شماره ۴۴۲ | ۱۳۹۳ سه شنبه ۱۱ آذر
صفحه را ببند
مریم زندی بعد از 7‌سال مجوزِ عکس‌هایش از انقلابِ ایران را گرفت
انقلابِ 57 به روایتِ بانوی عکاس

پس از 7سال، مجوزِ کتابِ عکس‌های مریم زندی از انقلاب داده شده است. اسمش را هم گذاشته: «انقلاب 57». کتاب را نشر نظر منتشر و روانه بازار کرده است. با 2‌هزار جلد تیراژ و البته 125‌هزار تومان قیمت. خیلی‌ها زندی را با مجموعه چندجلدی چهره‌هایش می‌شناسند که نوعی تاریخ بصری هنر ایران به حساب می‌آید اما او در عینِ عکاسی پرتره، در زمینه‌هایی چون تلفیق عکاسی و نقاشی (عکاشی)، تقویم‌های نوروزی، زنان، گل و ... فعالیت داشته و در سال‌های ۱۳۵۰ تا ۱۳۶۲به عنوان عکاس صداوسیما مشغول به کار
 بوده است.
«مریم زندی» خودش درباره‌ این کتاب می‌گوید: «در این کتاب 200 عکسِ سیاه‌وسفید وجود دارد که در فاصله آبانِ 57 تا فروردین 58 یعنی زمانی که مردم به جمهوری اسلامی رأی دادند، گرفته شده است. تصمیم گرفتم تمام عکس‌هایی که در این مجموعه از آنها استفاده می‌کنم، سیاه‌وسفید باشد تا هم آن فضا را به تصویر بکشد و هم این‌که عکس‌ها یکدست باشند.»
اما این کتاب قریبِ 7‌سال در انتظارِ دریافت مجوز بود. خودش در این خصوص چنین توضیح داده است: «7‌سال معطلی کاملا براساس سلیقه‌ کسانی بود که قرار بود مجوزِ این اثر را بدهند. البته حالا عکس‌ها کاملا بدون سانسور منتشر شده و من از این مسأله بسیار خوشحالم؛ اگرچه از همان ابتدا می‌دانستم که عکس‌ها هیچ مشکلی ندارند. اینها بخشی از تاریخِ معاصرِ ایران است. تصاویری که ممکن است در این سال‌ها کمتر دیده شده باشند. در این مدت بارها به من اعلام کردند که برخی از عکس‌ها را حذف کنم تا مجوز بدهند؛ مثلا عکس‌هایی که از خانه‌ مصدق گرفته بودم و همچنین تعدادی عکسِ دیگر که من نپذیرفتم و حالا همه‌شان در این کتاب وجود دارد. شاید جوانان با دیدنِ این عکس‌ها با بخشی از تاریخِ سرزمینشان آشنا شوند.»
زندی همچنین به این مسأله اشاره دارد که البته این تمامِ عکس‌هایی نیست که از انقلاب دارد و توانسته منتشر شود؛ عکس‌ها چیزی حدود چند‌هزار فریم است و حالا 200 قطعه از آن در این مجموعه دیده می‌شود: «جلد دومِ این کتاب را هم منتشر خواهم کرد که از بعد از پیروزیِ انقلابِ اسلامی است. از روز رأی‌گیری برای تعیین حکومتِ جمهوری اسلامی و روزهایِ بعد از آن.»
او در طول سال‌های گذشته بارها در گفت‌وگو با رسانه‌ها اعلام کرده بود که اگرچه ناشران کشورهای خارجی برای انتشار این عکس‌ها بسیار علاقه‌مندی نشان داده‌اند، اما او حاضر نیست این عکس‌ها را در جایی خارج از ایران منتشر کند، چرا که این عکس‌ها متعلق به ایران است: «در این سال‌ها ناشرانِ بسیاری از جمله یک ناشرِ معتبرِ فرانسوی از من می‌خواستند تا این کتاب را منتشر کنم؛ اما من نمی‌پذیرفتم. در این سال‌ها پیگیری‌های بسیاری در این خصوص انجام دادم و حتی نامه‌ای سرگشاده به رئیس‌جمهوری نوشتم تا سرانجام کتاب این فرصت را یافت که در همان جایی که متعلق به آن است، منتشر شود.»
