شماره ۴۴۱ | ۱۳۹۳ دوشنبه ۱۰ آذر
صفحه را ببند
وقتی تحلیل‌ها غلط بود

حمیدرضا طهماسبی پور دبیر سرویس اقتصادی

«شگفتی» بهترین لغت برای ناظران اقتصاد ایران در این روزهاست؛ روزهایی که بدترین اتفاق ها، به صورت همزمان و دسته جمعی به سمت ایران روانه شده است. ازیک سو درعرصه جهانی با بالا رفتن ارزش دلار وطلا، افت قیمت نفت را شاهد هستیم و درعرصه داخلی هم بازگشت موج هیجان منفی به اقتصاد را تجربه می‌کنیم. با نتیجه ندادن رایزنی های ایران در مذاکرات ژنو و نشست اوپک (کشورهای صادر کننده نفت) این روزها برداشت منفی و نادرستی ازمذاکره ها  شده تا بورس ایران در مسیر سقوط بیفتد و درمقابل قیمت دلار بار دیگر یادآور روزهای عجیب سال 90 بشود. حالا بازار نقد و بررسی بار دیگر داغ است و همه می‌خواهند بدانند دلار چه می شود! این سوال درروزهایی مطرح است که برخی مفسران که باتحلیل‌هایشان همه را بیش از حد خوش بین کرده بودند، با شگفتی و سکوتشان نمی گویند که چرا چیزی مطابق پیش بینی‌های آنها پیش نرفته است و چرا مردم باید باز به آنها اعتماد کنند.  حالا برخی کارشناسان بازار،اقتصاد‌دانان و مسئولان اقتصادی، با خطای تحلیل و پیش بینی‌ حتی رسانه ها را هم به خطا انداخته اند؛ روزنامه‌های روز یکشنبه نمونه این داستان است که دلار را برای این روز کاهشی پیش بینی کرده بودند اما بازار بدترین هیجان را نشان داد. وضعیت پیچیده است و بسیاری آماده رفتارهای هیجانی شده اند،پس بد نیست چند نکته را با هم مرور کنیم.
1-تحلیل‌های این ایام، جملگی به این سمت است که دولت با بحران کاهش قیمت نفت، گرفتار کسری بودجه است. می‌گویند دولت با مساله‌ای بزرگ دست به گریبان است و در برزخ ارزی است. همه ازمشکل دولت می‌گویند و به گونه‌ای تحلیل می‌کنند که انگار دولت جزیره ای در این کشور است که مسایل و اقدام‌هایش به خودش مربوط است! حال آنکه این گرفتاری دولت یعنی گرفتاری ملت و مردم که می‌تواند بحرانی برای زندگی تمام ایرانی‌ها و کشورباشد.
2- بالا رفتن دوباره دلار در ایران مفهوم ساده ای دارد؛موج جدید گرانی! دراین حوزه همه از دولت می‌گویند وبرخی معتقدند دولت برای جبران کسری بودجه اش اقدام به بالا بردن قیمت ارز کرده است و همان راهی را می‌رود که دولت قبل می‌رفت.  بد نیست بپرسیم، با بالا رفتن نرخ ارز محبوبیت دولت به کجا می‌رسد؟مگر وعده این دولت بهبود اقتصاد نبود؟ آیا با گرانی دلار چنین چیزی محقق می شود؟ درست که دولت با کمبود منابع ارزی مواجه است وهمچون دولت قبل توانی برای تزریق دلار به بازار(برای کاهش قیمت) ندارد اما چرا ادبیات اقتصادی دولت تردید برانگیز شده است؟ چرا درست در روزهایی که بازار مستعد گرانی دلار است، مسئولان ازبالا بردن 200 تومانی نرخ دلار دربودجه صحبت کردند و به خاطر نمی‌آوردند که از آذر 92 تا آذر 93 ارز مبادله ای را تدریجی حدود 200 تومان گران کرده اند! آیا جای تامل  ندارد؟
3-اقتصاد ایران بحران زده است؛همچون زمین سوخته تحویل دولت یازدهم شد و در آن، سطح زندگی مردم پایین آمده بود و دیگر منابعی هم برای جبران نبود.تحریم هایی که کاغذ پاره می خواندند به اوج رسیده بود و حالا با دیپلماسی فعال دولت ، درمسیر بهبود شرایط هستیم. اما در این میان جنگ پشت پرده کشورهای خاص(عربستان،روسیه و چین) علیه عدم توافق ایران با غرب جایگاهش چیست و چرا در پیچیدگی جهانی این مساله دیده نمی شود؟
4-نفت ارزان،مسایل جهانی،دیپلماسی فعال خارجی علیه ایران، هیجان دلار،بحران اقتصاد داخلی و ده ها مساله دولت این روزها همه با هم بر اقتصاد ایران آوار است؛اما آیا هیجان داخلی و موج سازی های اخیر که مردم را درگیر کرده است هم خارج از اختیار ماست؟ آیا اگر واکنش های مشابه سال 90 تکرار شود ومردم دوباره به سمت دلالی ارز و طلا بروند چیزی جز اقتصاد در بحران قوی تری فرو می رود؟ ای کاش همه مسئولیت پذیرترباشیم ؛چه دولت باشیم وچه مردم و ضد دولت!

 

 


تعداد بازدید :  201