او ‏در این باره به خبرنگار «شهروند» توضیح داده بود که یکی از ابهامات یکی‌بودن قاضی تحقیق‌کننده و ‏صادر‌کننده حکم بوده است. خرمشاهی همچنین درباره حضور شهلا جاهد در بانک و مدرسه بود که ‏هیچ‌وقت این موضوع بررسی نشد. درحالی‌که او برای صحبت‌هایش شاهد هم داشت. اما حل این ‏ابهامات دیگر فایده‌ای نداشت. شهلا جاهد اعدام شد و این پرونده پر از معما برای همیشه بسته شد. شهلا ‏زنی بود پر حرف و پر جنبش و جوش؛ از این‌که درباره عشقش به ناصر صحبت کند، هیچ ابایی ‏نداشت. در مقابل همه این عشق را اعتراف می‌کرد. عشقی که از 13 سالگی به آن دچار شده و سال‌ها ‏تجربه‌اش کرده بود. اما این اواخر در آخرین جلسات دادگاهش که در مجتمع قضائی بعثت برگزار شد ‏دیگر از آن جنب و جوش خبری نبود. همچنان قتل را انکار می‌کرد، ولی آرام و کم حرف شده و ‏چشمانش پر از غم بود. نگاه‌های خاصش به ناصر در جلسات دادگاه هیچگاه از ذهن مردم پاک نخواهد ‏شد. شهلا درنهایت با اشک در 41 سالگی، پای چوبه دار رفت و اعدام شد‎.‎