زندی تا به حال ۵ مجموعه از عکس‌هایش را با هزینه شخصی‌اش منتشر کرده، چندی قبل در گفت‌وگو با هنرآنلاین گفته بود:  «نزدیک به 4‌هزار فریم نگاتیو و اسلاید از وقایع انقلاب دارم. آن موقع من عکاس تلویزیون بودم و در مجله سروش کار می‌کردم. همان روزهایی که هنوز اتفاقات در جریان بود مجله سروش تعدادی از عکس‌هایم را چاپ کرد و یک بار هم روی جلد مجله پرتره آیت‌الله طالقانی را چاپ کرد که بعد از آن هم خیلی‌ها از آن عکس استفاده کردند و پوسترهای بزرگی از آن را هم جلوی دانشگاه زدند. به هر حال در آن موقع تعدادی از این عکس‌ها استفاده شد ولی بعد این عکس‌ها را بستم و بایگانی شد. برای مدتی حتی یادشان هم نیفتادم و کاری با آنها نداشتم. ضمن این‌که نادر ابراهیمی به من گفته بود که می‌خواهد کتابی راجع به جریانات انقلاب بنویسد و از من خواست این عکس‌ها را منتشر نکنم تا در آن کتاب استفاده شود. من هم موافقت کردم و در نتیجه عکس‌ها ماند و البته آن کتاب هم نوشته نشد.» می‌توان گفت «انقلاب ۵۷» تلاش یک عکاس زن معاصر ایرانی است که نسبت به رخدادهای اجتماعی دوران خود با مسئولیت حرفه‌ای رفتار کرده و نسبت به ثبت آنها همت گمارده است. این اما تمامِ فعالیت‌های این روزهای زندی نیست. او جلدِ دوم کتابِ چهره‌های معماری را نیز در دست دارد و علاوه بر‌ آن در تدارکِ انتشار پنجمین جلد از کتاب‌ چهره‌های موسیقی است. کتابِ چهره‌ها، کاری است که وقت و انرژی بسیار زیادی از او می‌گیرد؛ اما او در عینِ حال علاقه‌ زیادی به این مجموعه‌اش دارد: «عده‌ای از این شخصیت‌ها را خودم می‌شناختم و دوست داشتم از آنها عکس بگیرم. علاوه بر این، مشاوران و دوستانی هم داشتم که در حدی که فکر می‌کردم صاحبنظر هستند از آنها پرس‌وجو می‌کردم. از خود افرادی که از آنها عکاسی می‌کردم هم، می‌پرسیدم که در حوزه کاری خود چه کسی را پیشنهاد می‌کنند و برآیند تمام این پرس‌وجوها را در نظر می‌گرفتم، در نهایت تصمیم می‌گرفتم که چه کسانی را انتخاب کنم. یعنی افراد پیشکسوتی که کار کرده و تاثیرگذار بوده‌اند را با این جمع‌بندی‌ها انتخاب می‌کردم. در ضمن یک مسأله مهم هم این بوده که بتوانم این افراد را پیدا کنم. چون خیلی‌هایشان را نمی‌دانستم کجا هستند و دسترسی به آنها مشکل بود. ضمن این‌که دلم نمی‌خواست جای جوان‌ها در کتاب خالی باشد، اما سراغ خیلی جوان‌تر‌ها هم نمی‌رفتم. مگر جوان‌هایی که تثبیت شده‌تر به نظر می‌آمدند. اما در کل معیار چندان خاصی نداشتم.»


تعداد بازدید :  200